پرش به محتوا

جستارهای فلسفی (مجموعه مقالات): تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ی‎ن' به 'ی‌ن'
جز (جایگزینی متن - 'می‎د' به 'می‌د')
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ن' به 'ی‌ن')
خط ۳۵: خط ۳۵:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
در بخش مقدماتی کتاب به شرح‎حال و زندگی‎نامه استاد [[حائری یزدی، مهدی|مهدی حائری یزدی]] پرداخته شده است و سپس مجموعه‌ای از تألیفات و تحقیقات استاد حائری که به رشته تحریر در آمده است به آن اشاره شده است.
در بخش مقدماتی کتاب به شرح‎حال و زندگی‌نامه استاد [[حائری یزدی، مهدی|مهدی حائری یزدی]] پرداخته شده است و سپس مجموعه‌ای از تألیفات و تحقیقات استاد حائری که به رشته تحریر در آمده است به آن اشاره شده است.


بخش اول از این کتاب متعلق به مقالات است. مقاله اول در موضوع متافیزیک یا مابعدالطبیعه است. متافیزیک نامی است که آندرونیکوس در سال هفتاد قبل از میلاد مسیح به بخشی از آثار معلم اول ([[ارسطو]]) داده است. مؤلف بیان می‌دارد که بهتر است برای بررسی این مسئله به سراغ اصیل‎ترین منابع فلسفه اسلامی برویم که آن کتاب شفای ابن‎سینا است؛ از گفتار [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‎سینا]] در این بحث استفاده می‎شود که موجود ازآن‎جهت که موجود است مفهومی عام و مشترک است که بر تمام اشیاء فراگیری دارد که این مفهوم باید موضوع صناعت علم مابعدالطبیعه قرار گیرد. سپس مؤلف به طرح انظار مختلف و نقد آن‎ها در این بحث می‎پردازد و در نهایت نظر جی.ای.مور را مطرح می‌کند و نظر او را مطابق همان واقعیتی می‌داند که فلاسفه اسلامی در تفسیر روشمند خود از مابعدالطبیعه به ما آموزش داده‌اند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص15-35</ref>.
بخش اول از این کتاب متعلق به مقالات است. مقاله اول در موضوع متافیزیک یا مابعدالطبیعه است. متافیزیک نامی است که آندرونیکوس در سال هفتاد قبل از میلاد مسیح به بخشی از آثار معلم اول ([[ارسطو]]) داده است. مؤلف بیان می‌دارد که بهتر است برای بررسی این مسئله به سراغ اصیل‎ترین منابع فلسفه اسلامی برویم که آن کتاب شفای ابن‎سینا است؛ از گفتار [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‎سینا]] در این بحث استفاده می‎شود که موجود ازآن‎جهت که موجود است مفهومی عام و مشترک است که بر تمام اشیاء فراگیری دارد که این مفهوم باید موضوع صناعت علم مابعدالطبیعه قرار گیرد. سپس مؤلف به طرح انظار مختلف و نقد آن‎ها در این بحث می‎پردازد و در نهایت نظر جی.ای.مور را مطرح می‌کند و نظر او را مطابق همان واقعیتی می‌داند که فلاسفه اسلامی در تفسیر روشمند خود از مابعدالطبیعه به ما آموزش داده‌اند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص15-35</ref>.
خط ۶۳: خط ۶۳:
مقاله بعدی، در واقع، پاسخ [[جوادی آملی، عبدالله|آیت‌الله جوادی آملی]] است به‎نقد استاد حائری بر مقاله سیری در مبانی ولایت‎فقیه، در بخشی از آن در جواب به [[حائری یزدی، مهدی|استاد حائری]] که به استدلال به آیه «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم» نقد وارد کرده بود، آمده است: اولاً گرچه امر به اطاعت در آیه مزبور و مانند آن ارشادی است، لیکن حکم ارشادی تابع مرشدالیه است؛ اگر مطبوع آن واجب بود، امر ارشادی نیز همان وجوب را می‎فهماند و اگر استحبابی بود امر ارشادی نیز همان استحباب را می‎رساند. ثانیاً وجوب اطاعت در این‎گونه موارد شرعی است، یعنی فعل آن ثواب اخروی دارد و ترک آن عقاب اخروی. حکم شرعی مانند وجوب در این‎گونه موارد گاهی از دلیل نقلی استفاده می‎شود، مانند قرآن، سنت معصومین و اجماع منتهی به سنت و گاهی از دلیل عقلی استفاده می‎شود، مانند همین مورد که عقل به‎طور مستقل دلالت می‌کند بر وجوب اطاعت از مولای حقیقی و منصوبین او<ref>ر.ک: همان، ص321-323</ref>.
مقاله بعدی، در واقع، پاسخ [[جوادی آملی، عبدالله|آیت‌الله جوادی آملی]] است به‎نقد استاد حائری بر مقاله سیری در مبانی ولایت‎فقیه، در بخشی از آن در جواب به [[حائری یزدی، مهدی|استاد حائری]] که به استدلال به آیه «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم» نقد وارد کرده بود، آمده است: اولاً گرچه امر به اطاعت در آیه مزبور و مانند آن ارشادی است، لیکن حکم ارشادی تابع مرشدالیه است؛ اگر مطبوع آن واجب بود، امر ارشادی نیز همان وجوب را می‎فهماند و اگر استحبابی بود امر ارشادی نیز همان استحباب را می‎رساند. ثانیاً وجوب اطاعت در این‎گونه موارد شرعی است، یعنی فعل آن ثواب اخروی دارد و ترک آن عقاب اخروی. حکم شرعی مانند وجوب در این‎گونه موارد گاهی از دلیل نقلی استفاده می‎شود، مانند قرآن، سنت معصومین و اجماع منتهی به سنت و گاهی از دلیل عقلی استفاده می‎شود، مانند همین مورد که عقل به‎طور مستقل دلالت می‌کند بر وجوب اطاعت از مولای حقیقی و منصوبین او<ref>ر.ک: همان، ص321-323</ref>.


عنوان مکاتبه دیگر در این بخش مباحثی درباره تبیین ولایت‎فقیه است که مؤلف در طی چند نکته مطالب خود را عرضه می‌کند: یکم: تضارب آراء که موجب تولد رأی صائب است و در واقع به‎نوبه خود یک نکاح فکری است و ظهور یک مطلب علمی بدون تحلیل ناقدان و عرضه بر پژوهشگران به‎تنهایی از فکر بکر یک انسان منزوی و تک اندیش بسیار نادر است. دوم: چون عقل ناب از منابع غنی و قوی شرع است به استناد قضایای بین یا مبین، حسن و قبح عناوین کلی را استنباط می‎نماید و همین روش به‎نوبه خود اجتهاد مشروع بوده و فتوای چنین عقلی حجت شرعی و کلی است. سوم: اگر عقل ناب حجت شرعی است و ادراک حسن چیزی که به نصاب صلاح ملزم رسیده است سبب حکم عقل مزبور به وجوب آن می‎شود. چهارم: حکم کلی، دائم، ضروری، ذاتی، نه عهده‎دار اصل وجود موضوع جزئی خود است و نه کفیل ثبات آن و نه ضامن بقای او خواهد بود. پنجم: اگر حجیت شرعی عقل ناب پذیرفته شد فتوای آن مانند فتوای دلیل نقلی همان حکم دینی است.<ref>ر.ک: همان، ص328-332</ref>.
عنوان مکاتبه دیگر در این بخش مباحثی درباره تبیین ولایت‎فقیه است که مؤلف در طی چند نکته مطالب خود را عرضه می‌کند: یکم: تضارب آراء که موجب تولد رأی صائب است و در واقع به‎نوبه خود یک نکاح فکری است و ظهور یک مطلب علمی بدون تحلیل ناقدان و عرضه بر پژوهشگران به‎تنهایی از فکر بکر یک انسان منزوی و تک اندیش بسیار نادر است. دوم: چون عقل ناب از منابع غنی و قوی شرع است به استناد قضایای بین یا مبین، حسن و قبح عناوین کلی را استنباط می‌نماید و همین روش به‎نوبه خود اجتهاد مشروع بوده و فتوای چنین عقلی حجت شرعی و کلی است. سوم: اگر عقل ناب حجت شرعی است و ادراک حسن چیزی که به نصاب صلاح ملزم رسیده است سبب حکم عقل مزبور به وجوب آن می‎شود. چهارم: حکم کلی، دائم، ضروری، ذاتی، نه عهده‎دار اصل وجود موضوع جزئی خود است و نه کفیل ثبات آن و نه ضامن بقای او خواهد بود. پنجم: اگر حجیت شرعی عقل ناب پذیرفته شد فتوای آن مانند فتوای دلیل نقلی همان حکم دینی است.<ref>ر.ک: همان، ص328-332</ref>.


بخش چهارم کتاب مشتمل بر گفتگوهایی است که در موضوعات مختلف فلسفه، منطق، فقه و غیره مطرح شده است. از جمله آن‎ها گفتگویی است پیرامون حکمت احکام فقهی که به بررسی کمال علم فقه می‎پردازد، کمال فقه مانند هر پدیده‌ای تقسیم می‎شود به کمال اول که اصل هستی و موجودیت بسیطه شیء است و کمال ثانوی که از افزودگی‎های شیء است. کمال ثانوی یا اکتسابی است یا اختیاری و طبیعی<ref>ر.ک: همان، ص383-487</ref>.
بخش چهارم کتاب مشتمل بر گفتگوهایی است که در موضوعات مختلف فلسفه، منطق، فقه و غیره مطرح شده است. از جمله آن‎ها گفتگویی است پیرامون حکمت احکام فقهی که به بررسی کمال علم فقه می‎پردازد، کمال فقه مانند هر پدیده‌ای تقسیم می‎شود به کمال اول که اصل هستی و موجودیت بسیطه شیء است و کمال ثانوی که از افزودگی‎های شیء است. کمال ثانوی یا اکتسابی است یا اختیاری و طبیعی<ref>ر.ک: همان، ص383-487</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش