پرش به محتوا

علم الطبيعة: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ی‎د' به 'ی‌د'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ر' به 'ی‌ر')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'ی‎د' به 'ی‌د')
خط ۳۳: خط ۳۳:


==ساختار==
==ساختار==
کتاب، دارای تقدیمیه، مقدمه‎ای مبسوط از [[سانت هلير، بارتلمي|بارتلمی سنت هیلر]]، محتوای مطالب ضمن بیان تفسیر هیلر از طبیعیات [[ارسطو]] (هشت کتاب از کتاب‎های [[ارسطو]]) که بخش اعظم کتاب را تشکیل می‎دهد و متن کتاب اول طبیعیات وی می‎باشد.
کتاب، دارای تقدیمیه، مقدمه‎ای مبسوط از [[سانت هلير، بارتلمي|بارتلمی سنت هیلر]]، محتوای مطالب ضمن بیان تفسیر هیلر از طبیعیات [[ارسطو]] (هشت کتاب از کتاب‎های [[ارسطو]]) که بخش اعظم کتاب را تشکیل می‌دهد و متن کتاب اول طبیعیات وی می‎باشد.


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
خط ۴۰: خط ۴۰:
در کتاب اول که درباره علم طبیعت و اصول آن می‎باشد، نویسنده، روش بررسی در علم طبیعت را بیان می‌کند، از نظر او تحلیل داده‎ها به ساده‎ترین عناصر به‎منظور دسترسی به مبانی این علم، روشی است که باید در این علم مانند سایر علوم، پی گرفت<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17971/1/95 ر.ک: متن کتاب، ص95-96]</ref>.
در کتاب اول که درباره علم طبیعت و اصول آن می‎باشد، نویسنده، روش بررسی در علم طبیعت را بیان می‌کند، از نظر او تحلیل داده‎ها به ساده‎ترین عناصر به‎منظور دسترسی به مبانی این علم، روشی است که باید در این علم مانند سایر علوم، پی گرفت<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17971/1/95 ر.ک: متن کتاب، ص95-96]</ref>.


او همچنین به بیان اصول اولین طبیعت می‎پردازد و بیان می‎دارد که این اصول، یا واحد هستند یا کثیر و اگر واحد باشند، یا بی‎حرکت هستند (چنان‎که پارمنیدس و ملیسوس بر آن بودند) یا در حرکت (چنان‎که علمای طبیعی و فیزیک بر آن هستند). در این میان، برخی هوا و برخی آب را اصل اولین دانسته‎اند. اگر اصل مورد بحث بیش از یکی باشد، یا باید متناهی باشد یا نامتناهی، اگر متناهی کثیر باشد، در آن صورت، دو یا سه یا چهار یا.... یک عدد دیگر است و اگر نامتناهی کثیر باشد، آنگاه، در نوع یکی، ولی در شکل یا فرم متفاوت است (مانند عقیده دموکریتوس) و یا در نوع نیز متفاوت و حتی ممکن است متضاد باشد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17971/1/96 ر.ک: همان، ص96]</ref>.
او همچنین به بیان اصول اولین طبیعت می‎پردازد و بیان می‌دارد که این اصول، یا واحد هستند یا کثیر و اگر واحد باشند، یا بی‎حرکت هستند (چنان‎که پارمنیدس و ملیسوس بر آن بودند) یا در حرکت (چنان‎که علمای طبیعی و فیزیک بر آن هستند). در این میان، برخی هوا و برخی آب را اصل اولین دانسته‎اند. اگر اصل مورد بحث بیش از یکی باشد، یا باید متناهی باشد یا نامتناهی، اگر متناهی کثیر باشد، در آن صورت، دو یا سه یا چهار یا.... یک عدد دیگر است و اگر نامتناهی کثیر باشد، آنگاه، در نوع یکی، ولی در شکل یا فرم متفاوت است (مانند عقیده دموکریتوس) و یا در نوع نیز متفاوت و حتی ممکن است متضاد باشد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17971/1/96 ر.ک: همان، ص96]</ref>.


وی در این کتاب، استدلالاتی علیه واحد بودن هستی ارائه می‌کند، نظریات فلاسفه طبیعی را بیان می‎دارد و نشان می‎دهد که این فیسلوفان در تبیین قضیه دارای دو موضع هستند. همچنین در این اثر بیان می‎شود که تمامی اندیشمندان «ضدین» را از اصول می‎دانند؛ چه آنها که وجود مطلق را به‎عنوان موجودی واحد و بی‎حرکت توصیف می‌کنند و چه آنان که گشادگی و تراکم را در زمره اصول به کار می‎برند. مباحث دیگر این کتاب، درباره تعداد اصول اولیه و طبیعت آنها و بیان تکوین از وجود و لاوجود و توضیح درباره ماده، صورت و عدم است<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17971/1/98 ر.ک: همان، ص98-122]</ref>.
وی در این کتاب، استدلالاتی علیه واحد بودن هستی ارائه می‌کند، نظریات فلاسفه طبیعی را بیان می‌دارد و نشان می‌دهد که این فیسلوفان در تبیین قضیه دارای دو موضع هستند. همچنین در این اثر بیان می‎شود که تمامی اندیشمندان «ضدین» را از اصول می‌دانند؛ چه آنها که وجود مطلق را به‎عنوان موجودی واحد و بی‎حرکت توصیف می‌کنند و چه آنان که گشادگی و تراکم را در زمره اصول به کار می‎برند. مباحث دیگر این کتاب، درباره تعداد اصول اولیه و طبیعت آنها و بیان تکوین از وجود و لاوجود و توضیح درباره ماده، صورت و عدم است<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17971/1/98 ر.ک: همان، ص98-122]</ref>.


کتاب دوم، درباره معرفت و تبیین طبیعت است. مهم‎ترین مباحثی که در این کتاب وجود دارد، بحث از طبیعت و صناعت، شناخت طبیعت و معارف وابسته به آن، علت و شرایط ضرورت، بیان نظریات درباره بخت و امر خودبه‎خودی و صحبت از وجود یا عدم وجود بخت و اتفاق و بیان خصوصیات آن و تفاوت بخت و امر خودبه‎خودی و... است. نویسنده، همچنین به بیان انواع چهارگانه علت و ضرورت شناخت آنها برای عالم طبیعی و فرایندهای طبیعی و غایات آنها و ضرورت ارتباط بین غایت و امر طبیعی صحبت می‌کند<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17971/1/122 ر.ک: همان، ص122-152]</ref>.
کتاب دوم، درباره معرفت و تبیین طبیعت است. مهم‎ترین مباحثی که در این کتاب وجود دارد، بحث از طبیعت و صناعت، شناخت طبیعت و معارف وابسته به آن، علت و شرایط ضرورت، بیان نظریات درباره بخت و امر خودبه‎خودی و صحبت از وجود یا عدم وجود بخت و اتفاق و بیان خصوصیات آن و تفاوت بخت و امر خودبه‎خودی و... است. نویسنده، همچنین به بیان انواع چهارگانه علت و ضرورت شناخت آنها برای عالم طبیعی و فرایندهای طبیعی و غایات آنها و ضرورت ارتباط بین غایت و امر طبیعی صحبت می‌کند<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17971/1/122 ر.ک: همان، ص122-152]</ref>.
خط ۵۲: خط ۵۲:
چون طبیعت، مبدأ حرکت یا به عبارت شامل‎تر، طبیعت، مبدأ تغییر است. لازم است ابتدا آن را بشناسیم؛ چون جهل به حرکت، جهل به طبیعت در تمامی اجزائی است که از آن تشکیل شده است... حرکت را باید در گروه کمیات متصله (پیوستگی) وصف و تعریف کرد. بی‎نهایت هم خودش را در پیوستگی عرضه می‌کند؛ ازاین‎رو است که معمولا در تعاریف مربوط به پیوستگی، مفهوم بی‎نهایت به کار می‌رود. به‎علاوه، مکان، خلأ و زمان نیز از لوازم حرکت هستند؛ ازاین‎رو در این کتاب هریک از این امور باید توضیح یابد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17971/1/152 ر.ک: همان، ص152-153]</ref>.
چون طبیعت، مبدأ حرکت یا به عبارت شامل‎تر، طبیعت، مبدأ تغییر است. لازم است ابتدا آن را بشناسیم؛ چون جهل به حرکت، جهل به طبیعت در تمامی اجزائی است که از آن تشکیل شده است... حرکت را باید در گروه کمیات متصله (پیوستگی) وصف و تعریف کرد. بی‎نهایت هم خودش را در پیوستگی عرضه می‌کند؛ ازاین‎رو است که معمولا در تعاریف مربوط به پیوستگی، مفهوم بی‎نهایت به کار می‌رود. به‎علاوه، مکان، خلأ و زمان نیز از لوازم حرکت هستند؛ ازاین‎رو در این کتاب هریک از این امور باید توضیح یابد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17971/1/152 ر.ک: همان، ص152-153]</ref>.


نویسنده، بحث از سه مورد اخیر را در کتاب چهارم انجام می‎دهد.
نویسنده، بحث از سه مورد اخیر را در کتاب چهارم انجام می‌دهد.


در کتاب چهارم، در توضیح درباره مکان، نویسنده ابتدا با مثالی درباره جابه‎جایی آب و هوا در یک ظرف که مکان آنها به حساب می‎آید، مکان نسبی را برای ما روشن می‌کند. او سپس می‎نویسد: نظریه‎ای که قائل به وجود خلأ می‎باشد هم مبتنی بر وجود مکان است؛ چون خلأ را می‎توان به‎عنوان فقدان یک جسم تعریف کرد. این ملاحظات ما را به جایی هدایت می‌کنند که مکان را چیزی متمایز از خود اجسام بدانیم و قائل باشیم هر چیز محسوسی در مکان است<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17971/1/182 ر.ک: همان، ص182-183]</ref>.
در کتاب چهارم، در توضیح درباره مکان، نویسنده ابتدا با مثالی درباره جابه‎جایی آب و هوا در یک ظرف که مکان آنها به حساب می‎آید، مکان نسبی را برای ما روشن می‌کند. او سپس می‎نویسد: نظریه‎ای که قائل به وجود خلأ می‎باشد هم مبتنی بر وجود مکان است؛ چون خلأ را می‎توان به‎عنوان فقدان یک جسم تعریف کرد. این ملاحظات ما را به جایی هدایت می‌کنند که مکان را چیزی متمایز از خود اجسام بدانیم و قائل باشیم هر چیز محسوسی در مکان است<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17971/1/182 ر.ک: همان، ص182-183]</ref>.
خط ۶۲: خط ۶۲:
در مجموع، مباحث کتاب چهارم، حول چیستی مکان، طبقه‎بندی آن، ماده یا صورت بودنش، امکان یا امتناع وجود مکان در خودش یا مکانی دیگر، معنای خلأ و بیان نظرات مختلف در آن، عدم امکان وجود خلأ مجزای از جسم، عدم وجود خلأ در اجسام، تعریف زمان، تردید درباره وجود آن، بیان صفات گوناگونش و... می‎چرخد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17971/1/181 ر.ک: همان، ص181-236]</ref>.
در مجموع، مباحث کتاب چهارم، حول چیستی مکان، طبقه‎بندی آن، ماده یا صورت بودنش، امکان یا امتناع وجود مکان در خودش یا مکانی دیگر، معنای خلأ و بیان نظرات مختلف در آن، عدم امکان وجود خلأ مجزای از جسم، عدم وجود خلأ در اجسام، تعریف زمان، تردید درباره وجود آن، بیان صفات گوناگونش و... می‎چرخد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17971/1/181 ر.ک: همان، ص181-236]</ref>.


از کتاب پنجم تا هشتم، مباحث مربوط به حرکت مطرح می‎شوند و در آنها به‎ترتیب از طبقه‎بندی حرکات، پیوستگی حرکت، علت آن و جاودانگی‌اش صحبت می‎شود. در طبقه‎بندی حرکات، انواع تغییرات و فرایندها شرح داده می‎شوند و اقسام حرکت و حرکت‎ناپذیران (اشیای ثابت) بیان می‎گردد. همچنین مقولاتی مانند باهم بودن، جدا بودن، در تماس بودن، میانه، متوالی، مجاورت و در پیوستگی بودن توضیح می‎یابند. نویسنده، سپس وحدت و کثرت حرکات را شرح می‎دهد و پس از آن به بیان تضاد در حرکات و همچنین تضاد میان حرکت و سکون می‎پردازد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17971/1/237 ر.ک: همان، ص237-265]</ref>.
از کتاب پنجم تا هشتم، مباحث مربوط به حرکت مطرح می‎شوند و در آنها به‎ترتیب از طبقه‎بندی حرکات، پیوستگی حرکت، علت آن و جاودانگی‌اش صحبت می‎شود. در طبقه‎بندی حرکات، انواع تغییرات و فرایندها شرح داده می‎شوند و اقسام حرکت و حرکت‎ناپذیران (اشیای ثابت) بیان می‎گردد. همچنین مقولاتی مانند باهم بودن، جدا بودن، در تماس بودن، میانه، متوالی، مجاورت و در پیوستگی بودن توضیح می‎یابند. نویسنده، سپس وحدت و کثرت حرکات را شرح می‌دهد و پس از آن به بیان تضاد در حرکات و همچنین تضاد میان حرکت و سکون می‎پردازد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17971/1/237 ر.ک: همان، ص237-265]</ref>.


او درباره ضدیت حرکت و سکون می‎نویسد: مطلقا هر حرکتی در ضدیت با حرکت دیگر است، اما سکون نیز در تقابل با حرکت است. فقط سکون عدم است، ولی عدم نیز می‎تواند در برخی وجوه، ضد به حساب آید<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17971/1/260 ر.ک: همان، ص260]</ref>.
او درباره ضدیت حرکت و سکون می‎نویسد: مطلقا هر حرکتی در ضدیت با حرکت دیگر است، اما سکون نیز در تقابل با حرکت است. فقط سکون عدم است، ولی عدم نیز می‎تواند در برخی وجوه، ضد به حساب آید<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17971/1/260 ر.ک: همان، ص260]</ref>.
خط ۷۲: خط ۷۲:
حرکت، ممکن است واحد در جنس باشد یا در نوع یا در عدد. حرکت واحد در جنس هنگامی است که در همان مقوله واقع شود؛ مثلاًدر جوهر یا در کیف یا هر مقوله دیگری که قابل حرکت است. همچنین حرکت می‎تواند واحد در نوع باشد، هنگامی که از یک مماثل به مماثل آن در نوع، حرکت کنیم؛ مثلاًاز سپیدی به سیاهی یا از حُسن به قبح و..<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17971/1/306 ر.ک: همان، ص306]</ref>.
حرکت، ممکن است واحد در جنس باشد یا در نوع یا در عدد. حرکت واحد در جنس هنگامی است که در همان مقوله واقع شود؛ مثلاًدر جوهر یا در کیف یا هر مقوله دیگری که قابل حرکت است. همچنین حرکت می‎تواند واحد در نوع باشد، هنگامی که از یک مماثل به مماثل آن در نوع، حرکت کنیم؛ مثلاًاز سپیدی به سیاهی یا از حُسن به قبح و..<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17971/1/306 ر.ک: همان، ص306]</ref>.


او در کتاب هشتم، در پی اثبات جاودانگی حرکت است و ایرادات به این نظریه را پاسخ می‎دهد. وی از محرک غیر متحرک اول، بیان حرکت مستدیر و اینکه این نوع از حرکت، نوع اولیه جنبش است و تنها این نوع از حرکت است که پیوسته و نامتناهی است، صحبت می‌کند و همچنین شرح می‎دهد که محرک اول، اجزا و مقدار ندارد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17971/1/304 ر.ک: همان، ص304-386]</ref>.
او در کتاب هشتم، در پی اثبات جاودانگی حرکت است و ایرادات به این نظریه را پاسخ می‌دهد. وی از محرک غیر متحرک اول، بیان حرکت مستدیر و اینکه این نوع از حرکت، نوع اولیه جنبش است و تنها این نوع از حرکت است که پیوسته و نامتناهی است، صحبت می‌کند و همچنین شرح می‌دهد که محرک اول، اجزا و مقدار ندارد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17971/1/304 ر.ک: همان، ص304-386]</ref>.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش