پرش به محتوا

دیوان عنصری بلخی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ی‎ش' به 'ی‌ش'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ا' به 'ی‌ا')
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ش' به 'ی‌ش')
خط ۳۴: خط ۳۴:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
محقق در مقدمه‌اش بر کتاب، شرح‎حال [[عنصري، حسن بن احمد|عنصری]] و نیز منقولات تذکره‎ها و کتب ادبی و تاریخی درباره [[عنصري، حسن بن احمد|عنصری]] را گردآوری کرده است<ref>ر.ک: مقدمه، صفحه دوازده تا سی</ref>‏. محقق، با گشت‎وگذار در اشعار [[عنصري، حسن بن احمد|عنصری]] نام ممدوحان عنصری را استخراج نموده که به عدد هشت ختم می‎شود و بیشترین مدح در خصوص سلطان محمود غزنوی (متوفی 421ق) است<ref>ر.ک: مقدمه، صفحه بیست‎وسه تا بیست‎وچهار</ref>
محقق در مقدمه‌اش بر کتاب، شرح‎حال [[عنصري، حسن بن احمد|عنصری]] و نیز منقولات تذکره‎ها و کتب ادبی و تاریخی درباره [[عنصري، حسن بن احمد|عنصری]] را گردآوری کرده است<ref>ر.ک: مقدمه، صفحه دوازده تا سی</ref>‏. محقق، با گشت‎وگذار در اشعار [[عنصري، حسن بن احمد|عنصری]] نام ممدوحان عنصری را استخراج نموده که به عدد هشت ختم می‌شود و بیشترین مدح در خصوص سلطان محمود غزنوی (متوفی 421ق) است<ref>ر.ک: مقدمه، صفحه بیست‎وسه تا بیست‎وچهار</ref>


[[عنصري، حسن بن احمد|عنصری]]، ملک‎الشعرای دربار‎ محمود‎ غزنوی‎، یکی از بزرگ‎ترین مدیحه‎سرایان و قصیده‎پردازان شعر فارسی است. از وی 70 قصیده و 77 رباعی‎ و تعدادی ابیات پراکنده باقی مانده است. شاعران پس از وی در شعرهایشان، موضع‎گیری‎های‎ متفاوتی در قبال او‎ داشته‌اند‎: عده‌ای مدیحه‎سرایی وی را موردانتقاد قرار داده‌اند، برخی از تجملات او -که درنتیجه ثناگستری به دست آورده بود- یاد کرده‌اند، برخی نیز به استادی وی اقرار کرده، از وی‎ تأثیرهایی پذیرفته‌اند. در تمام دیوان، یک قرینه غیرمتوازن و تعبیر‎ غیرمناسب‎ به‎دشواری می‌توان یافت و یک جمله که در افادت غرض و پرورش مقصود دخالت نداشته باشد، نمی‌توان‎ دید‎. عبارتش بامعنی متوازن؛ نه عبارت‎ها کوتاه است و نه معانی ناساز و بی‌اندام. مبنای‎ سخن [[عنصري، حسن بن احمد|عنصری]]، بر عواطف و احساسات شاعرانه نیست. شعر وی از لطافت‎ شاعرانه چندان بهره ندارد‎، [[عنصري، حسن بن احمد|عنصری‎]] خود‎ نیز متوجه این مطلب بوده و در قطعه معروف خود، تغزل را رودکی‎وار‎ نیکو‎ دانسته، اقرار کرده است تغزل‎های وی رودکی‎وار نیست؛ اما خلق مضامین مدحی و آمیختن برخی‎ از‎ مفاهیم شعری با بعضی تمثیل‎ها و رنگ استدلال دادن به معانی غزلی و مدحی‎ از‎ شاخص‎های سخن اوست<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/4111/24 ر.ک: غلامرضایی، محمد، ص 25-24]</ref>‏.
[[عنصري، حسن بن احمد|عنصری]]، ملک‎الشعرای دربار‎ محمود‎ غزنوی‎، یکی از بزرگ‎ترین مدیحه‎سرایان و قصیده‎پردازان شعر فارسی است. از وی 70 قصیده و 77 رباعی‎ و تعدادی ابیات پراکنده باقی مانده است. شاعران پس از وی در شعرهایشان، موضع‎گیری‎های‎ متفاوتی در قبال او‎ داشته‌اند‎: عده‌ای مدیحه‎سرایی وی را موردانتقاد قرار داده‌اند، برخی از تجملات او -که درنتیجه ثناگستری به دست آورده بود- یاد کرده‌اند، برخی نیز به استادی وی اقرار کرده، از وی‎ تأثیرهایی پذیرفته‌اند. در تمام دیوان، یک قرینه غیرمتوازن و تعبیر‎ غیرمناسب‎ به‎دشواری می‌توان یافت و یک جمله که در افادت غرض و پرورش مقصود دخالت نداشته باشد، نمی‌توان‎ دید‎. عبارتش بامعنی متوازن؛ نه عبارت‎ها کوتاه است و نه معانی ناساز و بی‌اندام. مبنای‎ سخن [[عنصري، حسن بن احمد|عنصری]]، بر عواطف و احساسات شاعرانه نیست. شعر وی از لطافت‎ شاعرانه چندان بهره ندارد‎، [[عنصري، حسن بن احمد|عنصری‎]] خود‎ نیز متوجه این مطلب بوده و در قطعه معروف خود، تغزل را رودکی‎وار‎ نیکو‎ دانسته، اقرار کرده است تغزل‎های وی رودکی‎وار نیست؛ اما خلق مضامین مدحی و آمیختن برخی‎ از‎ مفاهیم شعری با بعضی تمثیل‎ها و رنگ استدلال دادن به معانی غزلی و مدحی‎ از‎ شاخص‎های سخن اوست<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/4111/24 ر.ک: غلامرضایی، محمد، ص 25-24]</ref>‏.


شعر [[عنصري، حسن بن احمد|عنصری]] همانند شعر‎ دوران‎ سامانی و غزنوی، شعری است محکم‎، باصلابت‎ و با لحنی حماسی؛ علاوه بر متانت و بلندهمتی شخصی وی، حال و هوای غالب بر‎ دربار‎ محمود -که حال و هوای جنگ‎ و جهاد‎ دینی‎ بوده- نیز بی‎شک‎ در‎ این امر مؤثر بوده‎ است‎<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/4111/25 ر.ک: همان، ص25]</ref>‏.
شعر [[عنصري، حسن بن احمد|عنصری]] همانند شعر‎ دوران‎ سامانی و غزنوی، شعری است محکم‎، باصلابت‎ و با لحنی حماسی؛ علاوه بر متانت و بلندهمتی شخصی وی، حال و هوای غالب بر‎ دربار‎ محمود -که حال و هوای جنگ‎ و جهاد‎ دینی‎ بوده- نیز بی‌شک‎ در‎ این امر مؤثر بوده‎ است‎<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/4111/25 ر.ک: همان، ص25]</ref>‏.


در‎ شعر [[عنصري، حسن بن احمد|عنصری]]، ترکیب‎های عربی‎ نیز‎ به میزانی متوسط به کار رفته است؛ حال‎آنکه در شعر دوران سامان ترکیبات عربی بسیار اندک است. نمونه‎هایی از ترکیبات عربی شعر او عبارتند از: سید الامرا<ref>ر. ک: متن کتاب، ص1، بیت 13</ref>‏؛ معاذ الله<ref>ر. ک: غلامرضایی، محمد، ص30؛ متن کتاب، ص2، بیت 31</ref>‏.
در‎ شعر [[عنصري، حسن بن احمد|عنصری]]، ترکیب‎های عربی‎ نیز‎ به میزانی متوسط به کار رفته است؛ حال‎آنکه در شعر دوران سامان ترکیبات عربی بسیار اندک است. نمونه‎هایی از ترکیبات عربی شعر او عبارتند از: سید الامرا<ref>ر. ک: متن کتاب، ص1، بیت 13</ref>‏؛ معاذ الله<ref>ر. ک: غلامرضایی، محمد، ص30؛ متن کتاب، ص2، بیت 31</ref>‏.
خط ۷۷: خط ۷۷:
[[عنصري، حسن بن احمد|عنصری]] از شاعرانی است‎ که‎ در‎ مجموع در مدیحه‎سرایی، اعتدال را‎ رعایت‎ کرده‎ است. حتی اگر عنصری را با فرخی -که معاصر او است- بسنجیم درمی‎یابیم که ستایش‎های عنصری از محمود به حقیقت نزدیک‎تر‎ است‎ تا‎ ستایش‎های فرخی. عنصری با اینکه بر همه شاعران‎ عهد‎ محمود سروری و مهتری داشت و به روایت تذکره‎نویسان، ملک‎الشعرای دربار محمود بود و مورد توجه و عنایت خاص سلطان و درباریان بود‎ و از‎ ستایشگری‎ صاحب جلال و مکنت شده بود، در حق محمود گزافه‎گویی‎هایی از‎ نوع گزافه‎های انوری و ظهیر ندارد. البته مبالغه از عناصر اصلی شعر است و طبیعتاً در مدیحه نیز مانند دیگر‎ اغراض‎ شعری‎، مبالغه وجود دارد؛ در شعر عنصری نسبت به شاعران معاصر او‎ یا‎ پس از او این مبالغات معتدل‎تر است. این اعتدال را از خطاب‎های او و القابی که برای‎ ممدوحان‎ آورده‎ و نیز از مفاهیم مدحی او می‌توان دریافت. وی در مواردی چند، برای‎ تأیید‎ مدعای‎ خود، از جنگ‎ها و پیروزی‎ها و کردارهای محمود مثال آورده تا خوانندگان به مدیحه‎های وی گمان‎ دروغ نبرند‎. [[عنصري، حسن بن احمد|عنصری]] در جایگاه شاعری درباری، به علاقه‎های ممدوح نیز توجهی خاص دارد؛ به همین‎ سبب‎ مطابق میل او، کوشش‎های او را در راه گسترش دین و برکندن ملحدان و بی‌دینان‎ و بدمذهبان‎ می‌ستاید<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/4111/45 ر.ک: همان، ص 45]</ref>‏.
[[عنصري، حسن بن احمد|عنصری]] از شاعرانی است‎ که‎ در‎ مجموع در مدیحه‎سرایی، اعتدال را‎ رعایت‎ کرده‎ است. حتی اگر عنصری را با فرخی -که معاصر او است- بسنجیم درمی‎یابیم که ستایش‎های عنصری از محمود به حقیقت نزدیک‎تر‎ است‎ تا‎ ستایش‎های فرخی. عنصری با اینکه بر همه شاعران‎ عهد‎ محمود سروری و مهتری داشت و به روایت تذکره‎نویسان، ملک‎الشعرای دربار محمود بود و مورد توجه و عنایت خاص سلطان و درباریان بود‎ و از‎ ستایشگری‎ صاحب جلال و مکنت شده بود، در حق محمود گزافه‎گویی‎هایی از‎ نوع گزافه‎های انوری و ظهیر ندارد. البته مبالغه از عناصر اصلی شعر است و طبیعتاً در مدیحه نیز مانند دیگر‎ اغراض‎ شعری‎، مبالغه وجود دارد؛ در شعر عنصری نسبت به شاعران معاصر او‎ یا‎ پس از او این مبالغات معتدل‎تر است. این اعتدال را از خطاب‎های او و القابی که برای‎ ممدوحان‎ آورده‎ و نیز از مفاهیم مدحی او می‌توان دریافت. وی در مواردی چند، برای‎ تأیید‎ مدعای‎ خود، از جنگ‎ها و پیروزی‎ها و کردارهای محمود مثال آورده تا خوانندگان به مدیحه‎های وی گمان‎ دروغ نبرند‎. [[عنصري، حسن بن احمد|عنصری]] در جایگاه شاعری درباری، به علاقه‎های ممدوح نیز توجهی خاص دارد؛ به همین‎ سبب‎ مطابق میل او، کوشش‎های او را در راه گسترش دین و برکندن ملحدان و بی‌دینان‎ و بدمذهبان‎ می‌ستاید<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/4111/45 ر.ک: همان، ص 45]</ref>‏.


[[عنصري، حسن بن احمد|عنصری]] -به سبب علاقه محمود به تظاهر به‎ مذهب‎- ممدوح‎ را همه‎جا مؤمن و مخالف بدعت و برکننده کفر و الحاد و بدبینی و جهادکننده در راه دین توصیف می‌کند‎. اینکه‎ عنصری‎، خود، چقدر به مذهب پایبند بوده، معلوم نیست؛ اما ازآنجاکه‎ در‎ زمره رجال و محتشمان دربار بوده، قلباً در امور دینی سخت‎گیر نبوده است، مگر به مصلحت. تشویق‎ ممدوح‎ به شادکامی و شادگذرانی و شراب‎خواری مکرر در شعر او دیده می‎شود و به رسم‎ بزرگان‎ آن زمان او را با غلامان ساده‎روی‎ نیز‎ سروسری‎ بوده است؛ زیرا در تغزل‎هایش در مواردی‎، آشکارا‎، آنان را عاشقانه وصف کرده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/4111/46 ر.ک: همان، محمد، ص46]</ref>‏.
[[عنصري، حسن بن احمد|عنصری]] -به سبب علاقه محمود به تظاهر به‎ مذهب‎- ممدوح‎ را همه‎جا مؤمن و مخالف بدعت و برکننده کفر و الحاد و بدبینی و جهادکننده در راه دین توصیف می‌کند‎. اینکه‎ عنصری‎، خود، چقدر به مذهب پایبند بوده، معلوم نیست؛ اما ازآنجاکه‎ در‎ زمره رجال و محتشمان دربار بوده، قلباً در امور دینی سخت‎گیر نبوده است، مگر به مصلحت. تشویق‎ ممدوح‎ به شادکامی و شادگذرانی و شراب‎خواری مکرر در شعر او دیده می‌شود و به رسم‎ بزرگان‎ آن زمان او را با غلامان ساده‎روی‎ نیز‎ سروسری‎ بوده است؛ زیرا در تغزل‎هایش در مواردی‎، آشکارا‎، آنان را عاشقانه وصف کرده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/4111/46 ر.ک: همان، محمد، ص46]</ref>‏.


در شعر [[عنصري، حسن بن احمد|عنصری]]، به‎موازات عناصر دینی‎، عناصر‎ ملی و ایرانی نیز دیده می‎شود‎؛ منتها‎ با نسبتی‎ کمتر‎. برعکس‎ بعضی شاعران پس از قرن پنجم‎، [[عنصري، حسن بن احمد|عنصری]]‎ از این عناصر با تحقیر نام نبرده است. [[عنصري، حسن بن احمد|عنصری]] در موارد متعدد‎، اصطلاحات‎ دینی و اعتقادی اسلامی را نیز در‎ شعر خویش آورده و از‎ آن‎ها‎ در مضمون‎سازی استفاده کرده است‎. البته‎ قصد وی ورود به مباحث کلامی نبوده و اصطلاحاتی را برگزیده است که با‎ مفاهیم‎ شعرش سازگاری دارد؛ مانند قضا‎، قدر‎، لوح و قلم. در مواردی‎ به‎ آیاتی از قرآن کریم‎ و احادیث‎ نبوی نیز اشارت کرده و از آن‎ها نیز در بیان مفاهیم مدحی بهره گرفته است‎. در‎ مواردی، به شخصیت‎های تاریخی و خصلت‎های برجسته‎ آنان‎ اشارت کرده‎؛ مانند‎: حلم‎ احنف، شجاعت عمرو و عنتر‎ و معن و مالک اشتر، جود حاتم، صله امیر سامانی به رودکی، علم افلاطون<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/4111/46 ر.ک: همان، ص 46]</ref>‏.
در شعر [[عنصري، حسن بن احمد|عنصری]]، به‎موازات عناصر دینی‎، عناصر‎ ملی و ایرانی نیز دیده می‌شود‎؛ منتها‎ با نسبتی‎ کمتر‎. برعکس‎ بعضی شاعران پس از قرن پنجم‎، [[عنصري، حسن بن احمد|عنصری]]‎ از این عناصر با تحقیر نام نبرده است. [[عنصري، حسن بن احمد|عنصری]] در موارد متعدد‎، اصطلاحات‎ دینی و اعتقادی اسلامی را نیز در‎ شعر خویش آورده و از‎ آن‎ها‎ در مضمون‎سازی استفاده کرده است‎. البته‎ قصد وی ورود به مباحث کلامی نبوده و اصطلاحاتی را برگزیده است که با‎ مفاهیم‎ شعرش سازگاری دارد؛ مانند قضا‎، قدر‎، لوح و قلم. در مواردی‎ به‎ آیاتی از قرآن کریم‎ و احادیث‎ نبوی نیز اشارت کرده و از آن‎ها نیز در بیان مفاهیم مدحی بهره گرفته است‎. در‎ مواردی، به شخصیت‎های تاریخی و خصلت‎های برجسته‎ آنان‎ اشارت کرده‎؛ مانند‎: حلم‎ احنف، شجاعت عمرو و عنتر‎ و معن و مالک اشتر، جود حاتم، صله امیر سامانی به رودکی، علم افلاطون<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/4111/46 ر.ک: همان، ص 46]</ref>‏.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش