پرش به محتوا

ابن عقیل، علی بن عقیل: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ی‎ن' به 'ی‌ن'
جز (جایگزینی متن - 'می‎ک' به 'می‌ک')
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ن' به 'ی‌ن')
خط ۴۸: خط ۴۸:
ابن عقیل دو فرزند داشت که هردو در زمان حیاتش از دنیا رفتند:
ابن عقیل دو فرزند داشت که هردو در زمان حیاتش از دنیا رفتند:


اولی ابوالحسن عقیل بود که فاضلی شاعر و فقیهی عالم بود و در سال 510ق از دنیا رفت. خود وی درباره مرگ فرزندش می‎نویسد: فرزندم عقیل که فقیه و ادیب بود از دنیا رفت و من به شیوه داستان عمرو بن عبدود که به دست علی(ع) کشته شد عزاداری کردم که مادرش درباره او گفت اگر قاتل عمرو غیر علی(ع) بود تا ابد برایش می‎گریستم ولی چه کنم که قاتل او جوانمرد جوانمردان است. من نیز به قاتل فرزندم حکیم مالک نگریستم و او را از بزرگان دیدم و ازاین‎رو قتل و مقتول به خاطر جلالت قاتل در نظرم کوچک آمد....<ref>ر.ک: همان، ص7-8</ref>
اولی ابوالحسن عقیل بود که فاضلی شاعر و فقیهی عالم بود و در سال 510ق از دنیا رفت. خود وی درباره مرگ فرزندش می‌نویسد: فرزندم عقیل که فقیه و ادیب بود از دنیا رفت و من به شیوه داستان عمرو بن عبدود که به دست علی(ع) کشته شد عزاداری کردم که مادرش درباره او گفت اگر قاتل عمرو غیر علی(ع) بود تا ابد برایش می‎گریستم ولی چه کنم که قاتل او جوانمرد جوانمردان است. من نیز به قاتل فرزندم حکیم مالک نگریستم و او را از بزرگان دیدم و ازاین‎رو قتل و مقتول به خاطر جلالت قاتل در نظرم کوچک آمد....<ref>ر.ک: همان، ص7-8</ref>


دومین فرزندش ابومنصور هبة‎الله بود که حافظ قرآن و فقیه بود. او به مرض مبتلا شد و مرضش طولانی شد و باوجود مخارج فراوانی که پدر برای مداوایش کرد، از دنیا رفت.<ref>ر.ک: همان، ص8</ref>
دومین فرزندش ابومنصور هبة‎الله بود که حافظ قرآن و فقیه بود. او به مرض مبتلا شد و مرضش طولانی شد و باوجود مخارج فراوانی که پدر برای مداوایش کرد، از دنیا رفت.<ref>ر.ک: همان، ص8</ref>
خط ۵۷: خط ۵۷:
ابن عقیل نشئت علمی‌اش را در بغداد داشت که در آن زمان سرشار از علما و فقهای مذاهب مختلف بود. این امر او را یاری کرد که در علوم مختلف و معارف گوناگون خوشه بچیند. این است که ابن رجب درباره وی گفته: «کان ابن عقیل رحمه الله من افاضل العلماء، و اذکیاء بنی آدم، مفرط الذکاء، متسع الدائرة فی العلوم.»<ref>ر.ک: همان، ص9</ref>
ابن عقیل نشئت علمی‌اش را در بغداد داشت که در آن زمان سرشار از علما و فقهای مذاهب مختلف بود. این امر او را یاری کرد که در علوم مختلف و معارف گوناگون خوشه بچیند. این است که ابن رجب درباره وی گفته: «کان ابن عقیل رحمه الله من افاضل العلماء، و اذکیاء بنی آدم، مفرط الذکاء، متسع الدائرة فی العلوم.»<ref>ر.ک: همان، ص9</ref>


خود ابن عقیل در مقدمه کتاب «الفنون» می‎نویسد: «اما بعد، فان خیر ما قطع به الوقت و شغلت له النفس فتقرب به الی الرب جلت عظمته، طلب علم أخرج من ظلمة الجهل الی نور الشرع، و اطلع به علی عاقبة محمودة یعمل لها و غائلة مذمومة یتجنب ما یوصل الیها» و در جای دیگر درباره ارزش وقت می‎نویسد: «انی لا یحل لی ان اضیع ساعة من عمری حتی اذا تعطل لسانی عن مذاکرة و مناظرة و بصری عن مطالعة أعمل فکری فی حال راحتی و أنا مستطرح، فلا أنهض إلا و قد خطر لی ما أسطره» یعنی در زمانی که زبانم به مناظره و مذاکره مشغول نبود به طرح چیزهایی که قرار بود بنویسم می‎اندیشیدم.<ref>ر.ک: همان، ص10</ref>
خود ابن عقیل در مقدمه کتاب «الفنون» می‌نویسد: «اما بعد، فان خیر ما قطع به الوقت و شغلت له النفس فتقرب به الی الرب جلت عظمته، طلب علم أخرج من ظلمة الجهل الی نور الشرع، و اطلع به علی عاقبة محمودة یعمل لها و غائلة مذمومة یتجنب ما یوصل الیها» و در جای دیگر درباره ارزش وقت می‌نویسد: «انی لا یحل لی ان اضیع ساعة من عمری حتی اذا تعطل لسانی عن مذاکرة و مناظرة و بصری عن مطالعة أعمل فکری فی حال راحتی و أنا مستطرح، فلا أنهض إلا و قد خطر لی ما أسطره» یعنی در زمانی که زبانم به مناظره و مذاکره مشغول نبود به طرح چیزهایی که قرار بود بنویسم می‎اندیشیدم.<ref>ر.ک: همان، ص10</ref>


== اساتید ==
== اساتید ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش