پرش به محتوا

علم کلام: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ی‎د' به 'ی‌د'
جز (جایگزینی متن - 'ق‎ه' به 'ق‌ه')
جز (جایگزینی متن - 'ی‎د' به 'ی‌د')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۲۷: خط ۲۷:
}}
}}
   
   
'''‎علم کلام'''، نوشته [[صفايي، احمد|سید احمد صفایی]]، کتابی است با موضوع کلامی که در دو جلد به نگارش درآمده است. محتوای جلد اول کتاب در باب کلیات علم کلام، توحید، صفات الهی، عدل الهی، جبر و تفویض و کلام الهی است که در این راستا مؤلف به شبهات مطرح‎شده در این موضوعات پاسخ لازم را می‎دهد و جلد دوم کتاب در موضوع نبوت عامه است که در چندین بخش، ابتدا به ادله اثبات نبوت عامه و حقیقت و شرایط نبوت می‎‎‎پردازد، سپس درباره موانع نبوت مطالب خود را عرضه می‎دارد. این کتاب اساسا به‎عنوان یک کتاب درسی برای دانشجویان دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران نوشته شده است.
'''‎علم کلام'''، نوشته [[صفايي، احمد|سید احمد صفایی]]، کتابی است با موضوع کلامی که در دو جلد به نگارش درآمده است. محتوای جلد اول کتاب در باب کلیات علم کلام، توحید، صفات الهی، عدل الهی، جبر و تفویض و کلام الهی است که در این راستا مؤلف به شبهات مطرح‎شده در این موضوعات پاسخ لازم را می‌دهد و جلد دوم کتاب در موضوع نبوت عامه است که در چندین بخش، ابتدا به ادله اثبات نبوت عامه و حقیقت و شرایط نبوت می‎‎‎پردازد، سپس درباره موانع نبوت مطالب خود را عرضه می‌دارد. این کتاب اساسا به‎عنوان یک کتاب درسی برای دانشجویان دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران نوشته شده است.


انگیزه مؤلف از نگارش این کتاب این بوده که در واقع ایشان کتاب‎های قدیم علم کلام را کافی برای رفع نیاز دانشجویان امروز و درخور تحولات علمی عصر جدید نمی‎دانست، فلذا کتابی نو و مفید در این زمینه تألیف کرد که مورد توجه و استقبال دانشجویان و صاحب‎نظران علم کلام و حکمت الهی قرار گرفت.
انگیزه مؤلف از نگارش این کتاب این بوده که در واقع ایشان کتاب‎های قدیم علم کلام را کافی برای رفع نیاز دانشجویان امروز و درخور تحولات علمی عصر جدید نمی‌دانست، فلذا کتابی نو و مفید در این زمینه تألیف کرد که مورد توجه و استقبال دانشجویان و صاحب‎نظران علم کلام و حکمت الهی قرار گرفت.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۴۴: خط ۴۴:
# بحث امامت؛
# بحث امامت؛
# بحث معاد<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص5-16</ref>.
# بحث معاد<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص5-16</ref>.
بخش اول کتاب در باب امور عامه در علم کلام است. در این بخش در واقع مباحث گوناگون مقدماتی در علم کلام مورد تحلیل و بررسی قرار می‌گیرد. ابتدا از وجود و عدم و اقسام و حیثیات آن سخن به میان آمده است. نگارنده در باب جهات ثلاثه بیان می‎دارد که هر آنچه قابل تعبیر باشد، از سه حال بیرون نیست: یا هستی آن حتمی، یا نیستی آن حتمی، یا نه هستی و نه نیستی آن حتمی است. اولی را واجب، دومی را ممتنع و محال و سومی را ممکن و جایز گویند و از وجوب در فلسفه قدیم به ضرورت و در فلسفه جدید به جبر تعبیر می‎شود.
بخش اول کتاب در باب امور عامه در علم کلام است. در این بخش در واقع مباحث گوناگون مقدماتی در علم کلام مورد تحلیل و بررسی قرار می‌گیرد. ابتدا از وجود و عدم و اقسام و حیثیات آن سخن به میان آمده است. نگارنده در باب جهات ثلاثه بیان می‌دارد که هر آنچه قابل تعبیر باشد، از سه حال بیرون نیست: یا هستی آن حتمی، یا نیستی آن حتمی، یا نه هستی و نه نیستی آن حتمی است. اولی را واجب، دومی را ممتنع و محال و سومی را ممکن و جایز گویند و از وجوب در فلسفه قدیم به ضرورت و در فلسفه جدید به جبر تعبیر می‎شود.


حدوث و قدم، تقدم و تأخر، قوه و فعل و اقسام و احوال هریک از آنها، از مباحث بعدی در این فصل است که به‎تفصیل به آن پرداخته شده است. تقابل از نظر نگارنده عبارت است از مغایرت دو چیز، به‎نحوی که اجتماع آنها در یک محل، به یک جهت و در یک زمان نشاید. متقابلین را درصورتی‎که دارای ماهیت واحده، یعنی دو فرد از یک حقیقت عینیه باشند، متماثلین گویند و چنانچه هر دو وجودی باشند، اگر در عالم ذهن پیوستگی با یکدیگر نداشته باشند، ضدین نام دارند و تقابل آنها تقابل تضاد نامیده می‎شود.
حدوث و قدم، تقدم و تأخر، قوه و فعل و اقسام و احوال هریک از آنها، از مباحث بعدی در این فصل است که به‎تفصیل به آن پرداخته شده است. تقابل از نظر نگارنده عبارت است از مغایرت دو چیز، به‎نحوی که اجتماع آنها در یک محل، به یک جهت و در یک زمان نشاید. متقابلین را درصورتی‎که دارای ماهیت واحده، یعنی دو فرد از یک حقیقت عینیه باشند، متماثلین گویند و چنانچه هر دو وجودی باشند، اگر در عالم ذهن پیوستگی با یکدیگر نداشته باشند، ضدین نام دارند و تقابل آنها تقابل تضاد نامیده می‎شود.
خط ۵۴: خط ۵۴:
# برهان اسدّ و اخصر<ref>ر.ک: متن کتاب، ص‎17-80</ref>.
# برهان اسدّ و اخصر<ref>ر.ک: متن کتاب، ص‎17-80</ref>.


موضوع پرداخته‎شده در بخش دوم کتاب بحث جواهر و اعراض است. نگارنده در این بخش به ذکر تعریف، اقسام و احوال این دو می‌پردازد و در پایان این بخش بیان می‎دارد که جوهر‎ بالاتفاق از موجودات خارجی و معقول اول می‎باشد؛ به‎عبارت‎دیگر از مفاهیمی است که در خارج مابازاء دارد. اما اعراض به‎طور اطلاق این‎طور نیستند؛ یعنی برای تمام اعراض وجود خارجی محقق نیست، بعضی از آنها در خارج مابازاء دارند، مانند کیف و کم و بعضی دیگر در خارج مابازاء ندارند، بلکه فقط منشأ انتزاع آنها در خارج است، مانند مقوله این و متی که این قبیل اعراض در خارج موجود نیستند، ولی ظرف اتصاف معروض به آنها خارج است<ref>ر.ک: همان، ص‎81-87</ref>.
موضوع پرداخته‎شده در بخش دوم کتاب بحث جواهر و اعراض است. نگارنده در این بخش به ذکر تعریف، اقسام و احوال این دو می‌پردازد و در پایان این بخش بیان می‌دارد که جوهر‎ بالاتفاق از موجودات خارجی و معقول اول می‎باشد؛ به‎عبارت‎دیگر از مفاهیمی است که در خارج مابازاء دارد. اما اعراض به‎طور اطلاق این‎طور نیستند؛ یعنی برای تمام اعراض وجود خارجی محقق نیست، بعضی از آنها در خارج مابازاء دارند، مانند کیف و کم و بعضی دیگر در خارج مابازاء ندارند، بلکه فقط منشأ انتزاع آنها در خارج است، مانند مقوله این و متی که این قبیل اعراض در خارج موجود نیستند، ولی ظرف اتصاف معروض به آنها خارج است<ref>ر.ک: همان، ص‎81-87</ref>.


اثبات صانع و صفات جمال و جلال از مهم‎ترین فصول این کتاب است که در بخش سوم کتاب به‎تفصیل به آن پرداخته شده است. در این باب نگارنده روش و منطق‌های مختلف در اثبات صانع از منظر متکلمان و فلاسفه غرب و اسلامی را مطرح می‎کند. از جمله روش‎های اثبات خداوند متعال، منطق وحی است که به قول نویسنده، راه مستقیم و اقصر طرق است. منطق وحی انسان را گرفتار پیچ‎وخم دور و تسلسل نمی‎کند، بلکه افکار را مستقیما از راه تذکار آیات خدایی به‎سوی خدا رهبری می‎کند (نگارنده درادامه سخن، آیات و روایات مربوطه به این بخش را یک‎به‎یک بررسی می‎کند).
اثبات صانع و صفات جمال و جلال از مهم‎ترین فصول این کتاب است که در بخش سوم کتاب به‎تفصیل به آن پرداخته شده است. در این باب نگارنده روش و منطق‌های مختلف در اثبات صانع از منظر متکلمان و فلاسفه غرب و اسلامی را مطرح می‎کند. از جمله روش‎های اثبات خداوند متعال، منطق وحی است که به قول نویسنده، راه مستقیم و اقصر طرق است. منطق وحی انسان را گرفتار پیچ‎وخم دور و تسلسل نمی‎کند، بلکه افکار را مستقیما از راه تذکار آیات خدایی به‎سوی خدا رهبری می‎کند (نگارنده درادامه سخن، آیات و روایات مربوطه به این بخش را یک‎به‎یک بررسی می‎کند).
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش