پرش به محتوا

علم کلام: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'می‎ک' به 'می‌ک'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎د' به 'ی‌د')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'می‎ک' به 'می‌ک')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۳۷: خط ۳۷:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
در مقدمه کتاب، مؤلف پیرامون موقعیت علم کلام در طبقات علوم، تعریف علم کلام و بیان منظور از اصول دین و ارکان اصول دین، روش استدلال در علم کلام، تاریخ علم کلام، وجه تسمیه علم کلام، مقاصد علم کلام سخن به میان آورده است. از نظر ایشان مقاصد علم کلام به شش قسم تقسیم می‎شود که بر همین منوال کتاب خویش را به شش بخش کلی تقسیم می‎کند:
در مقدمه کتاب، مؤلف پیرامون موقعیت علم کلام در طبقات علوم، تعریف علم کلام و بیان منظور از اصول دین و ارکان اصول دین، روش استدلال در علم کلام، تاریخ علم کلام، وجه تسمیه علم کلام، مقاصد علم کلام سخن به میان آورده است. از نظر ایشان مقاصد علم کلام به شش قسم تقسیم می‎شود که بر همین منوال کتاب خویش را به شش بخش کلی تقسیم می‌کند:
# امور عامه: یعنی معانی و صفات کلیه‌ای که عارض بر وجود بما هو وجود است، مانند: بحث علیت و معلولیت، به‎خلاف بحث از حرکت و سکون که اخصاص به جسم و موجود طبیعی دارد؛
# امور عامه: یعنی معانی و صفات کلیه‌ای که عارض بر وجود بما هو وجود است، مانند: بحث علیت و معلولیت، به‎خلاف بحث از حرکت و سکون که اخصاص به جسم و موجود طبیعی دارد؛
# مباحث جوهر و عرض؛
# مباحث جوهر و عرض؛
خط ۴۸: خط ۴۸:
حدوث و قدم، تقدم و تأخر، قوه و فعل و اقسام و احوال هریک از آنها، از مباحث بعدی در این فصل است که به‎تفصیل به آن پرداخته شده است. تقابل از نظر نگارنده عبارت است از مغایرت دو چیز، به‎نحوی که اجتماع آنها در یک محل، به یک جهت و در یک زمان نشاید. متقابلین را درصورتی‎که دارای ماهیت واحده، یعنی دو فرد از یک حقیقت عینیه باشند، متماثلین گویند و چنانچه هر دو وجودی باشند، اگر در عالم ذهن پیوستگی با یکدیگر نداشته باشند، ضدین نام دارند و تقابل آنها تقابل تضاد نامیده می‎شود.
حدوث و قدم، تقدم و تأخر، قوه و فعل و اقسام و احوال هریک از آنها، از مباحث بعدی در این فصل است که به‎تفصیل به آن پرداخته شده است. تقابل از نظر نگارنده عبارت است از مغایرت دو چیز، به‎نحوی که اجتماع آنها در یک محل، به یک جهت و در یک زمان نشاید. متقابلین را درصورتی‎که دارای ماهیت واحده، یعنی دو فرد از یک حقیقت عینیه باشند، متماثلین گویند و چنانچه هر دو وجودی باشند، اگر در عالم ذهن پیوستگی با یکدیگر نداشته باشند، ضدین نام دارند و تقابل آنها تقابل تضاد نامیده می‎شود.


موضوع بعدی بحث علت و معلول است. نگارنده پس از تعریف این دو به اقسام علل چهارگانه (علت صوری، علت مادی، علت فاعلی و علت غایی) و تعریف آنها اشاره می‎کند و سایر مباحث مرتبط با علت و معلول را یک‎به‎یک مطرح می‎کند. در باب قانون علیت آمده است که این قانون عبارت از این است که هر ممکنی که واقعیت یابد و هر پدیده‌ای که لباس هستی پوشد، احتیاج به واقعیت‎دهنده و پدیدآورنده دارد؛ فلذا این قانون مقابل فرضیه صدفه و اتفاق است.
موضوع بعدی بحث علت و معلول است. نگارنده پس از تعریف این دو به اقسام علل چهارگانه (علت صوری، علت مادی، علت فاعلی و علت غایی) و تعریف آنها اشاره می‌کند و سایر مباحث مرتبط با علت و معلول را یک‎به‎یک مطرح می‌کند. در باب قانون علیت آمده است که این قانون عبارت از این است که هر ممکنی که واقعیت یابد و هر پدیده‌ای که لباس هستی پوشد، احتیاج به واقعیت‎دهنده و پدیدآورنده دارد؛ فلذا این قانون مقابل فرضیه صدفه و اتفاق است.


اصل تناهی علل از پایه‎های عقاید متافیزکی است و دانشمندان کلام و فلسفه براهین بسیاری برای این اصل اقامه کرده‌اند که مؤلف در این بخش به ذکر دو برهان اکتفا می‎کند:
اصل تناهی علل از پایه‎های عقاید متافیزکی است و دانشمندان کلام و فلسفه براهین بسیاری برای این اصل اقامه کرده‌اند که مؤلف در این بخش به ذکر دو برهان اکتفا می‌کند:
# برهان تطبیق؛
# برهان تطبیق؛
# برهان اسدّ و اخصر<ref>ر.ک: متن کتاب، ص‎17-80</ref>.
# برهان اسدّ و اخصر<ref>ر.ک: متن کتاب، ص‎17-80</ref>.
خط ۵۶: خط ۵۶:
موضوع پرداخته‎شده در بخش دوم کتاب بحث جواهر و اعراض است. نگارنده در این بخش به ذکر تعریف، اقسام و احوال این دو می‌پردازد و در پایان این بخش بیان می‌دارد که جوهر‎ بالاتفاق از موجودات خارجی و معقول اول می‎باشد؛ به‎عبارت‎دیگر از مفاهیمی است که در خارج مابازاء دارد. اما اعراض به‎طور اطلاق این‎طور نیستند؛ یعنی برای تمام اعراض وجود خارجی محقق نیست، بعضی از آنها در خارج مابازاء دارند، مانند کیف و کم و بعضی دیگر در خارج مابازاء ندارند، بلکه فقط منشأ انتزاع آنها در خارج است، مانند مقوله این و متی که این قبیل اعراض در خارج موجود نیستند، ولی ظرف اتصاف معروض به آنها خارج است<ref>ر.ک: همان، ص‎81-87</ref>.
موضوع پرداخته‎شده در بخش دوم کتاب بحث جواهر و اعراض است. نگارنده در این بخش به ذکر تعریف، اقسام و احوال این دو می‌پردازد و در پایان این بخش بیان می‌دارد که جوهر‎ بالاتفاق از موجودات خارجی و معقول اول می‎باشد؛ به‎عبارت‎دیگر از مفاهیمی است که در خارج مابازاء دارد. اما اعراض به‎طور اطلاق این‎طور نیستند؛ یعنی برای تمام اعراض وجود خارجی محقق نیست، بعضی از آنها در خارج مابازاء دارند، مانند کیف و کم و بعضی دیگر در خارج مابازاء ندارند، بلکه فقط منشأ انتزاع آنها در خارج است، مانند مقوله این و متی که این قبیل اعراض در خارج موجود نیستند، ولی ظرف اتصاف معروض به آنها خارج است<ref>ر.ک: همان، ص‎81-87</ref>.


اثبات صانع و صفات جمال و جلال از مهم‎ترین فصول این کتاب است که در بخش سوم کتاب به‎تفصیل به آن پرداخته شده است. در این باب نگارنده روش و منطق‌های مختلف در اثبات صانع از منظر متکلمان و فلاسفه غرب و اسلامی را مطرح می‎کند. از جمله روش‎های اثبات خداوند متعال، منطق وحی است که به قول نویسنده، راه مستقیم و اقصر طرق است. منطق وحی انسان را گرفتار پیچ‎وخم دور و تسلسل نمی‎کند، بلکه افکار را مستقیما از راه تذکار آیات خدایی به‎سوی خدا رهبری می‎کند (نگارنده درادامه سخن، آیات و روایات مربوطه به این بخش را یک‎به‎یک بررسی می‎کند).
اثبات صانع و صفات جمال و جلال از مهم‎ترین فصول این کتاب است که در بخش سوم کتاب به‎تفصیل به آن پرداخته شده است. در این باب نگارنده روش و منطق‌های مختلف در اثبات صانع از منظر متکلمان و فلاسفه غرب و اسلامی را مطرح می‌کند. از جمله روش‎های اثبات خداوند متعال، منطق وحی است که به قول نویسنده، راه مستقیم و اقصر طرق است. منطق وحی انسان را گرفتار پیچ‎وخم دور و تسلسل نمی‌کند، بلکه افکار را مستقیما از راه تذکار آیات خدایی به‎سوی خدا رهبری می‌کند (نگارنده درادامه سخن، آیات و روایات مربوطه به این بخش را یک‎به‎یک بررسی می‌کند).
   
   
همچنین مؤلف در این فصل به طرح منطق ماتریالیسم در دو قسمت و سپس ایراد به این دو قسمت پرداخته و در مورد قسمت اول، سه انتقاد مطرح کرده است:
همچنین مؤلف در این فصل به طرح منطق ماتریالیسم در دو قسمت و سپس ایراد به این دو قسمت پرداخته و در مورد قسمت اول، سه انتقاد مطرح کرده است:
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش