پرش به محتوا

العقائد الإسلامية (سابق): تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۱ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'می‎د' به 'می‌د'
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ا' به 'ه‌ا')
جز (جایگزینی متن - 'می‎د' به 'می‌د')
خط ۳۳: خط ۳۳:
نویسنده در مقدمه از ترکیب اسلام از ایمان و عمل سخن می‎گوید. او مفهوم ایمان را توضیح داده و بر اینکه عقیده باید واحد و خالص باشد، اقامه دلیل می‎کند. وی همچنین از انحرافی که از شیوه رسول خدا پیش آمده گفته و بر ضرورت بازگشت به تجدید دعوت به همان شیوه رسول‎الله(ص) تأکید می‎کند<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/29266/1/5 ر.ک: مقدمه کتاب، ص5-16]</ref>.
نویسنده در مقدمه از ترکیب اسلام از ایمان و عمل سخن می‎گوید. او مفهوم ایمان را توضیح داده و بر اینکه عقیده باید واحد و خالص باشد، اقامه دلیل می‎کند. وی همچنین از انحرافی که از شیوه رسول خدا پیش آمده گفته و بر ضرورت بازگشت به تجدید دعوت به همان شیوه رسول‎الله(ص) تأکید می‎کند<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/29266/1/5 ر.ک: مقدمه کتاب، ص5-16]</ref>.


روش نویسنده در این کتاب بر این است که با استفاده از آیات و روایات، عقاید اسلامی را توضیح می‎دهد. کثرت استفاده نویسنده از آیات قرآن از ویژگی‎های این اثر است. در بخشی از کتاب که درباره عصمت انبیا نوشته شده می‎خوانیم: خداوند پیامبران را برگزید و اختیار کرد '''إِنَّ اللَّـهَ اصْطَفَى آدَمَ وَ نُوحًا وَ آلَ إِبْرَاهِيمَ وَ آلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ''' ﴿آل ‎عمران: 33﴾ (به‎یقین، خداوند، آدم و نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را بر مردم جهان برترى داده است) و آنان را از بدی‎ها و از گناهان کوچک و بزرگ منزه داشت: '''وَ مَا كانَ لِنَبِي أَن يغُلَّ وَ مَن يغْلُلْ يأْتِ بِمَا غَلَّ يوْمَ الْقِيامَةِ ثُمَّ تُوَفَّى كلُّ نَفْسٍ مَّا كسَبَتْ وَ هُمْ لَا يظْلَمُونَ''' ﴿آل ‎عمران: 161﴾ (و هیچ پیامبرى را نسزد که خیانت ورزد و هرکس خیانت ورزد، روز قیامت با آنچه در آن خیانت کرده بیاید؛ آنگاه به هرکس [پاداش‎] آنچه کسب کرده، به‎تمامى داده مى‎شود و بر آنان ستم نرود) و آنان را با اخلاق عظیمه، یعنی راستگویی و امانت و فنای در حق زینت داد. برخی از آنان صدیق هستند: '''وَ اذْكرْ فِي الْكتَابِ إِبْرَاهِيمَ إِنَّهُ كانَ صِدِّيقًا نَّبِيا''' ﴿مریم: 41﴾ (و در این کتاب به یاد ابراهیم پرداز؛ زیرا او پیامبرى بسیار راستگوى بود).
روش نویسنده در این کتاب بر این است که با استفاده از آیات و روایات، عقاید اسلامی را توضیح می‌دهد. کثرت استفاده نویسنده از آیات قرآن از ویژگی‎های این اثر است. در بخشی از کتاب که درباره عصمت انبیا نوشته شده می‎خوانیم: خداوند پیامبران را برگزید و اختیار کرد '''إِنَّ اللَّـهَ اصْطَفَى آدَمَ وَ نُوحًا وَ آلَ إِبْرَاهِيمَ وَ آلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ''' ﴿آل ‎عمران: 33﴾ (به‎یقین، خداوند، آدم و نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را بر مردم جهان برترى داده است) و آنان را از بدی‎ها و از گناهان کوچک و بزرگ منزه داشت: '''وَ مَا كانَ لِنَبِي أَن يغُلَّ وَ مَن يغْلُلْ يأْتِ بِمَا غَلَّ يوْمَ الْقِيامَةِ ثُمَّ تُوَفَّى كلُّ نَفْسٍ مَّا كسَبَتْ وَ هُمْ لَا يظْلَمُونَ''' ﴿آل ‎عمران: 161﴾ (و هیچ پیامبرى را نسزد که خیانت ورزد و هرکس خیانت ورزد، روز قیامت با آنچه در آن خیانت کرده بیاید؛ آنگاه به هرکس [پاداش‎] آنچه کسب کرده، به‎تمامى داده مى‎شود و بر آنان ستم نرود) و آنان را با اخلاق عظیمه، یعنی راستگویی و امانت و فنای در حق زینت داد. برخی از آنان صدیق هستند: '''وَ اذْكرْ فِي الْكتَابِ إِبْرَاهِيمَ إِنَّهُ كانَ صِدِّيقًا نَّبِيا''' ﴿مریم: 41﴾ (و در این کتاب به یاد ابراهیم پرداز؛ زیرا او پیامبرى بسیار راستگوى بود).


برخی از آنان را خدا برای خودش ساخت: '''وَ أَلْقَيتُ عَلَيك مَحَبَّةً مِّنِّي وَ لِتُصْنَعَ عَلَى عَينِي''' ﴿طه: 39﴾ (و مِهرى از خودم بر تو افکندم تا زیر نظر من پرورش یابى)، '''فَلَبِثْتَ سِنِينَ فِي أَهْلِ مَدْينَ ثُمَّ جِئْتَ عَلَىٰ قَدَرٍ يا مُوسَىٰ''' ﴿طه: 40﴾ (سالى چند در میان اهل «مدین» ماندى، سپس اى موسى در زمان مقدر [و مقتضى‎] آمدى)، '''وَ اصْطَنَعْتُك لِنَفْسِي''' ﴿طه: 41﴾ (و تو را براى خود پروردم).
برخی از آنان را خدا برای خودش ساخت: '''وَ أَلْقَيتُ عَلَيك مَحَبَّةً مِّنِّي وَ لِتُصْنَعَ عَلَى عَينِي''' ﴿طه: 39﴾ (و مِهرى از خودم بر تو افکندم تا زیر نظر من پرورش یابى)، '''فَلَبِثْتَ سِنِينَ فِي أَهْلِ مَدْينَ ثُمَّ جِئْتَ عَلَىٰ قَدَرٍ يا مُوسَىٰ''' ﴿طه: 40﴾ (سالى چند در میان اهل «مدین» ماندى، سپس اى موسى در زمان مقدر [و مقتضى‎] آمدى)، '''وَ اصْطَنَعْتُك لِنَفْسِي''' ﴿طه: 41﴾ (و تو را براى خود پروردم).
خط ۴۳: خط ۴۳:
و این انبیا، هرچند در مراتب فضیلت با یکدیگر تفاوت دارند، اما همه آنان به نهایت از تعالی روحی و اتصال به خدا دست یافته‌اند: '''تِلْك الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ مِّنْهُم مَّن كلَّمَ اللَّـهُ وَ رَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجَاتٍ وَ آتَينَا عِيسَى ابْنَ مَرْيمَ الْبَينَاتِ وَ أَيدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ...''' ﴿بقره: 253﴾ (برخى از آن پیامبران را بر برخى دیگر برترى بخشیدیم. از آنان کسى بود که خدا با او سخن گفت و درجات بعضى از آنان را بالا برد و به عیسى پسر مریم دلایل آشکار دادیم و او را به‎وسیله روح‎القدس تأیید کردیم...)<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/29266/2/180 ر.ک: متن کتاب، ص180-182]</ref>.
و این انبیا، هرچند در مراتب فضیلت با یکدیگر تفاوت دارند، اما همه آنان به نهایت از تعالی روحی و اتصال به خدا دست یافته‌اند: '''تِلْك الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ مِّنْهُم مَّن كلَّمَ اللَّـهُ وَ رَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجَاتٍ وَ آتَينَا عِيسَى ابْنَ مَرْيمَ الْبَينَاتِ وَ أَيدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ...''' ﴿بقره: 253﴾ (برخى از آن پیامبران را بر برخى دیگر برترى بخشیدیم. از آنان کسى بود که خدا با او سخن گفت و درجات بعضى از آنان را بالا برد و به عیسى پسر مریم دلایل آشکار دادیم و او را به‎وسیله روح‎القدس تأیید کردیم...)<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/29266/2/180 ر.ک: متن کتاب، ص180-182]</ref>.


به گواهی نصوصِ بسیارِ قرآنی که در شأن انبیای الهی نازل شده‌اند، صفات پاکی و قداست و نزاهت در حدی به آنان داده شده که آنها را نمونه زنده و صورت والای کمال انسانی قرار می‎دهد. طبعا امثال چنین اشخاصی از وقوع در گناه در امان هستند؛ واجبی را ترک نکرده و حرامی را انجام نخواهند داد و جز به اخلاق عظیمه‌ای که آنان را نمونه نیکو قرار دهد، متصف نمی‎شوند. آنان مَثَل اعلایی هستند که مردم به‎سویشان متوجه می‎گردند و انبیا در رسیدن به کمالی که برایشان مقدر شده در تلاشند. خودِ خداوند متولی تأدیب و تربیت و تهذیب و تعلیم آنان شده تا قله‎های رفیع انسانیت و برگزیده خداوند باشند؛ '''أُولَـئِك الَّذِينَ آتَينَاهُمُ الْكتَابَ وَ الْحُكمَ وَ النُّبُوَّةَ فَإِن يكفُرْ بِهَا هَـؤُلَاءِ فَقَدْ وَكلْنَا بِهَا قَوْمًا لَّيسُوا بِهَا بِكافِرِينَ أُولَـئِك الَّذِينَ هَدَى اللَّـهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ... ''' ﴿انعام: 89 و 90﴾ (آنان کسانى بودند که کتاب و داورى و نبوت بدیشان دادیم و اگر اینان [مشرکان‎] بدان کفر ورزند، بى‎گمان، گروهى [دیگر] را بر آن گماریم که بدان کافر نباشند. اینان کسانى هستند که خدا هدایتشان کرده است، پس به هدایت آنان اقتدا کن...) و '''وَ جَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَ أَوْحَينَا إِلَيهِمْ فِعْلَ الْخَيرَاتِ وَ إِقَامَ الصَّلَاةِ وَ إِيتَاءَ الزَّكاةِ وَ كانُوا لَنَا عَابِدِينَ''' ﴿انبیاء: 73﴾ (و آنان را پیشوایانى قرار دادیم که به فرمان ما هدایت مى‎کردند و به ایشان انجام دادن کارهاى نیک و برپاداشتن نماز و دادن زکات را وحى کردیم و آنان پرستنده ما بودند) و '''إِنَّهُمْ كانُوا يسَارِعُونَ فِي الْخَيرَاتِ وَ يدْعُونَنَا رَغَبًا وَ رَهَبًا وَ كانُوا لَنَا خَاشِعِينَ''' ﴿انبیاء: 90﴾ (آنان در کارهاى نیک شتاب مى‎نمودند و ما را از روى رغبت و بیم مى‎خواندند و در برابر ما فروتن بودند).
به گواهی نصوصِ بسیارِ قرآنی که در شأن انبیای الهی نازل شده‌اند، صفات پاکی و قداست و نزاهت در حدی به آنان داده شده که آنها را نمونه زنده و صورت والای کمال انسانی قرار می‌دهد. طبعا امثال چنین اشخاصی از وقوع در گناه در امان هستند؛ واجبی را ترک نکرده و حرامی را انجام نخواهند داد و جز به اخلاق عظیمه‌ای که آنان را نمونه نیکو قرار دهد، متصف نمی‎شوند. آنان مَثَل اعلایی هستند که مردم به‎سویشان متوجه می‎گردند و انبیا در رسیدن به کمالی که برایشان مقدر شده در تلاشند. خودِ خداوند متولی تأدیب و تربیت و تهذیب و تعلیم آنان شده تا قله‎های رفیع انسانیت و برگزیده خداوند باشند؛ '''أُولَـئِك الَّذِينَ آتَينَاهُمُ الْكتَابَ وَ الْحُكمَ وَ النُّبُوَّةَ فَإِن يكفُرْ بِهَا هَـؤُلَاءِ فَقَدْ وَكلْنَا بِهَا قَوْمًا لَّيسُوا بِهَا بِكافِرِينَ أُولَـئِك الَّذِينَ هَدَى اللَّـهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ... ''' ﴿انعام: 89 و 90﴾ (آنان کسانى بودند که کتاب و داورى و نبوت بدیشان دادیم و اگر اینان [مشرکان‎] بدان کفر ورزند، بى‎گمان، گروهى [دیگر] را بر آن گماریم که بدان کافر نباشند. اینان کسانى هستند که خدا هدایتشان کرده است، پس به هدایت آنان اقتدا کن...) و '''وَ جَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَ أَوْحَينَا إِلَيهِمْ فِعْلَ الْخَيرَاتِ وَ إِقَامَ الصَّلَاةِ وَ إِيتَاءَ الزَّكاةِ وَ كانُوا لَنَا عَابِدِينَ''' ﴿انبیاء: 73﴾ (و آنان را پیشوایانى قرار دادیم که به فرمان ما هدایت مى‎کردند و به ایشان انجام دادن کارهاى نیک و برپاداشتن نماز و دادن زکات را وحى کردیم و آنان پرستنده ما بودند) و '''إِنَّهُمْ كانُوا يسَارِعُونَ فِي الْخَيرَاتِ وَ يدْعُونَنَا رَغَبًا وَ رَهَبًا وَ كانُوا لَنَا خَاشِعِينَ''' ﴿انبیاء: 90﴾ (آنان در کارهاى نیک شتاب مى‎نمودند و ما را از روى رغبت و بیم مى‎خواندند و در برابر ما فروتن بودند).
این آیات دلالت بر نهایت کمال انسانی دارند که خداوند بر انبیایش افاضه کرده و اگر آنان این‎گونه نباشند، هیبتی در قلب‎ها نخواهند داشت و شأنشان در دیدگان مردم، پایین خواهد آمد و این امر باعث تضییع اعتماد به آنان خواهد شد و در نتیجه، کسی مطیعشان نخواهد بود. نتیجه این امر این است که حکمت از ارسال رسل محقق نخواهد شد؛ زیرا آنان به‎عنوان رهبران و هادیان مردم به‎سوی خدا، از طرف او ارسال شده‌اند. اگر آنان امری را که با کمال انسانی منافات دارد انجام دهند، مثلاًواجبی را ترک کرده یا حرامی را انجام دهند، یا کاری را انجام دهند که با اخلاق کریمانه تنافی داشته باشد، قدوه سیئه (الگوهای بد) خواهند بود، نه مثل علیا (الگوهای برتر) و مناره‎های هدایت<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/29266/2/182 ر.ک: همان، ص182-183]</ref>.
این آیات دلالت بر نهایت کمال انسانی دارند که خداوند بر انبیایش افاضه کرده و اگر آنان این‎گونه نباشند، هیبتی در قلب‎ها نخواهند داشت و شأنشان در دیدگان مردم، پایین خواهد آمد و این امر باعث تضییع اعتماد به آنان خواهد شد و در نتیجه، کسی مطیعشان نخواهد بود. نتیجه این امر این است که حکمت از ارسال رسل محقق نخواهد شد؛ زیرا آنان به‎عنوان رهبران و هادیان مردم به‎سوی خدا، از طرف او ارسال شده‌اند. اگر آنان امری را که با کمال انسانی منافات دارد انجام دهند، مثلاًواجبی را ترک کرده یا حرامی را انجام دهند، یا کاری را انجام دهند که با اخلاق کریمانه تنافی داشته باشد، قدوه سیئه (الگوهای بد) خواهند بود، نه مثل علیا (الگوهای برتر) و مناره‎های هدایت<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/29266/2/182 ر.ک: همان، ص182-183]</ref>.


۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش