پرش به محتوا

موس‍وی خ‍وان‍س‍اری، ج‍ع‍ف‍ر ب‍ن‌ ح‍س‍ین‌: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ی‎گ' به 'ی‌گ'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ن' به 'ی‌ن')
جز (جایگزینی متن - 'ی‎گ' به 'ی‌گ')
خط ۴۸: خط ۴۸:


== روحیات ==
== روحیات ==
در کتاب «روضات الجنات» زهد و تقوای او چنین توصیف شده: «کان من السعداء الصالحین و الابدال الاصفیاء و الزهاد الاتقیاء»<ref>ر.ک: همان، ص98</ref> خود او درجایی درباره خود می‌نویسد: من از تاریخی که خود را شناخته‌ام به اقسام ظلم و ستم دچار شده‌ام که امثال من توانایی بردباری در برابر کوچک‎ترین مرحله آن را نداشته‌اند و در همه حال می‌توانستم به بهترین وجه از دیگران کمک بگیرم ولی برای دفع آن ظلم‎ها صبر پیشه کردم و این امور را پوشاندم و به هیچ‎یک از دوستان و خاندانم شکایتی نکردم؛ با خود می‎گفتم: پروردگارم تواناتر است بر انتقام از من و از غیر من. در نتیجه در مدت عمر خود ندیدم کسی را که به من ظلم کند مگر اینکه خدای عزوجل مرا یاری کرد و انتقام مرا از او گرفت طوری که مقتدرترین سلاطین دنیا بر یک‎دهم آن هم قادر به کمک به من نبودند....<ref>ر.ک: همان، ص99</ref>
در کتاب «روضات الجنات» زهد و تقوای او چنین توصیف شده: «کان من السعداء الصالحین و الابدال الاصفیاء و الزهاد الاتقیاء»<ref>ر.ک: همان، ص98</ref> خود او درجایی درباره خود می‌نویسد: من از تاریخی که خود را شناخته‌ام به اقسام ظلم و ستم دچار شده‌ام که امثال من توانایی بردباری در برابر کوچک‎ترین مرحله آن را نداشته‌اند و در همه حال می‌توانستم به بهترین وجه از دیگران کمک بگیرم ولی برای دفع آن ظلم‎ها صبر پیشه کردم و این امور را پوشاندم و به هیچ‎یک از دوستان و خاندانم شکایتی نکردم؛ با خود می‌گفتم: پروردگارم تواناتر است بر انتقام از من و از غیر من. در نتیجه در مدت عمر خود ندیدم کسی را که به من ظلم کند مگر اینکه خدای عزوجل مرا یاری کرد و انتقام مرا از او گرفت طوری که مقتدرترین سلاطین دنیا بر یک‎دهم آن هم قادر به کمک به من نبودند....<ref>ر.ک: همان، ص99</ref>


== مهاجرت به خوانسار ==
== مهاجرت به خوانسار ==
خط ۵۷: خط ۵۷:


== اطلاعات علمی ==
== اطلاعات علمی ==
او از ادیبان ماهر زمانش محسوب می‎شد؛ به صرف و نحو و لغت عرب مسلط بود و به زبان عربی و فارسی به‎خوبی شعر می‎گفت. وی کتابی منظوم خالی از الف دارد که در فقه و آداب اسلامی آن را به نظم درآورده است؛ همین مطلب دلالت بر قوت ادبی او دارد چراکه ظاهراً هیچ‎کدام از علما در ارائه چنین اثری بر وی پیشی نگرفته‌اند (هرچند بعدها اشخاص دیگری نیز این کار را کردند). او در زبان فارسی هم بسیار خوش‎قلم بود و کتاب‌های فارسی وی گواه بر این امر است. وی همچنین در فقه هم قوی بوده و کتاب‌هایی در این زمینه دارد مثلاً رساله علمیه و مناسک حج او. میر کبیر در اصفهان و خوانسار مرجع تقلید بود. او علاوه بر حدیث، رجال، تفسیر و تاریخ در کلام، ملل و نحل و سایر علوم عقلی هم تبحر داشت. وی با فلسفه و فلاسفه سخت مخالف بود و فلسفه را به‎قصد رد موارد مخالف کتاب و سنت آموخت.<ref>ر.ک: همان، ص94-97</ref> میر ابوالقاسم، پس از مهاجرت به خوانسار حلقه علمی کوچکی تشکیل داد. شاهزاده مریم بیگم صفوی که از ارادتمندان قدیم میر ابوالقاسم کبیر در اصفهان بود، یک مدرسه در خوانسار، برای شاگردان او ساخت و میر کبیر در آن به تدریس فقه و اصول و رجال مشغول شد. این مدرسه، تاکنون هم از مدارس عامره آن شهر است.<ref>ر.ک: همان، ص145</ref>
او از ادیبان ماهر زمانش محسوب می‎شد؛ به صرف و نحو و لغت عرب مسلط بود و به زبان عربی و فارسی به‎خوبی شعر می‌گفت. وی کتابی منظوم خالی از الف دارد که در فقه و آداب اسلامی آن را به نظم درآورده است؛ همین مطلب دلالت بر قوت ادبی او دارد چراکه ظاهراً هیچ‎کدام از علما در ارائه چنین اثری بر وی پیشی نگرفته‌اند (هرچند بعدها اشخاص دیگری نیز این کار را کردند). او در زبان فارسی هم بسیار خوش‎قلم بود و کتاب‌های فارسی وی گواه بر این امر است. وی همچنین در فقه هم قوی بوده و کتاب‌هایی در این زمینه دارد مثلاً رساله علمیه و مناسک حج او. میر کبیر در اصفهان و خوانسار مرجع تقلید بود. او علاوه بر حدیث، رجال، تفسیر و تاریخ در کلام، ملل و نحل و سایر علوم عقلی هم تبحر داشت. وی با فلسفه و فلاسفه سخت مخالف بود و فلسفه را به‎قصد رد موارد مخالف کتاب و سنت آموخت.<ref>ر.ک: همان، ص94-97</ref> میر ابوالقاسم، پس از مهاجرت به خوانسار حلقه علمی کوچکی تشکیل داد. شاهزاده مریم بیگم صفوی که از ارادتمندان قدیم میر ابوالقاسم کبیر در اصفهان بود، یک مدرسه در خوانسار، برای شاگردان او ساخت و میر کبیر در آن به تدریس فقه و اصول و رجال مشغول شد. این مدرسه، تاکنون هم از مدارس عامره آن شهر است.<ref>ر.ک: همان، ص145</ref>


== اساتید ==
== اساتید ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش