۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مید' به 'مید') |
جز (جایگزینی متن - 'یش' به 'یش') |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
در مقدمه مؤلف، به موضوع کتاب، اشاره شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39822/1/19 مقدمه مؤلف، ص19]</ref>. | در مقدمه مؤلف، به موضوع کتاب، اشاره شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39822/1/19 مقدمه مؤلف، ص19]</ref>. | ||
باب نخست، توضیح مختصری است در بیان فضیلت عقل و نقل و لزوم قبول آنها. نویسنده بر این باور است که عقل، وسیلهای است که بهواسطه آن، خداوند شناخته شده و با آن، تصدیق رسل و التزام به شرایع، حاصل | باب نخست، توضیح مختصری است در بیان فضیلت عقل و نقل و لزوم قبول آنها. نویسنده بر این باور است که عقل، وسیلهای است که بهواسطه آن، خداوند شناخته شده و با آن، تصدیق رسل و التزام به شرایع، حاصل میشود و آدمی بهوسیله آن به طلب فضایل و دوری از رذایل برمیخیزد، پس مخالفت با آن، سزاوار و شایسته نیست. لزوم تبعیت از نقل نیز با عقل ثابت میگردد، بدین طریق که عقل پس از نظر در معجزات پیامبران(ع) و تصدیق آنان و علم به رسالت آنها و تأیید اینکه آنچه آوردهاند، از طرف خدای سبحان بوده و مصون از خطا و محفوظ از غلط است، به تبعیت از آن، فرمان میدهد، لذا فضیلت عقل و شرافت نقل، قبول آنها را لازم کرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39822/1/23 متن کتاب، ص23- 24]</ref>. | ||
باب دوم، در بیان اتفاق عقل و نقل است بر اینکه دنیا دار ابتلا و آزمایش بوده و لذا وقوع بلا در آن قابل انکار نیست و لذت حقیقی، در آن وجود ندارد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39822/1/25 همان، ص25]</ref>. | باب دوم، در بیان اتفاق عقل و نقل است بر اینکه دنیا دار ابتلا و آزمایش بوده و لذا وقوع بلا در آن قابل انکار نیست و لذت حقیقی، در آن وجود ندارد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39822/1/25 همان، ص25]</ref>. | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
در فصل پنجم و ششم، به ذکر حکایات و مثلهایی پرداخته شده است که به صبر و رضایت صابران در موقع ابتلا و مصیبت اشاره دارند و نیز برخورد غیرصابرین با مصیبت<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39822/1/36 همان، ص36- 41]</ref>. | در فصل پنجم و ششم، به ذکر حکایات و مثلهایی پرداخته شده است که به صبر و رضایت صابران در موقع ابتلا و مصیبت اشاره دارند و نیز برخورد غیرصابرین با مصیبت<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39822/1/36 همان، ص36- 41]</ref>. | ||
در باب چهارم، در ضمن چند فصل کوتاه و موجز، به ذکر مصیبتهای مختص به ذات انسان پرداخته شده و با اشاره به آیه مبارکه 29 و 30 سوره نجم: «فَأَعْرِضْ عَنْ مَنْ تَوَلَّى عَنْ ذِکْرِنَا وَ لَمْ یرِدْ إِلاَّ الْحَیاةَ الدُّنْیا*ذٰلِکَ مَبْلَغُهُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِیلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اهْتَدَى، پس از هر کس که از یاد ما روى برتافته و جز زندگى دنیا را خواستار نبوده است روى برتاب این منتهاى دانش آنان است پروردگار تو خود به [حال] کسى که از راه او منحرف شده داناتر، و او به کسى که راه یافته [نیز] آگاهتر است»، به بیان این نکته پرداخته است که بسیاری از مردم، زمانی که دچار مرض و حالات مرگ | در باب چهارم، در ضمن چند فصل کوتاه و موجز، به ذکر مصیبتهای مختص به ذات انسان پرداخته شده و با اشاره به آیه مبارکه 29 و 30 سوره نجم: «فَأَعْرِضْ عَنْ مَنْ تَوَلَّى عَنْ ذِکْرِنَا وَ لَمْ یرِدْ إِلاَّ الْحَیاةَ الدُّنْیا*ذٰلِکَ مَبْلَغُهُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِیلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اهْتَدَى، پس از هر کس که از یاد ما روى برتافته و جز زندگى دنیا را خواستار نبوده است روى برتاب این منتهاى دانش آنان است پروردگار تو خود به [حال] کسى که از راه او منحرف شده داناتر، و او به کسى که راه یافته [نیز] آگاهتر است»، به بیان این نکته پرداخته است که بسیاری از مردم، زمانی که دچار مرض و حالات مرگ میشوند، یا به جزع و شکایت از اوضاع میپردازند و یا فقط به فکر درمان آن هستند؛ لذا از امور مهم دیگری همچون وصیت، انجام کارهای خیر، یادآوری مرگ، اندیشیدن به گناهان، توبه از معاصی، رد امانت و ادای دین، پرداخت دیون شرعی و... غافل هستند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39822/1/43 همان، ص43]</ref>. | ||
در آخرین باب، ابتدا به نقل و نقد اقوال مختلف از جمله فلاسفه، باطنیه، علمای سلف و... پیرامون مسئله مرگ پرداخته شده و سپس، به حالات بزرگان در هنگام مرگ، اشاره شده است. از جمله آنها، میتوان از افراد زیر نام برد: آدم(ع)، ادریس(ع)، ابراهیم(ع)، اسحاق(ع)، یوسف(ع)، داود(ع)، پیامبر اسلام(ص)، ارسطو، خلفای راشدین، امام حسن(ع)، عبدالله بن جحش بن ریاب، عمیر بن ابیوقاص، عامر بن فهریه، بلال بن رباح، عمار بن یاسر، زید بن خطاب، ابوعقیل عبدالرحمن بن عبدالله، سعد بن خثیمه بن حارث، سعد بن ربیع، عبدالله بن رواحه، عمیر بن حمام، معاذ بن جبل، جعفر بن ابیطالب، سلمان فارسی، حذیفه بن یمان، حبیب بن عدی، [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]]، [[غزالی، محمد بن محمد|ابوحامد غزالی]] و...<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39822/1/83 همان، ص83- 182]</ref>. | در آخرین باب، ابتدا به نقل و نقد اقوال مختلف از جمله فلاسفه، باطنیه، علمای سلف و... پیرامون مسئله مرگ پرداخته شده و سپس، به حالات بزرگان در هنگام مرگ، اشاره شده است. از جمله آنها، میتوان از افراد زیر نام برد: آدم(ع)، ادریس(ع)، ابراهیم(ع)، اسحاق(ع)، یوسف(ع)، داود(ع)، پیامبر اسلام(ص)، ارسطو، خلفای راشدین، امام حسن(ع)، عبدالله بن جحش بن ریاب، عمیر بن ابیوقاص، عامر بن فهریه، بلال بن رباح، عمار بن یاسر، زید بن خطاب، ابوعقیل عبدالرحمن بن عبدالله، سعد بن خثیمه بن حارث، سعد بن ربیع، عبدالله بن رواحه، عمیر بن حمام، معاذ بن جبل، جعفر بن ابیطالب، سلمان فارسی، حذیفه بن یمان، حبیب بن عدی، [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]]، [[غزالی، محمد بن محمد|ابوحامد غزالی]] و...<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39822/1/83 همان، ص83- 182]</ref>. |
ویرایش