پرش به محتوا

تنبیه الغافلین عن فضائل الطالبیین: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ی‎ا' به 'ی‌ا'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ر' به 'ی‌ر')
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ا' به 'ی‌ا')
خط ۵۰: خط ۵۰:
ازآنجاکه مؤلف یکی از علمای زیدی‎مذهب است، در جای‎جای کتاب به هر مناسبتی اشاره به اعتقاد خویش و دفاع از مذهب زیدیه و بیان اصول عقاید ایشان (عدم انحصار امامت در اولاد امام حسین و تعمیم آن به اولاد حسن(ع) و حسین(ع)، لزوم خروج امام به جهاد با منحرفین، اقامه امر به ‎معروف و نهی از منکر، عدم اعتبار عصمت امام) پرداخته است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/33412/%D8%AA%D9%86%D8%A8%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%BA%D8%A7%D9%81%D9%84%DB%8C%D9%86-%D8%B9%D9%86-%D9%81%D8%B6%D8%A7%D8%A6%D9%84-%D8%A7%D9%84%D8%B7%D8%A7%D9%84%D8%A8%DB%8C%DB%8C%D9%86 ر.ک: انصاری قمی، ناصرالدین، ص32]</ref>.
ازآنجاکه مؤلف یکی از علمای زیدی‎مذهب است، در جای‎جای کتاب به هر مناسبتی اشاره به اعتقاد خویش و دفاع از مذهب زیدیه و بیان اصول عقاید ایشان (عدم انحصار امامت در اولاد امام حسین و تعمیم آن به اولاد حسن(ع) و حسین(ع)، لزوم خروج امام به جهاد با منحرفین، اقامه امر به ‎معروف و نهی از منکر، عدم اعتبار عصمت امام) پرداخته است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/33412/%D8%AA%D9%86%D8%A8%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%BA%D8%A7%D9%81%D9%84%DB%8C%D9%86-%D8%B9%D9%86-%D9%81%D8%B6%D8%A7%D8%A6%D9%84-%D8%A7%D9%84%D8%B7%D8%A7%D9%84%D8%A8%DB%8C%DB%8C%D9%86 ر.ک: انصاری قمی، ناصرالدین، ص32]</ref>.


مؤلف بزرگوار، علاوه بر تفسیر و تأویل و تطبیق آیات الهی بر اهل‎بیت(ع) از طریق محدثین شیعه و سنی، به ذکر وقایع شیرین تاریخی در لابه‎لادی مطالب نیز پرداخته است؛ مانند داستان مباهله، فضیلت و زندگی حضرت زهرا(س)، داستان غدیر خم، ایمان ابوطالب، داستان ابوالعتاهیه در زندان هارون، زیارت کردن جابر بن عبدالله انصاری، مرقد امام حسین(ع) را، جنایات بنی‎امیه و بنی‎مروان، ملاقات احمد بن عیسی بن زید، قاسم بن ابراهیم و عبدالله بن موسی با یکدیگر<ref>ر.ک: همان، ص32</ref>.
مؤلف بزرگوار، علاوه بر تفسیر و تأویل و تطبیق آیات الهی بر اهل‎بیت(ع) از طریق محدثین شیعه و سنی، به ذکر وقایع شیرین تاریخی در لابه‎لادی مطالب نیز پرداخته است؛ مانند داستان مباهله، فضیلت و زندگی حضرت زهرا(س)، داستان غدیر خم، ایمان ابوطالب، داستان ابوالعتاهیه در زندان هارون، زیارت کردن جابر بن عبدالله انصاری، مرقد امام حسین(ع) را، جنایات بنی‌امیه و بنی‎مروان، ملاقات احمد بن عیسی بن زید، قاسم بن ابراهیم و عبدالله بن موسی با یکدیگر<ref>ر.ک: همان، ص32</ref>.


برخی از محتویات کتاب به شرح ذیل است:
برخی از محتویات کتاب به شرح ذیل است:
خط ۵۹: خط ۵۹:
#ذیل کلمه '''وَ اَلرٰاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ''' (آل‎عمران: 7)؛ «و استواران در دانش»، گفته است که مراد [[امام على(ع)|علی(ع)]] است و حدیث «أنا مدينة العلم و علي بابها» را شاهد آورده و از عمر نقل کرده که: «لولا علي لهلك عمر» و از ابودرداء روایت کرده که عالمی در شام هست (یعنی خودش) و عالمی در کوفه (یعنی [[ابن مسعود، احمد بن علی|ابن مسعود]]) و عالمی در مدینه (یعنی علی)؛ آنکه در شام است از آنکه در کوفه است می‎پرسد و آنکه در کوفه است از آنکه در مدینه است می‎پرسد، اما آنکه در مدینه است، از احدی سؤال نمی‎کند. از خود [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] نیز روایت کرده که اگر مسند برای من آماده می‎شد، میان اهل تورات طبق تورات و میان اهل انجیل طبق انجیل و میان اهل زبور طبق زبور و میان اهل فرقان طبق فرقان حکم می‎کردم. به خدا هیچ آیه‌ای نیست که در تری و خشکی، آسمان و زمین، دشت و کوه، شب و روز نازل شده باشد، مگر آنکه می‌دانم در شأن چیست و کیست...<ref>ر.ک: همان، ص168</ref>.
#ذیل کلمه '''وَ اَلرٰاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ''' (آل‎عمران: 7)؛ «و استواران در دانش»، گفته است که مراد [[امام على(ع)|علی(ع)]] است و حدیث «أنا مدينة العلم و علي بابها» را شاهد آورده و از عمر نقل کرده که: «لولا علي لهلك عمر» و از ابودرداء روایت کرده که عالمی در شام هست (یعنی خودش) و عالمی در کوفه (یعنی [[ابن مسعود، احمد بن علی|ابن مسعود]]) و عالمی در مدینه (یعنی علی)؛ آنکه در شام است از آنکه در کوفه است می‎پرسد و آنکه در کوفه است از آنکه در مدینه است می‎پرسد، اما آنکه در مدینه است، از احدی سؤال نمی‎کند. از خود [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] نیز روایت کرده که اگر مسند برای من آماده می‎شد، میان اهل تورات طبق تورات و میان اهل انجیل طبق انجیل و میان اهل زبور طبق زبور و میان اهل فرقان طبق فرقان حکم می‎کردم. به خدا هیچ آیه‌ای نیست که در تری و خشکی، آسمان و زمین، دشت و کوه، شب و روز نازل شده باشد، مگر آنکه می‌دانم در شأن چیست و کیست...<ref>ر.ک: همان، ص168</ref>.
# ذیل آیه '''فَقُلْ تَعٰالَوْا نَدْعُ أَبْنٰاءَنٰا وَ أَبْنٰاءَكمْ وَ نِسٰاءَنٰا وَ نِسٰاءَكمْ وَ أَنْفُسَنٰا وَ أَنْفُسَكمْ ثُم نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اَللٰهِ عَلَى اَلْكٰاذِبِينَ''' (آل‎عمران: 61)؛ «بگو: بیایید ما پسرانمان را و شما پسرانتان را و ما زنانمان را و شما زنانتان را و ما نفوسمان را و شما نفوستان را دعوت کنیم، سپس یکدیگر را نفرین نماییم، پس لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم»، آورده است که در قضیه مباهله منظور از «أبناءنا»، حسنین(ع) و منظور از «نساءنا»، فاطمه(ع) و منظور از «أنفسنا»، [[امام على(ع)|علی(ع)]] است. در همین قسمت روایتی از پیغمبر(ص) می‎آورد که: «خُلقت أنا و علي من شجرة واحده» و نیز از پیغمبر درباره علی روایت آورده که: «إنه مني و أنت منه» و نیز آورده: «يا علي... أنت رفيقي في الجنة» و «يا علي أنت أخي في الدنيا و الآخرة» و از [[امام على(ع)|علی(ع)]] روایت کرده که: «أنا عبدالله و أخو رسول‎الله، لم يقلها أحد قبلي و لا يقولها أحد بعدي إلا كذاب» و نیز در همین ‎جا حدیث منزلت را آورده که چون پیغمبر(ص) میان اصحاب مؤاخات برقرار کرد، علی(ع) از اینکه او را با کسی برادر قرار نداد، نگران بود. پیغمبر(ص) فرمود: «ما أخرتك إلا لنفسي، فأنت مني بمنزلة هارون من موسی إلا أنه لا نبي بعدي». می‌دانیم که حدیث منزلت، داستان دیگری هم دارد و ممکن است هر دو واقع شده باشد. مؤلف در همین قسمت روایت «سد رسول‎الله الأبواب إلا باب علي» را نیز آورده و از ابن عمر هم مضمون آن را نقل کرده است<ref>ر.ک: همان</ref>.
# ذیل آیه '''فَقُلْ تَعٰالَوْا نَدْعُ أَبْنٰاءَنٰا وَ أَبْنٰاءَكمْ وَ نِسٰاءَنٰا وَ نِسٰاءَكمْ وَ أَنْفُسَنٰا وَ أَنْفُسَكمْ ثُم نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اَللٰهِ عَلَى اَلْكٰاذِبِينَ''' (آل‎عمران: 61)؛ «بگو: بیایید ما پسرانمان را و شما پسرانتان را و ما زنانمان را و شما زنانتان را و ما نفوسمان را و شما نفوستان را دعوت کنیم، سپس یکدیگر را نفرین نماییم، پس لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم»، آورده است که در قضیه مباهله منظور از «أبناءنا»، حسنین(ع) و منظور از «نساءنا»، فاطمه(ع) و منظور از «أنفسنا»، [[امام على(ع)|علی(ع)]] است. در همین قسمت روایتی از پیغمبر(ص) می‎آورد که: «خُلقت أنا و علي من شجرة واحده» و نیز از پیغمبر درباره علی روایت آورده که: «إنه مني و أنت منه» و نیز آورده: «يا علي... أنت رفيقي في الجنة» و «يا علي أنت أخي في الدنيا و الآخرة» و از [[امام على(ع)|علی(ع)]] روایت کرده که: «أنا عبدالله و أخو رسول‎الله، لم يقلها أحد قبلي و لا يقولها أحد بعدي إلا كذاب» و نیز در همین ‎جا حدیث منزلت را آورده که چون پیغمبر(ص) میان اصحاب مؤاخات برقرار کرد، علی(ع) از اینکه او را با کسی برادر قرار نداد، نگران بود. پیغمبر(ص) فرمود: «ما أخرتك إلا لنفسي، فأنت مني بمنزلة هارون من موسی إلا أنه لا نبي بعدي». می‌دانیم که حدیث منزلت، داستان دیگری هم دارد و ممکن است هر دو واقع شده باشد. مؤلف در همین قسمت روایت «سد رسول‎الله الأبواب إلا باب علي» را نیز آورده و از ابن عمر هم مضمون آن را نقل کرده است<ref>ر.ک: همان</ref>.
# ذیل آیه '''مَا كَانَ لِنَبِيٍّ أَنْ يَكُونَ لَهُ أَسْرَى حَتَّى يُثْخِنَ فِي الْأَرْضِ تُرِيدُونَ عَرَضَ الدُّنْيَا وَ اللَّهُ يُرِيدُ الْآخِرَةَ وَ اللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ‎''' ﴿الأنفال: 67﴾؛ «هیچ پیامبری را نسزد و نشاید که [پیش از جنگ و پیروزی بر دشمن] اسیران جنگی بگیرد تا زمانی که [دشمن را به‎طور کامل] در زمین از قدرت و توان بیندازد [و موقعیت دین و مؤمنان در جهان پابرجا و استوار گردد، آنگاه اسیر بگیرد؛ شما ای یاران پیامبر!] متاع ناچیز و ناپایدار دنیا را می‎خواهید و خدا [برای شما] آخرت را می‎خواهد»، روایت کرده است که عمر و علی(ع) نظرشان بر قتل اسیران بود و ابوبکر و عثمان نظرشان بر زنده نگه‎داشتن و فدیه گرفتن و پیغمبر(ص) فدیه گرفت و خدا عتابش کرد. مؤلف طبق مذاق معتزلی‎اش این را به‎عنوان صغیره‌ای بر پیغمبر(ص) گرفته است!
# ذیل آیه '''مَا كَانَ لِنَبِيٍّ أَنْ يَكُونَ لَهُ أَسْرَى حَتَّى يُثْخِنَ فِي الْأَرْضِ تُرِيدُونَ عَرَضَ الدُّنْيَا وَ اللَّهُ يُرِيدُ الْآخِرَةَ وَ اللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ‎''' ﴿الأنفال: 67﴾؛ «هیچ پیامبری را نسزد و نشاید که [پیش از جنگ و پیروزی بر دشمن] اسیران جنگی بگیرد تا زمانی که [دشمن را به‎طور کامل] در زمین از قدرت و توان بیندازد [و موقعیت دین و مؤمنان در جهان پابرجا و استوار گردد، آنگاه اسیر بگیرد؛ شما ای یاران پیامبر!] متاع ناچیز و ناپایدار دنیا را می‎خواهید و خدا [برای شما] آخرت را می‎خواهد»، روایت کرده است که عمر و علی(ع) نظرشان بر قتل اسیران بود و ابوبکر و عثمان نظرشان بر زنده نگه‎داشتن و فدیه گرفتن و پیغمبر(ص) فدیه گرفت و خدا عتابش کرد. مؤلف طبق مذاق معتزلی‌اش این را به‎عنوان صغیره‌ای بر پیغمبر(ص) گرفته است!
# '''بَرَاءَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَى الَّذِينَ عَاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ'''  
# '''بَرَاءَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَى الَّذِينَ عَاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ'''  
#:﴿التوبة: 1﴾؛ «این [اعلام] بیزاری و لغو پیمان از سوی خدا و پیامبرش به کسانی از مشرکان است که با آنان پیمان بسته‌اید»، مفسران عموماً ذکر کرده‌اند که آیات صدر سوره برائت را پیغمبر(ص) به ابوبکر داد که در رأس مسلمین به حج می‌رفت و سپس [[امام على(ع)|علی(ع)]] را فرستاد که آیات را از او بگیرد و شخصاً بر مکیان بخواند. روایت کرده‌اند که پیغمبر(ص) فرمود: «لا يبلغ عني إلا أنا و رجل مني»<ref>ر.ک: همان، ص170</ref>.
#:﴿التوبة: 1﴾؛ «این [اعلام] بیزاری و لغو پیمان از سوی خدا و پیامبرش به کسانی از مشرکان است که با آنان پیمان بسته‌اید»، مفسران عموماً ذکر کرده‌اند که آیات صدر سوره برائت را پیغمبر(ص) به ابوبکر داد که در رأس مسلمین به حج می‌رفت و سپس [[امام على(ع)|علی(ع)]] را فرستاد که آیات را از او بگیرد و شخصاً بر مکیان بخواند. روایت کرده‌اند که پیغمبر(ص) فرمود: «لا يبلغ عني إلا أنا و رجل مني»<ref>ر.ک: همان، ص170</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش