پرش به محتوا

تاریخ ایران: از رضا شاه تا انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ی‎اش' به 'ی‌اش'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ت' به 'ی‌ت')
جز (جایگزینی متن - 'ی‎اش' به 'ی‌اش')
خط ۵۱: خط ۵۱:
# ویژگی‎های ملی ایران به‎عنوان یک کشور عمدتاً شیعه، اما از لحاظ اجتماعی جامعه‌ای ناهمگون.
# ویژگی‎های ملی ایران به‎عنوان یک کشور عمدتاً شیعه، اما از لحاظ اجتماعی جامعه‌ای ناهمگون.
# نیاز فرمانروایان ایران به اطمینان خاطر از ادامه حکومت خویش و فرمانروایی کارآمد بر ایران در چنین اوضاع و احوالی.
# نیاز فرمانروایان ایران به اطمینان خاطر از ادامه حکومت خویش و فرمانروایی کارآمد بر ایران در چنین اوضاع و احوالی.
بنا به باور نویسنده، رضا شاه در درجه نخست، سربازی خودساخته بود که در مورد سیاست خارجی از وضع آشفته کشور و موقعیت تحقیرآمیز ایران به‎عنوان بازیچه رقابت میان روس و انگلیس رنج می‎برد. او می‌خواست ایران را از سقوط نجات دهد و هویت ملی‎اش را به آن برگرداند. او بر ایجاد موازنه در هدایت روابط خارجی، ایجاد وحدت ملی، ثبات و تجدد با وجود یک رهبر متمرکز تأکید می‎ورزید. او اعتقاد داشت که فقط ایرانیان می‌توانند امور خود را اداره کنند و از آسیب بیگانگان که معلول ضعف داخلی بود بپرهیزند.
بنا به باور نویسنده، رضا شاه در درجه نخست، سربازی خودساخته بود که در مورد سیاست خارجی از وضع آشفته کشور و موقعیت تحقیرآمیز ایران به‎عنوان بازیچه رقابت میان روس و انگلیس رنج می‎برد. او می‌خواست ایران را از سقوط نجات دهد و هویت ملی‌اش را به آن برگرداند. او بر ایجاد موازنه در هدایت روابط خارجی، ایجاد وحدت ملی، ثبات و تجدد با وجود یک رهبر متمرکز تأکید می‎ورزید. او اعتقاد داشت که فقط ایرانیان می‌توانند امور خود را اداره کنند و از آسیب بیگانگان که معلول ضعف داخلی بود بپرهیزند.


پس از رضا خان، محمدرضا شاه، از جهت ثبات در سیاست خارجی از قوام لازمی برخوردار نبود و پس از جنگ جهانی و تا پیش از بیرون رفتن قوای خارجی از ایران، دولت ایران چندان نمی‌توانست مستقل از نیازها و تمایلات ایشان عمل کند؛ در نتیجه به‎دشواری می‌توان گفت که ایران طی سال‎های جنگ، سیاست خارجی پایداری داشته است و پس از جنگ تا حد کمی دولت ایران توانست مهار اداره سیاست خارجی خود را به دست گیرد<ref>ر.ک: همان، ص118-152</ref>.
پس از رضا خان، محمدرضا شاه، از جهت ثبات در سیاست خارجی از قوام لازمی برخوردار نبود و پس از جنگ جهانی و تا پیش از بیرون رفتن قوای خارجی از ایران، دولت ایران چندان نمی‌توانست مستقل از نیازها و تمایلات ایشان عمل کند؛ در نتیجه به‎دشواری می‌توان گفت که ایران طی سال‎های جنگ، سیاست خارجی پایداری داشته است و پس از جنگ تا حد کمی دولت ایران توانست مهار اداره سیاست خارجی خود را به دست گیرد<ref>ر.ک: همان، ص118-152</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش