۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'به' به 'به') |
جز (جایگزینی متن - 'ها' به 'ها') |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
کتاب خلد برین یک تاریخ عمومی است؛ یعنی مؤلف تاریخ خود را از زمان هبوط حضرت آدم شروع کرده و به حوادث زمان خود پایان بخشیده است.<ref>ر.ک: اختبار ساروی، امیر، ص14</ref>. | کتاب خلد برین یک تاریخ عمومی است؛ یعنی مؤلف تاریخ خود را از زمان هبوط حضرت آدم شروع کرده و به حوادث زمان خود پایان بخشیده است.<ref>ر.ک: اختبار ساروی، امیر، ص14</ref>. | ||
میرهاشم محدث درباره تاریخ تألیف کتاب میگوید: تاریخ تألیف [[خلد برین (ایران در روزگار صفویان)|خلد برین]]، سال 1078 است، اما نمیدانم چرا علامه فقید [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|شیخ آقابزرگ طهرانی]] در اثر ماندنی و عظیم خود «[[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]]»، تألیف این کتاب را در دو مورد سالهای 1071 و 1101 | میرهاشم محدث درباره تاریخ تألیف کتاب میگوید: تاریخ تألیف [[خلد برین (ایران در روزگار صفویان)|خلد برین]]، سال 1078 است، اما نمیدانم چرا علامه فقید [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|شیخ آقابزرگ طهرانی]] در اثر ماندنی و عظیم خود «[[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]]»، تألیف این کتاب را در دو مورد سالهای 1071 و 1101 دانستهاند. در جای دیگر از همان کتاب آن را از [[وحید قزوینی، محمدطاهر|محمدطاهر وحید قزوینی]] دانستهاند. احتمالاً تألیف این کتاب تا سال 1091 نیز ادامه داشته است؛ چون [[واله اصفهانی، محمدیوسف|واله]] در صفحه 655 همین جلد به آن اشاره میکند<ref>پیشگفتار، ص27</ref>. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
پیشگفتار مصصح نیز درباره اجزای خلد برین و تاریخ تألیف آن، پیشینه تحقیق این اثر و نسخ مورد استفاده خود است.<ref>ر.ک: پیشگفتار، ص25-29</ref>. | پیشگفتار مصصح نیز درباره اجزای خلد برین و تاریخ تألیف آن، پیشینه تحقیق این اثر و نسخ مورد استفاده خود است.<ref>ر.ک: پیشگفتار، ص25-29</ref>. | ||
آنچه در جزو سلسله آثار میراث مکتوب منتشر شده، قسمت تیمور و تیموریان است، | آنچه در جزو سلسله آثار میراث مکتوب منتشر شده، قسمت تیمور و تیموریان است، بهاضافه شرحی درباره دو خاندان مهم ترکمان که به نامهای ترکمانان قراقویونلو و آق قوینلو شهرت یافتهاند. این دو قبیله ترکمان، هریک بر اثر تصاریف روزگار، یک چند بر سراسر ایران تسلط یافتهاند و از این لحاظ مطالعه و مداقه در کیفیت حیات و شرح حوادث هرکدام بسیار ضروری است؛ خاصه آنکه شروع دولت این سلسلههای ترکمان مصادف بوده با طلوع دولت عظیم و مقتدری چون تیمور و به همین جهات این دو سلسله، تحتالشعاع تاریخ پرهیاهو و متحول و بوالعجب تیمور و اولاد و احفادش قرار گرفتهاند و افول این دو قبیله ترکمان هم مقارن بوده با ظهور دولت صفوی و آفتاب درخشان سلسله اولاد شیخ صفی و باز به جهت همین امر، یعنی عظمت سلسله صفویه و طول مدت آن، یعنی زمانی نزدیک به دو قرن و نیم، باز چشمها و ذهنها و اندیشهها بیشتر به صفویه متوجه بوده و بالنتیجه باز همچنان روزگار قراقویونلویان و آق قوینلویان مورد غفلت و بیتوجهی قرار گرفته است.<ref>اختبار ساروی، امیر، ص14</ref>؛ بنابراین این اثر میتواند کتابی در جهت رفع این نقیصه باشد. | ||
مؤلف در روضه ششم ابتدا به اصل و نسب و تولد تیمور گورکانی میپردازد. آنگاه راجع به سلطنت قزانسلطان و خروج امیر قزغن، لشکرکشی تغلق تیمور خان به ماوراءالنهر، توجه تیمور و امیرحسین قزغن به سیستان، لشکر کشیدن تیمور بر سر الیاس خواجه، جنگ لای، جلوس تیمور بر تخت سلطنت، ذکر رفتن تیمور بهجانب جته و خوارزم، ولادت شاهرخ تیموری، بیان عوامل حمله تیمور بهسوی ایران و فرستادن میرانشاه، ذکر تسخیر هرات و طوس و کلات، ذکر توجه تیمور بهجانب ایران در مرتبه ثانی، یورش سهساله تیمور بهجانب ایران، قتلعام اصفهان، حمله به خوارزم، جنگ تیمور با توقتمش خان، یورش 5 ساله به صوب ایران، تسخیر آمل و ماهانهسر، ذکر توجه تیمور به صوب فارس و عراق و شیراز، ذکر شرح حال آل مظفر و بیان سقوط این سلسله... مطالب | مؤلف در روضه ششم ابتدا به اصل و نسب و تولد تیمور گورکانی میپردازد. آنگاه راجع به سلطنت قزانسلطان و خروج امیر قزغن، لشکرکشی تغلق تیمور خان به ماوراءالنهر، توجه تیمور و امیرحسین قزغن به سیستان، لشکر کشیدن تیمور بر سر الیاس خواجه، جنگ لای، جلوس تیمور بر تخت سلطنت، ذکر رفتن تیمور بهجانب جته و خوارزم، ولادت شاهرخ تیموری، بیان عوامل حمله تیمور بهسوی ایران و فرستادن میرانشاه، ذکر تسخیر هرات و طوس و کلات، ذکر توجه تیمور بهجانب ایران در مرتبه ثانی، یورش سهساله تیمور بهجانب ایران، قتلعام اصفهان، حمله به خوارزم، جنگ تیمور با توقتمش خان، یورش 5 ساله به صوب ایران، تسخیر آمل و ماهانهسر، ذکر توجه تیمور به صوب فارس و عراق و شیراز، ذکر شرح حال آل مظفر و بیان سقوط این سلسله... مطالب ارزندهای ارائه میدهد<ref>جلالی، نادره، ص165-166</ref>. | ||
اما [[واله اصفهانی، محمدیوسف|واله]] در روضه هفتم، سلاطین تراکمه، ملوک قراقویونلو (بارانی) را بیان میکند. پس به ذکر قرایوسف بن قرامحمد و جنگ وی با میرزا ابابکر بن میرزا میران شاه، جلوس پیر بوداق، دستگیری علاءالدوله پسر سلطان احمد جلایر، استیلای قرایوسف ترکمان بر آذربایجان و جنگ او با شیخ ابراهیم والی شیروان و شکست شیروانیان، سلطنت میرزا اسکندر بن قرایوسف، میرزا جهانشاه بن قرایوسف، سلطنت حسنعلی میرزا جهانشاه بن قرایوسف، سلطنت آققوینلوها (بایندریه)، شرح حال مؤسس این سلسله حسن بیگ، حکومت سلطان خلیل و سرانجام وی، سلطنت سلطان یعقوب، بایسنقر بن یعقوبمیرزا، سلطنت رستم بیگ بن مقصود بیگ، سلطنت احمد بیگ بن اغورلو محمد، الوندمیرزا بن یوسف بیگ، ذکر سلطنت محمدیمیرزا، سلطنت سلطان مراد و توجه وی به آذربایجان و مصالحه او با الوندمیرزا میپردازد و سرانجام سلاطین ازبکی را که بعد از سال 900ق، به ماوراءالنهر و خراسان آمده و باعث تخریب این نواحی شدند، ذکر کرده و برمیشمرد<ref>همان، ص166</ref>. | اما [[واله اصفهانی، محمدیوسف|واله]] در روضه هفتم، سلاطین تراکمه، ملوک قراقویونلو (بارانی) را بیان میکند. پس به ذکر قرایوسف بن قرامحمد و جنگ وی با میرزا ابابکر بن میرزا میران شاه، جلوس پیر بوداق، دستگیری علاءالدوله پسر سلطان احمد جلایر، استیلای قرایوسف ترکمان بر آذربایجان و جنگ او با شیخ ابراهیم والی شیروان و شکست شیروانیان، سلطنت میرزا اسکندر بن قرایوسف، میرزا جهانشاه بن قرایوسف، سلطنت حسنعلی میرزا جهانشاه بن قرایوسف، سلطنت آققوینلوها (بایندریه)، شرح حال مؤسس این سلسله حسن بیگ، حکومت سلطان خلیل و سرانجام وی، سلطنت سلطان یعقوب، بایسنقر بن یعقوبمیرزا، سلطنت رستم بیگ بن مقصود بیگ، سلطنت احمد بیگ بن اغورلو محمد، الوندمیرزا بن یوسف بیگ، ذکر سلطنت محمدیمیرزا، سلطنت سلطان مراد و توجه وی به آذربایجان و مصالحه او با الوندمیرزا میپردازد و سرانجام سلاطین ازبکی را که بعد از سال 900ق، به ماوراءالنهر و خراسان آمده و باعث تخریب این نواحی شدند، ذکر کرده و برمیشمرد<ref>همان، ص166</ref>. |
ویرایش