پرش به محتوا

تاریخ مفصل همدان: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۱ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'می‎د' به 'می‌د'
جز (جایگزینی متن - 'می‎پ' به 'می‌پ')
جز (جایگزینی متن - 'می‎د' به 'می‌د')
خط ۳۹: خط ۳۹:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
بخش اول کتاب در باب بیان تواریخی است که در قرون گذشته راجع به همدان و آثار علمی آن نوشته شده است. نگارنده بیان می‎دارد که چندین کتاب در رابطه با همدان و شرح حال دانشمندان و رجال علمی و ادبی آن در قرن چهار و پنج هجری به قلم عده‎ای از فضلای این شهر تألیف شده است که همه آن‎ها مانند برخی از آثار علمی، مفقود شده است و اگر چنانچه موجود باشد دسترسی به آنها دشوار و یا غیر ممکن است؛ فقط در میان برخی کتب، نامی از آنها برده شده که می‎توان به این هفت کتاب اشاره کرد: تاریح همدان تألیف صالح کوملاذانی، طبقات همدان تألیف عبدالرحمن بن احمد انماطی، تاریخ همدان تألیف محمد بن حسین وزیر ابوشجاع، تاریخ همدان تألیف شیرویه دیلمی، تاریخ محمد بن عبدالملک همدانی، همدان‎نامه تألیف ابو‎علی همدانی و همدان‎نامه تألیف میر سید علی کبیر همدانی<ref>ر.ک: متن کتاب، ص17-20</ref>.
بخش اول کتاب در باب بیان تواریخی است که در قرون گذشته راجع به همدان و آثار علمی آن نوشته شده است. نگارنده بیان می‌دارد که چندین کتاب در رابطه با همدان و شرح حال دانشمندان و رجال علمی و ادبی آن در قرن چهار و پنج هجری به قلم عده‎ای از فضلای این شهر تألیف شده است که همه آن‎ها مانند برخی از آثار علمی، مفقود شده است و اگر چنانچه موجود باشد دسترسی به آنها دشوار و یا غیر ممکن است؛ فقط در میان برخی کتب، نامی از آنها برده شده که می‎توان به این هفت کتاب اشاره کرد: تاریح همدان تألیف صالح کوملاذانی، طبقات همدان تألیف عبدالرحمن بن احمد انماطی، تاریخ همدان تألیف محمد بن حسین وزیر ابوشجاع، تاریخ همدان تألیف شیرویه دیلمی، تاریخ محمد بن عبدالملک همدانی، همدان‎نامه تألیف ابو‎علی همدانی و همدان‎نامه تألیف میر سید علی کبیر همدانی<ref>ر.ک: متن کتاب، ص17-20</ref>.


