پرش به محتوا

تاریخ ایران: از رضا شاه تا انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۱ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ی‎گ' به 'ی‌گ'
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ا' به 'ه‌ا')
جز (جایگزینی متن - 'ی‎گ' به 'ی‌گ')
خط ۳۶: خط ۳۶:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
مترجم کتاب در یادداشت خویش، به نکات حائز اهمیتی اشاره می‎کند: اگر خواننده ایرانی به اندازه کافی از تاریخ معاصر ایران آگاهی نداشته و در این کتاب به‎ژرفی ننگرد، در مورد نقش بریتانیا، با ظاهری بی‎طرفانه روبه‎رو می‎شود که در واقع زیرکانه در نکات حساس می‎لغزد و می‎گریزد و نقش بریتانیا را کمابیش حق‎به‎جانب و معصومانه جلوه می‎دهد؛ به‎عنوان نمونه، در مورد نادر شاه، با همه استدلال‎های ظاهرا درست، چون این پادشاه دلاور دو گناه بزرگ مرتکب شد که برای استعمار بریتانیا نابخشودنی و خطرناک بود، یکی کوشش او برای وحدت شیعه و سنی و در نتیجه کندن ریشه اختلافات در خاورمیانه و ایجاد وحدت در میان مسلمانان و دوم فتح آسان هندوستان که بریتانیا را در مورد نقش آینده ایرانیان نگران می‎ساخت، لذا خواننده ایرانی حق دارد نسبت به لحن تحقیر و حتی اهانت‎آمیز نویسنده در مورد نادر شاه و حتی چرایی و چگونگی جنون و مرگ او بدگمان شود<ref>ر.ک: یادداشت مترجم، ص5 - 6</ref>.
مترجم کتاب در یادداشت خویش، به نکات حائز اهمیتی اشاره می‎کند: اگر خواننده ایرانی به اندازه کافی از تاریخ معاصر ایران آگاهی نداشته و در این کتاب به‎ژرفی ننگرد، در مورد نقش بریتانیا، با ظاهری بی‎طرفانه روبه‎رو می‎شود که در واقع زیرکانه در نکات حساس می‎لغزد و می‌گریزد و نقش بریتانیا را کمابیش حق‎به‎جانب و معصومانه جلوه می‎دهد؛ به‎عنوان نمونه، در مورد نادر شاه، با همه استدلال‎های ظاهرا درست، چون این پادشاه دلاور دو گناه بزرگ مرتکب شد که برای استعمار بریتانیا نابخشودنی و خطرناک بود، یکی کوشش او برای وحدت شیعه و سنی و در نتیجه کندن ریشه اختلافات در خاورمیانه و ایجاد وحدت در میان مسلمانان و دوم فتح آسان هندوستان که بریتانیا را در مورد نقش آینده ایرانیان نگران می‎ساخت، لذا خواننده ایرانی حق دارد نسبت به لحن تحقیر و حتی اهانت‎آمیز نویسنده در مورد نادر شاه و حتی چرایی و چگونگی جنون و مرگ او بدگمان شود<ref>ر.ک: یادداشت مترجم، ص5 - 6</ref>.


بخش نخست کتاب در باب ظهور و بقای حکومت رضا شاه و محمدرضا پهلوی است که در دو فصل ارائه شده است. فصل اول در مورد حکومت رضا شاه است. در هفته‎های آغازین سال 1303 که حیثیت شخصی رضا خان با لشگرکشی به خوزستان به اوج رسیده بود، مجلس در آبان 1304 به خلع سلسله قاجاریه رأی داد و قرار شد رضا خان به‎عنوان رئیس دولت انجام وظیفه کند و سرانجام در آذر 1304 مجلس مؤسسان تشکیل شد و به اتفاق آرا، رضا خان به پادشاهی منصوب شد. در 24 آذر رضا خان نسبت به رعایت قانون اساسی مشروطه، حمایت از مذهب تشیع و حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور سوگند یاد کرد و حکومت سلسله پهلوی آغاز شد و با توسل به عوامل ناعادلانه و استبدادگونه توانست خود را بر سر قدرت نگه دارد و بی‎تردید اوضاع و احوال خارجی نیز در ظهور رضا شاه و موفقیت او در حفظ قدرت سهم داشتند؛ بااین‎حال نگارنده بر این باور است که علت اساسی ظهور و باقی ماندن او در قدرت را باید در شرایط درونی کشور که در آن زمان حاکم بود، جستجو کرد؛ در عدم قابلیت سیاسی و عدم صلاحیت مردم و در مبارزات شدیدی که مانع از مقاومت همگانی در برابر اعمال دیکتاتوری شدند و به واقع رضا شاه، بهایی بود که ایران می‎بایست برای اتکای بی‎جا در سازگاری سیاسی و اجتماعی خود به‎عنوان یک دولت ملی جهت ورود به منزلت جامعه غربی می‎پرداخت<ref>ر.ک: متن کتاب، ص5-47</ref>.
بخش نخست کتاب در باب ظهور و بقای حکومت رضا شاه و محمدرضا پهلوی است که در دو فصل ارائه شده است. فصل اول در مورد حکومت رضا شاه است. در هفته‎های آغازین سال 1303 که حیثیت شخصی رضا خان با لشگرکشی به خوزستان به اوج رسیده بود، مجلس در آبان 1304 به خلع سلسله قاجاریه رأی داد و قرار شد رضا خان به‎عنوان رئیس دولت انجام وظیفه کند و سرانجام در آذر 1304 مجلس مؤسسان تشکیل شد و به اتفاق آرا، رضا خان به پادشاهی منصوب شد. در 24 آذر رضا خان نسبت به رعایت قانون اساسی مشروطه، حمایت از مذهب تشیع و حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور سوگند یاد کرد و حکومت سلسله پهلوی آغاز شد و با توسل به عوامل ناعادلانه و استبدادگونه توانست خود را بر سر قدرت نگه دارد و بی‎تردید اوضاع و احوال خارجی نیز در ظهور رضا شاه و موفقیت او در حفظ قدرت سهم داشتند؛ بااین‎حال نگارنده بر این باور است که علت اساسی ظهور و باقی ماندن او در قدرت را باید در شرایط درونی کشور که در آن زمان حاکم بود، جستجو کرد؛ در عدم قابلیت سیاسی و عدم صلاحیت مردم و در مبارزات شدیدی که مانع از مقاومت همگانی در برابر اعمال دیکتاتوری شدند و به واقع رضا شاه، بهایی بود که ایران می‎بایست برای اتکای بی‎جا در سازگاری سیاسی و اجتماعی خود به‎عنوان یک دولت ملی جهت ورود به منزلت جامعه غربی می‎پرداخت<ref>ر.ک: متن کتاب، ص5-47</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش