۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'یگ' به 'یگ') |
جز (جایگزینی متن - 'ها' به 'ها') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
نگارنده کتاب در مقدمه آن در مورد نامگذاری آبادان بیان میدارد که نام آبادان تا پیش از سال 1314ش، که به پیشنهاد فرهنگستان ایران و تصویب دولت، تلفظ و رسمالخط امروزی را پیدا کرد، به شکل عبّادان خوانده و نوشته میشد. همه مورخان و جغرافینویسان اسلامی که در گذشته یادی از این ناحیه ایران | نگارنده کتاب در مقدمه آن در مورد نامگذاری آبادان بیان میدارد که نام آبادان تا پیش از سال 1314ش، که به پیشنهاد فرهنگستان ایران و تصویب دولت، تلفظ و رسمالخط امروزی را پیدا کرد، به شکل عبّادان خوانده و نوشته میشد. همه مورخان و جغرافینویسان اسلامی که در گذشته یادی از این ناحیه ایران کردهاند، همین تلفظ و رسمالخط را بهکار بردهاند<ref>ر.ک: پیشگفتار، ص7</ref>. | ||
فصل اول در مورد پیدایش عبادان است. ابتدا در مورد گذشته آبادان پیش از اسلام سخن به میان آمده؛ جزیره آبادان در طول دو هزار سال گذشته، هماره آباد و متمدن بوده است و در هر دوره ای از تاریخ باستانی ایران نامی به خود گرفته است. در دورهی اساطیری و | فصل اول در مورد پیدایش عبادان است. ابتدا در مورد گذشته آبادان پیش از اسلام سخن به میان آمده؛ جزیره آبادان در طول دو هزار سال گذشته، هماره آباد و متمدن بوده است و در هر دوره ای از تاریخ باستانی ایران نامی به خود گرفته است. در دورهی اساطیری و افسانهای به نام میسان برمیخوریم، که یادی از آن بر منطقه جنوب عراق با عنوان مشن و مسنه و مسن باقی میماند و در دوره ایلامی - هخامنشی این جزیره به نامهای مسنه و خاراکس خوانده میشد. | ||
عصر طلایی تاریخ آبادان در زمان حکومت دموکراتیک سلوکی - اشکانی آغاز میگردد و سلسله کوچک محلی خاراکس اسپاسینی و خاندان هوسپائوسین تا زمان اردشیر بابکان ساسانی این شهر - بندر زیبا و | عصر طلایی تاریخ آبادان در زمان حکومت دموکراتیک سلوکی - اشکانی آغاز میگردد و سلسله کوچک محلی خاراکس اسپاسینی و خاندان هوسپائوسین تا زمان اردشیر بابکان ساسانی این شهر - بندر زیبا و قلعهایشکل را که به نامهای آنتیوخ، الکساندر تگریما، اسکندریه انطاکیه و هارک نامیده میشد، بهصورت مرکز استراتژیک نظامی و اقتصادی و بازرگانی دریایی شمال خلیخ فارس درآورده و با ضرب سکههای مخصوص بیش از سیصد سال بر منطقه آبادان، خرمشهر و حوالی بصره و کویت حکمرانی نمودند. | ||
اردشیر با قتل بندو، آخرین پادشاه دولت مستقل آبادان، نام آن را نیز تغییر داد و در دوره ساسانی به آن استازآباد ادشیر یا کرخ میسان میگفتند و همچنان پایگاه تجاری بازرگانان چینی و هندی و ایران و عرب و روم بوده است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص11-12</ref>. | اردشیر با قتل بندو، آخرین پادشاه دولت مستقل آبادان، نام آن را نیز تغییر داد و در دوره ساسانی به آن استازآباد ادشیر یا کرخ میسان میگفتند و همچنان پایگاه تجاری بازرگانان چینی و هندی و ایران و عرب و روم بوده است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص11-12</ref>. | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
فصل سوم کتاب در مورد جغرافیای اقتصادی آبادان است. تمدن و شکوفایی و رونق اقصادی شهر در پرتو صدور محصولات مهم آن چون نمک و خرما و حصیر عبادانی و سامانی بود. نخلستانهای بصره تا عبادان، در تمامی بلاد اسلام شهرت داشت و خرمای مرغوب آن به اقصی نقاط عالم صادر میشد. پس از صدور محصول استراتژیک حصیر عبادانی، منافع حاصله از فروش خرمای بصری، نمک عبادان و ماهیهای خلیج فارس، جزء اصلیترین درآمدهای مردم محسوب میگردید. | فصل سوم کتاب در مورد جغرافیای اقتصادی آبادان است. تمدن و شکوفایی و رونق اقصادی شهر در پرتو صدور محصولات مهم آن چون نمک و خرما و حصیر عبادانی و سامانی بود. نخلستانهای بصره تا عبادان، در تمامی بلاد اسلام شهرت داشت و خرمای مرغوب آن به اقصی نقاط عالم صادر میشد. پس از صدور محصول استراتژیک حصیر عبادانی، منافع حاصله از فروش خرمای بصری، نمک عبادان و ماهیهای خلیج فارس، جزء اصلیترین درآمدهای مردم محسوب میگردید. | ||
از حیث عمران و آبادی، این شهر را در قرون نخستین اسلامی کوچک، ولی آباد میبینیم، که از آن با عناوین حصارکی کوچک، شهری، شهرکی، قلعه کوچکی و حصاری یاد میشود. بعدها عبارات نیز تغییر یافت و از قرون هفت و هشت قمری که شهر به دلیل پیشرفت کرانههای آن به درون دریا و رشد بصره و خرمشهر، اهمیت بازرگانی خود را از دست داد، رفتهرفته رو به ویرانی نهاده و به قریه یا قریه بزرگ و بالاخره به | از حیث عمران و آبادی، این شهر را در قرون نخستین اسلامی کوچک، ولی آباد میبینیم، که از آن با عناوین حصارکی کوچک، شهری، شهرکی، قلعه کوچکی و حصاری یاد میشود. بعدها عبارات نیز تغییر یافت و از قرون هفت و هشت قمری که شهر به دلیل پیشرفت کرانههای آن به درون دریا و رشد بصره و خرمشهر، اهمیت بازرگانی خود را از دست داد، رفتهرفته رو به ویرانی نهاده و به قریه یا قریه بزرگ و بالاخره به دهکدهای در شمال خلیج فارس تبدیل گردید. | ||
همچنین منافع حاصله آن از طریق گمرک بازرگانی و نظارت بر حمل و نقل و دادوستد و گذر حجاج مسلمان، زبانزد مردم ناحیه سواد و جنوب بصره بوده است.<ref>ر.ک: همان، ص63-81</ref>. | همچنین منافع حاصله آن از طریق گمرک بازرگانی و نظارت بر حمل و نقل و دادوستد و گذر حجاج مسلمان، زبانزد مردم ناحیه سواد و جنوب بصره بوده است.<ref>ر.ک: همان، ص63-81</ref>. | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
جغرافیای انسانی، موضوع فصل چهارم این نوشتار است. آنچه در مورد مردم این دیار گفته شده عبارت است از: مردمی مسلمان و اکثر شیعه اثناشری و پارسیزبان، که پایگاه فقه و حدیث و فرهگ اسلامی را ایجاد کردند. | جغرافیای انسانی، موضوع فصل چهارم این نوشتار است. آنچه در مورد مردم این دیار گفته شده عبارت است از: مردمی مسلمان و اکثر شیعه اثناشری و پارسیزبان، که پایگاه فقه و حدیث و فرهگ اسلامی را ایجاد کردند. | ||
آبادانیها شیعیان متعصب و موحد و مقید | آبادانیها شیعیان متعصب و موحد و مقید بودهاند. | ||
مردم شهر از اقوام سامینژاد محسوب میشدند. | مردم شهر از اقوام سامینژاد محسوب میشدند. | ||
نفوذ صوفیه در عبادان و بصره تا حدی بوده که اکثر مردم ناحیه عراق در طریقت سهل بن عبدالله، طی طریق و سیر و سلوک | نفوذ صوفیه در عبادان و بصره تا حدی بوده که اکثر مردم ناحیه عراق در طریقت سهل بن عبدالله، طی طریق و سیر و سلوک مینمودهاند. مردم آبادان با حفظ روحیه میهماننوازی و قناعت خویش، شیرینزبان و فهیم و فرهنگدوست بودهاند. همچنین گاه تندرویهایی نیز در مذهب و عقاید داشتهاند. در اینکه در عصر رنسانس اسلامی بندر مهم و استراتژی آبادان آخرین شهر عراق عرب بر کنار دریای خلیج فارس بوده است، شکی نیست و عموم مورخان به آن اشاره کردهاند. | ||
در ادامه به نقل احادیثی چند در باب فضیلت عبادان پرداخته شده است.<ref>ر.ک: همان، ص۸۳-۹۰</ref>. | در ادامه به نقل احادیثی چند در باب فضیلت عبادان پرداخته شده است.<ref>ر.ک: همان، ص۸۳-۹۰</ref>. | ||
فصل پنجم در باب فانوس دریایی خشبات است؛ قدیمیترین فانوس دریایی خلیج فارس، که برخی نقلهای تاریخی درباره آن چنین | فصل پنجم در باب فانوس دریایی خشبات است؛ قدیمیترین فانوس دریایی خلیج فارس، که برخی نقلهای تاریخی درباره آن چنین نوشتهاند: در فاصله سه میلی از عبادان، میان دریا جایی بود که خشاب و خشبات نام داشت. ستونهای بلندی از چوب که از آب سر برآورده و بالای آن دیدهبانی ساخته بودند که شبها چراغ راهنما برای کشتیها در آن روشن بود تا از دهانه دجله مطلع شوند؛ زیرا آن قسمت خطرناک بود و اگر کشتیی گم میشد، به علت تنکی آب، بیم به گل نشستن بود<ref>ر.ک: همان، ص91-106</ref>. | ||
جغرافیای نظامی، موضوع فصل ششم این نوشتار است. اهمیت استراتژیک شهر و لشگرگاه نظامی آن، که حد ثغور مرزداران در قرون نخستین اسلامی محسوب میشده است، در این فصل بررسی شده است. به نقل تاریخی اول کسی که در عبادان لشکرگاه ساخت، عباد بن حصین بود. نگارنده بر این باور است که منشأ پیدایش عبادان، نیاز نظامی به این منطقه فوقالعاده حساس و مشرف بر ارتباطات زمینی - دریایی شمال خلیج فارس بوده است. | جغرافیای نظامی، موضوع فصل ششم این نوشتار است. اهمیت استراتژیک شهر و لشگرگاه نظامی آن، که حد ثغور مرزداران در قرون نخستین اسلامی محسوب میشده است، در این فصل بررسی شده است. به نقل تاریخی اول کسی که در عبادان لشکرگاه ساخت، عباد بن حصین بود. نگارنده بر این باور است که منشأ پیدایش عبادان، نیاز نظامی به این منطقه فوقالعاده حساس و مشرف بر ارتباطات زمینی - دریایی شمال خلیج فارس بوده است. | ||
در ادامه نویسنده نیمنگاهی به نقش مردم در این شهر در جنگهای | در ادامه نویسنده نیمنگاهی به نقش مردم در این شهر در جنگهای منطقهای و نهضت شیعیان زنگی در زمان عباسیان دارد. قیام زنگیان را بایستی یکی از گستردهترین قیامهای شیعی در تاریخ متقدم جهان اسلام به حساب آورد. هدف از این قیام، رهایی انسانهای زجرکشیده و ایجاد عدل و قسط اسلامی در بین قشرهای محروم بود. این نهضت یک نهضت خالص مذهبی، اجتماعی و اقتصادی بود که به کامیابیهای زیادی هم دست یافت، لیکن از طرز اداره امور و تشکیلات این انقلاب همهجانبه اطلاعات چندانی در دسترس نیست<ref>ر.ک: همان، ص107-118</ref>. | ||
فصل هفتم از کتاب در باب مشاهیر عبادان است. در این فصل، شمار اندکی از هزار شخصیت تاریخ پرفراز و نشیب این شهر، در عرصه نظامی، فقه، حدیث و روایت، قضاوت، قرائت، رجال، عرفان و تصوف، کلام، شعر و... معرفی شده است.<ref>ر.ک: همان، ص119-136</ref>. | فصل هفتم از کتاب در باب مشاهیر عبادان است. در این فصل، شمار اندکی از هزار شخصیت تاریخ پرفراز و نشیب این شهر، در عرصه نظامی، فقه، حدیث و روایت، قضاوت، قرائت، رجال، عرفان و تصوف، کلام، شعر و... معرفی شده است.<ref>ر.ک: همان، ص119-136</ref>. |
ویرایش