بخش دوم کتاب درباره ذکر اسامی و نام‎های گوناگون همدان و تعیین نام اولی و اصلی آن است. در تاریخ و کتیبه‎ها برای شهر همدان نام‎های متعددی ارائه شده، ولی اگر تأمل شود، خواهیم دید که منشأ این اختلاف و تعدد همان است که در نقل اسمی از لغتی به لغت دیگر پدید می‎آید. برخی اسامی شهر همدان که در لابه‎لای تاریخ آمده است، از این قرار است: امدانه، هگمتان، اکباتان، سارو، زینستان ایران‎شهر، اپیفانیا، ناذمه، همذان و..<ref>ر.ک: همان، ص21-26</ref>.
بخش دوم کتاب درباره ذکر اسامی و نام‎های گوناگون همدان و تعیین نام اولی و اصلی آن است. در تاریخ و کتیبه‎ها برای شهر همدان نام‎های متعددی ارائه شده، ولی اگر تأمل شود، خواهیم دید که منشأ این اختلاف و تعدد همان است که در نقل اسمی از لغتی به لغت دیگر پدید می‎آید. برخی اسامی شهر همدان که در لابه‎لای تاریخ آمده است، از این قرار است: امدانه، هگمتان، اکباتان، سارو، زینستان ایران‎شهر، اپیفانیا، ناذمه، همذان و..<ref>ر.ک: همان، ص21-26</ref>.
خط ۴۵: خط ۴۵:
بخش سوم کتاب در مورد تشخیص همدانی منسوب به شهر همدان و همدانی منسوب به قبیله‎ای در یمن است؛ همدان به فتح میم و همدان به سکون میم، اولی نام شهر و دومی نام قبیله‎ای است در یمن، در اغلب کتب تاریخ و رجال، منسوب به شهر و منسوب به قبیله هر دو همدانی نوشته شده و معلوم نیست آیا از شهر همدان یا از قبیله همدان است که حارث همدانی از فدائیان [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] از آن قبیله است. ازاین‎رو تشخیص منسوبان به شهر از منسوبان به قبیله کار آسانی نیست، به‎خصوص برای کسانی که اطلاعات کافی در تاریخ و رجال ندارند<ref>ر.ک: همان، ص27-30</ref>.
بخش سوم کتاب در مورد تشخیص همدانی منسوب به شهر همدان و همدانی منسوب به قبیله‎ای در یمن است؛ همدان به فتح میم و همدان به سکون میم، اولی نام شهر و دومی نام قبیله‎ای است در یمن، در اغلب کتب تاریخ و رجال، منسوب به شهر و منسوب به قبیله هر دو همدانی نوشته شده و معلوم نیست آیا از شهر همدان یا از قبیله همدان است که حارث همدانی از فدائیان [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] از آن قبیله است. ازاین‎رو تشخیص منسوبان به شهر از منسوبان به قبیله کار آسانی نیست، به‎خصوص برای کسانی که اطلاعات کافی در تاریخ و رجال ندارند<ref>ر.ک: همان، ص27-30</ref>.


بخش چهارم کتاب در باب تاریخ تأسیس همدان است. همدان از جلمه شهرهایی است که به‎واسطه هجوم‎ها و ویرانی‎ها و نوسازی‎های متعدد در طول تاریخ، شناسنامه دقیقی از آن در دست نیست. نگارنده در این بخش به شمارش نوشتارها و یافته‎هایی از کتب گذشتگان در مورد تأسیس این پیربلاد می‌پردازد و بیان می‎دارد که آنچه مسلم است، این است که سابقه این شهر خیلی زیاد است و تاریخ پیدایش آن بسیار قدیمی‎ است. مطابق نقل مورخان اسلامی، مدتی پس از طوفان نوح یکی از نوادگان آن حضرت به نام همدان بن فلوج بن سام بن نوح، این شهر را بنا کرد و به احترام وی نام این شهر همدان نامیده شد.
بخش چهارم کتاب در باب تاریخ تأسیس همدان است. همدان از جلمه شهرهایی است که به‎واسطه هجوم‎ها و ویرانی‎ها و نوسازی‎های متعدد در طول تاریخ، شناسنامه دقیقی از آن در دست نیست. نگارنده در این بخش به شمارش نوشتارها و یافته‎هایی از کتب گذشتگان در مورد تأسیس این پیربلاد می‌پردازد و بیان می‌دارد که آنچه مسلم است، این است که سابقه این شهر خیلی زیاد است و تاریخ پیدایش آن بسیار قدیمی‎ است. مطابق نقل مورخان اسلامی، مدتی پس از طوفان نوح یکی از نوادگان آن حضرت به نام همدان بن فلوج بن سام بن نوح، این شهر را بنا کرد و به احترام وی نام این شهر همدان نامیده شد.
   
   
بنا به نقلی، حضرت سلیمان نبی از محل همدان عبور کرد و با مشاهده پرآبی و خرمی این سرزمین متعجب گردید که چرا در این مکان آبادی بنا نگردیده است؛ به ایشان پاسخ دادند به‎خاطر سرما و برف شدید زمستانی است و آن حضرت با تدبیری این مشکل را مرتفع کرده و دستور بنای این شهر را صادر کردند.
بنا به نقلی، حضرت سلیمان نبی از محل همدان عبور کرد و با مشاهده پرآبی و خرمی این سرزمین متعجب گردید که چرا در این مکان آبادی بنا نگردیده است؛ به ایشان پاسخ دادند به‎خاطر سرما و برف شدید زمستانی است و آن حضرت با تدبیری این مشکل را مرتفع کرده و دستور بنای این شهر را صادر کردند.
خط ۵۱: خط ۵۱:
نگارنده در ادامه این بخش به بررسی سایر اقوال طرح‎شده در این موضوع و صحت و سقم آن‎ها می‌پردازد<ref>ر.ک: همان، ص31-50</ref>.
نگارنده در ادامه این بخش به بررسی سایر اقوال طرح‎شده در این موضوع و صحت و سقم آن‎ها می‌پردازد<ref>ر.ک: همان، ص31-50</ref>.


توابع همدان و توسعه آن در روزگاران قدیم و ادوار گذشته، موضوع بخش پنجم و ششم این نوشتار است. همدان در دوره‎های گذشته نه‎تنها خود از بلاد عظیم بوده، بلکه از نظر توابع نیز توسعه زیادی داشته است، که امروزه قسمتی از آن تابع شهرهای دیگر و یا دهات‎هایی است که خود شهری مستقل شده است. نویسنده درباره توسعه همدان در ادوار گذشته، ابتدا به توسعه این شهر، در قرن دوم هجری و اقدامات‎هارون‎الرشید در این زمینه اشاره می‎کند و سپس وسعت همدان را در قرن هفتم هجری مورد بررسی قرار می‎دهد؛ در آن زمان همدان از توابع و مضافات بسیاری برخوردار بوده و خود نیز توسعه کامل داشته است؛ بدین صورت که دارای پنج ناحیه مستقل و مشتمل بر دویست‎ودوازده آبادی بوده است. نویسنده در نهایت به بررسی همدان در عصر حاضر پرداخته است، که به چهار بخش عمده تقسیم می‎شود: بخش سیمینه‎رود، بخش کبوترآهنگ، بخش اسدآباد و بخش رزن<ref>ر.ک: همان، ص55-64</ref>.
توابع همدان و توسعه آن در روزگاران قدیم و ادوار گذشته، موضوع بخش پنجم و ششم این نوشتار است. همدان در دوره‎های گذشته نه‎تنها خود از بلاد عظیم بوده، بلکه از نظر توابع نیز توسعه زیادی داشته است، که امروزه قسمتی از آن تابع شهرهای دیگر و یا دهات‎هایی است که خود شهری مستقل شده است. نویسنده درباره توسعه همدان در ادوار گذشته، ابتدا به توسعه این شهر، در قرن دوم هجری و اقدامات‎هارون‎الرشید در این زمینه اشاره می‎کند و سپس وسعت همدان را در قرن هفتم هجری مورد بررسی قرار می‌دهد؛ در آن زمان همدان از توابع و مضافات بسیاری برخوردار بوده و خود نیز توسعه کامل داشته است؛ بدین صورت که دارای پنج ناحیه مستقل و مشتمل بر دویست‎ودوازده آبادی بوده است. نویسنده در نهایت به بررسی همدان در عصر حاضر پرداخته است، که به چهار بخش عمده تقسیم می‎شود: بخش سیمینه‎رود، بخش کبوترآهنگ، بخش اسدآباد و بخش رزن<ref>ر.ک: همان، ص55-64</ref>.


بخش هفتم کتاب در مورد موقعیت سیاسی همدان در گذشته است. پس از تشکیل دولت ماد در هگمتانه (همدان کنونی) و پایتخت شدن آن، این شهر، از نظر سیاسی دچار دگرگونی شده، میدان نبرد سیاست قدرتمندان و جاه‎طلبان قرار گرفت و هیچ‎گاه از رقابت‎ها و کشمکش‎های سیاسی و جنگ و ستیز فارغ نبوده است و از نظر آب و هوای تابستانی هم مشتریان فراوانی داشته است.
بخش هفتم کتاب در مورد موقعیت سیاسی همدان در گذشته است. پس از تشکیل دولت ماد در هگمتانه (همدان کنونی) و پایتخت شدن آن، این شهر، از نظر سیاسی دچار دگرگونی شده، میدان نبرد سیاست قدرتمندان و جاه‎طلبان قرار گرفت و هیچ‎گاه از رقابت‎ها و کشمکش‎های سیاسی و جنگ و ستیز فارغ نبوده است و از نظر آب و هوای تابستانی هم مشتریان فراوانی داشته است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش