۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هه' به 'هه') |
جز (جایگزینی متن - 'یگ' به 'یگ') |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
نویسنده در مقدمه کتاب، از شروع خلافت در امت اسلامی و مراحلی که بر آن گذشت و ضعفهایی که از آن حاصل شد، بحث میکند. در خلال این مباحث، از فتنه عبدالله بن سبا که یهودی بود و در زمان عثمان بن عفان اظهار اسلام کرد، سخن گفته است. عبدالله بن سبا سعی کرد در امت به فتنه و افساد دین دامن زند؛ همچنانکه سلف یهودیاش، «پولس»، با وارد شدن در مسیحیت به افساد دین مسیحیت اقدام نمود. ابن سبا نیز ادعا کرد علی خداست و موتش را انکار کرد و گمان کرد که نمرده و به دنیا | نویسنده در مقدمه کتاب، از شروع خلافت در امت اسلامی و مراحلی که بر آن گذشت و ضعفهایی که از آن حاصل شد، بحث میکند. در خلال این مباحث، از فتنه عبدالله بن سبا که یهودی بود و در زمان عثمان بن عفان اظهار اسلام کرد، سخن گفته است. عبدالله بن سبا سعی کرد در امت به فتنه و افساد دین دامن زند؛ همچنانکه سلف یهودیاش، «پولس»، با وارد شدن در مسیحیت به افساد دین مسیحیت اقدام نمود. ابن سبا نیز ادعا کرد علی خداست و موتش را انکار کرد و گمان کرد که نمرده و به دنیا بازمیگردد<ref>ر.ک: [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32850/1/9 مقدمه غامدی، صفحه أ]</ref>. | ||
سپس به مسئله بسیار مهمی که عبارت است از فرقههایی که در ابتدای اسلام شکل گرفتند و ادامه نیافتند و تنها پارهای از عقایدشان باقی ماند، مانند خوارج و معتزله و مرجئه اشاره کرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32850/1/9 ر.ک: همان]</ref>. | سپس به مسئله بسیار مهمی که عبارت است از فرقههایی که در ابتدای اسلام شکل گرفتند و ادامه نیافتند و تنها پارهای از عقایدشان باقی ماند، مانند خوارج و معتزله و مرجئه اشاره کرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32850/1/9 ر.ک: همان]</ref>. | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
نویسنده در خاتمه کتاب، خلاصهای از مهمترین مطالب کتاب را ذکر کرده است. او تفسیر باطنی را به جمهور مفسرین شیعه نسبت داده و آن را همان معانی باطنی که اسماعیلیان به آن معتقد بودند و هدفشان اسقاط تکالیف بود، دانسته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32850/1/890 ر.ک: همان، ص876]</ref>. | نویسنده در خاتمه کتاب، خلاصهای از مهمترین مطالب کتاب را ذکر کرده است. او تفسیر باطنی را به جمهور مفسرین شیعه نسبت داده و آن را همان معانی باطنی که اسماعیلیان به آن معتقد بودند و هدفشان اسقاط تکالیف بود، دانسته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32850/1/890 ر.ک: همان، ص876]</ref>. | ||
[[عسال، محمد محمد ابراهيم|عسال]] همچنین ادعا کرده که شیعه اثناعشریه قائل به تحریف قرآن است و | [[عسال، محمد محمد ابراهيم|عسال]] همچنین ادعا کرده که شیعه اثناعشریه قائل به تحریف قرآن است و میگوید که این همان قرآنی نیست که بر نبی اکرم(ص) نازل شده است. جالب آنکه در ادامه تصریح میکند که تحریف قرآن، موضوعی است که حتی زنادقه، ملحدین از باطنیه و حلولیه و مجسمه و دیگران قائل به آن نشدهاند. سپس میافزاید: شیعه با این اعتقادات بزرگترین اهانت را به ساحت قرآن و امت اسلامی و اهلبیت(ع) کرده است. او همین موضوع را سبب احتجاج یهودیان و مسیحیان جدید و حال بر تحریف قرآن دانسته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32850/1/891 ر.ک: همان، ص888-877]</ref>. | ||
او سپس از کتاب «فصل الخطاب في إثبات تحريف كتاب رب الأرباب» میرزا حسین نوری یاد میکند و البته تصریح میکند: «اگرچه بعضی از علمای شیعه این کتاب را مورد نقد قرارداده و اعلان برائت از آن نمودهاند، اما همواره بین محافل شیعه رایج بوده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32850/1/891 ر.ک: همان]</ref>. | او سپس از کتاب «فصل الخطاب في إثبات تحريف كتاب رب الأرباب» میرزا حسین نوری یاد میکند و البته تصریح میکند: «اگرچه بعضی از علمای شیعه این کتاب را مورد نقد قرارداده و اعلان برائت از آن نمودهاند، اما همواره بین محافل شیعه رایج بوده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32850/1/891 ر.ک: همان]</ref>. | ||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
[[عسال، محمد محمد ابراهيم|عسال]]، عقیده رجعت را نیز اعتقادی خرافی و مخالف با عقل و فطرت سلیم دانسته و اهلبیت(ع) را نیز منکر این اعتقاد دانسته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32850/1/897 ر.ک: همان، ص883]</ref>. | [[عسال، محمد محمد ابراهيم|عسال]]، عقیده رجعت را نیز اعتقادی خرافی و مخالف با عقل و فطرت سلیم دانسته و اهلبیت(ع) را نیز منکر این اعتقاد دانسته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32850/1/897 ر.ک: همان، ص883]</ref>. | ||
در انتهای کتاب، از تقریب بین مذاهب اسلامی، سخن | در انتهای کتاب، از تقریب بین مذاهب اسلامی، سخن میگوید و اظهار میکند که نقاط خلاف بین شیعه و سایر فرق اسلامی بسیار عمیق است، لذا برخی از علما گفتهاند: تقارب با شیعه دوازدهامامی، از امور محالی است که تا انتهای دنیا تحقق نخواهد یافت. بااینحال، نویسنده به فعالیتهای الازهر مصر با هدف تقریب و نیز دانشمندان شیعه مانند مرحوم محمد آل کاشفالغطاء، [[مظفر، محمدحسین|محمدحسین مظفر]] و [[مغنیه، محمدجواد|محمدجواد مغنیه]] اشاره کرده است. سپس با بدبینی خاصی این بزرگان شیعه را متهم به بهرهوری از تقریب، برای توجیه و ترویج معتقدات شیعه نموده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/32850/1/902 ر.ک: همان، ص889-888]</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش