۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'میک' به 'میک') |
جز (جایگزینی متن - 'یگ' به 'یگ') |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
}} | }} | ||
'''رسالة في الذب عن أبيالحسن الأشعري''' اثر عبدالملک بن عیسی بن درباس، در دفاع از کتاب «[[الإبانة في أصول الديانة|الإبانة]]» [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعری]] نوشته است. برخی | '''رسالة في الذب عن أبيالحسن الأشعري''' اثر عبدالملک بن عیسی بن درباس، در دفاع از کتاب «[[الإبانة في أصول الديانة|الإبانة]]» [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعری]] نوشته است. برخی میگویند این اثر توسط ابواسحاق ابراهیم بن عثمان بن عیسی، فرزند برادر عبدالملک بن عیسی نوشته شده است، نه خود او<ref>ر.ک: سلفی، حمدی عبدالمجید، ص151</ref>. | ||
این کتاب به دنبال کتاب [[الأربعين في دلائل التوحيد]] اثر [[انصاری، عبدالله بن محمد|ابواسماعیل عبدالله بن محمد هروی]] (396-481ق) به چاپ رسیده است. | این کتاب به دنبال کتاب [[الأربعين في دلائل التوحيد]] اثر [[انصاری، عبدالله بن محمد|ابواسماعیل عبدالله بن محمد هروی]] (396-481ق) به چاپ رسیده است. | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
محقق در مقدمه این رساله به معتزله تاخته و | محقق در مقدمه این رساله به معتزله تاخته و میگوید: آنها کسانی هستند که نصوص قرآنی و روایی را مورد تحریف قرار دادهاند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص97</ref>. | ||
وی مینویسد: هرچند [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعری]] در ابتدا شاگرد ابوعلی جبائی معتزلی و معتقد به مسلک اعتزال بود، لکن بعد از مدتی با تمسک به قرآن و حدیث از اعتزال دست کشید و تفکر آنها را مورد نقد قرار داد و تفکر صحیح خود را در کتاب «[[الإبانه عن أصول الديانة]]» به معرض نمایش گذاشت<ref>ر.ک: همان، ص98</ref>. برخی، درباره او گفتهاند: اعتقاد [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعری]] با آنچه در این کتابش آورده، منافات دارد؛ زیرا او در این اثرش راه تقیه را پیش گرفته است. برخی دیگر در دفاع از وی گفتهاند: اینکه گفته شود او در این اثر تقیه نموده است، افترائی بیش نیست؛ زیرا او از عالمانی است که به علم و تقوا معروف بوده و از چنین کسی بعید است که در وادی نفاق و تقیه بیفتد<ref>ر.ک: همان، ص99</ref>. | وی مینویسد: هرچند [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعری]] در ابتدا شاگرد ابوعلی جبائی معتزلی و معتقد به مسلک اعتزال بود، لکن بعد از مدتی با تمسک به قرآن و حدیث از اعتزال دست کشید و تفکر آنها را مورد نقد قرار داد و تفکر صحیح خود را در کتاب «[[الإبانه عن أصول الديانة]]» به معرض نمایش گذاشت<ref>ر.ک: همان، ص98</ref>. برخی، درباره او گفتهاند: اعتقاد [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعری]] با آنچه در این کتابش آورده، منافات دارد؛ زیرا او در این اثرش راه تقیه را پیش گرفته است. برخی دیگر در دفاع از وی گفتهاند: اینکه گفته شود او در این اثر تقیه نموده است، افترائی بیش نیست؛ زیرا او از عالمانی است که به علم و تقوا معروف بوده و از چنین کسی بعید است که در وادی نفاق و تقیه بیفتد<ref>ر.ک: همان، ص99</ref>. | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
این اثر، رد بر کلام کوثری نیز هست. او در حاشیه خویش نوشته است: اشعری، کتاب ابانه را بر روش مفوضه نوشته است و مقصود او بیرون کشیدن کسانی است که در ورطه تشبیه افتادهاند. او سعی نموده قدمبهقدم آنها را به سمت اعتقاد صحیح هدایت کند... [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعری]] به بغداد رفت و با تمام حکمتش سعی نمود بهوسیله کتاب ابانه، بهتدریج تفکر معتقدان و زاهدان حشویه (حشویه قائل به تجسیم بودند) را به اعتقاد مطابق با سنت تبدیل نماید؛ لذا بهمحض وارد شدن به آنجا این اثر را نوشت<ref>ر.ک: همان، ص99-100</ref>. | این اثر، رد بر کلام کوثری نیز هست. او در حاشیه خویش نوشته است: اشعری، کتاب ابانه را بر روش مفوضه نوشته است و مقصود او بیرون کشیدن کسانی است که در ورطه تشبیه افتادهاند. او سعی نموده قدمبهقدم آنها را به سمت اعتقاد صحیح هدایت کند... [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعری]] به بغداد رفت و با تمام حکمتش سعی نمود بهوسیله کتاب ابانه، بهتدریج تفکر معتقدان و زاهدان حشویه (حشویه قائل به تجسیم بودند) را به اعتقاد مطابق با سنت تبدیل نماید؛ لذا بهمحض وارد شدن به آنجا این اثر را نوشت<ref>ر.ک: همان، ص99-100</ref>. | ||
نویسنده در این رساله، نظرات برخی از علما درباره کتاب و نویسنده «الإبانة» را ذکر کرده است؛ از جمله نظر احمد بن ثابت طرقی در بیان مسئله «استقرار (استواء) خداوند» است که | نویسنده در این رساله، نظرات برخی از علما درباره کتاب و نویسنده «الإبانة» را ذکر کرده است؛ از جمله نظر احمد بن ثابت طرقی در بیان مسئله «استقرار (استواء) خداوند» است که میگوید: جهمیه را دیدم که مسئله عرش را منکر میشدند و استوا را طبق نظر [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعری]] تأویل میبردند و من دیدم که این نوع تأویل و انتساب آن به ابوالحسن اشعری باطل است؛ زیرا در کتاب الإبانة عن أصول الديانة، ادلهای را دیدهام که استقرار و استوا را اثبات نموده است و در آن تأویل نیست<ref>ر.ک: همان، ص111-112</ref>. | ||
یکی دیگر از عالمانی که به این اثر اهتمام ورزیده، اسماعیل بن عبدالرحمن بن احمد صابونی نیشابوری (متوفی 449ق) است. او همواره درحالیکه کتاب «ابانه» اشعری را در دست داشت، به مجلس درسش میرفت...<ref>ر.ک: همان، ص113</ref>. | یکی دیگر از عالمانی که به این اثر اهتمام ورزیده، اسماعیل بن عبدالرحمن بن احمد صابونی نیشابوری (متوفی 449ق) است. او همواره درحالیکه کتاب «ابانه» اشعری را در دست داشت، به مجلس درسش میرفت...<ref>ر.ک: همان، ص113</ref>. |
ویرایش