پرش به محتوا

اسرائیلیات و تأثیر آن بر داستان‌های انبیاء در تفاسیر قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'می‎د' به 'می‌د'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ش' به 'ی‌ش')
جز (جایگزینی متن - 'می‎د' به 'می‌د')
خط ۳۷: خط ۳۷:
«یکی از جمله موضوع‎هایی که در حوزه فرهنگ اسلامی از جایگاه بسیار مهم و قابل تأملی برخوردار است، موضوع «اسرائیلیات» است. در اصطلاح علما، «اسرائیلیات»» به افسانه‎های قدیمی گفته می‌شود که از یهودیان و مسیحیان و مانند آنها سرچشمه گرفته و احادیث و تفاسیر اسلامی را تحت تأثیر خود قرار داده است. برخی مفسران و محدثان، «اسرائیلیات» را به تمام اخبار بی‎اساسی اطلاق کرده‌اند که دشمنان اسلام - اعم از یهود و سایرین - آنها را با سوء نیت و غرض‎ورزی جعل کرده و برای فاسد کردن عقاید مسلمانان این مجعولات را وارد تفاسیر و احادیث کرده‌اند.
«یکی از جمله موضوع‎هایی که در حوزه فرهنگ اسلامی از جایگاه بسیار مهم و قابل تأملی برخوردار است، موضوع «اسرائیلیات» است. در اصطلاح علما، «اسرائیلیات»» به افسانه‎های قدیمی گفته می‌شود که از یهودیان و مسیحیان و مانند آنها سرچشمه گرفته و احادیث و تفاسیر اسلامی را تحت تأثیر خود قرار داده است. برخی مفسران و محدثان، «اسرائیلیات» را به تمام اخبار بی‎اساسی اطلاق کرده‌اند که دشمنان اسلام - اعم از یهود و سایرین - آنها را با سوء نیت و غرض‎ورزی جعل کرده و برای فاسد کردن عقاید مسلمانان این مجعولات را وارد تفاسیر و احادیث کرده‌اند.


در این تحقیق پس از مباحث مقدماتی همچون تعریف اسرائیلیات و مصادر اسرائیلیات، تلاش شده تا تاریخچه مختصری از اسرائیلیات ارائه شود و آنگاه به عوامل و زمینه‎هایی که باعث نفوذ اسرائیلیات به تفاسیر شده، اشاره و در بخش سوم که مهم‎ترین و مفصل‎ترین بخش‎های این تحقیق را تشکیل می‎دهد، به جمع‎آوری و نقد و تحلیل اسرائیلیاتی پرداخته شده که در داستان‎های پیامبران الهی وارد شده است. در همین بخش نیز فصل مهمی به مقایسه ویژگی‎های داستان‎های قرآن با ویژگی‎های روایات اسرائیلی اختصاص یافته است و در خاتمه، تأثیر سوء اسرائیلیات بر فرهنگ اسلامی طرح شده و از وظیفه علمای اسلام و مفسران در قبال اسرائیلیات سخن به میان آمده است»<ref>ر.ک: اشاره، ص1</ref>.
در این تحقیق پس از مباحث مقدماتی همچون تعریف اسرائیلیات و مصادر اسرائیلیات، تلاش شده تا تاریخچه مختصری از اسرائیلیات ارائه شود و آنگاه به عوامل و زمینه‎هایی که باعث نفوذ اسرائیلیات به تفاسیر شده، اشاره و در بخش سوم که مهم‎ترین و مفصل‎ترین بخش‎های این تحقیق را تشکیل می‌دهد، به جمع‎آوری و نقد و تحلیل اسرائیلیاتی پرداخته شده که در داستان‎های پیامبران الهی وارد شده است. در همین بخش نیز فصل مهمی به مقایسه ویژگی‎های داستان‎های قرآن با ویژگی‎های روایات اسرائیلی اختصاص یافته است و در خاتمه، تأثیر سوء اسرائیلیات بر فرهنگ اسلامی طرح شده و از وظیفه علمای اسلام و مفسران در قبال اسرائیلیات سخن به میان آمده است»<ref>ر.ک: اشاره، ص1</ref>.


پس از ظهور اسلام، معاندان توان خود را به‎کار گرفتند تا شاید بتوانند مانع از پرتوافشانی خورشید مشعشع اسلام شوند. گروهی به زور متوسل شدند و چون نتیجه نگرفتند، تصمیم به مشوش نمودن چهره اسلام گرفتند. یکی از شگردهای یهودیان که ظهور و گسترش اسلام هیمنه و ابهت آنان را درهم شکسته بود، آلوده ساختن معارف دینی با اباطیل و افسانه‎های خرافی و پیرایه‎هایی بود که یا زاییده ذهن بیمارشان بود یا ریشه در کتب تحریف‎شده آنان داشت. اینان برای مسخ مفاهیم دینی و تحریف تعالیم و احکام اسلامی به القای انواع شبهات و دروغ‎پراکنی‎ها در میان مسلمانان مبادرت ورزیدند و بخش قابل توجی از مفاهیم دینی را مشوب به خرافات و مجعولات خود کردند. این قبیل مجعولات و افسانه‎های خرافی و داستان‎های ساختگی را - خواه از ناحیه یهودیان باشد یا دیگران - در اصطلاح «اسرائیلیات» می‎نامیم. گفتنی است، یهودیان بسیار زیرک‎تر و مکارتر از آن بودند که بخواهند در هیبت یهودی‎گری مبادرت به اجرای نقشه‎های شوم خود کنند؛ ازاین‎رو عالم‎نمایان یهود با درآمدن به کسوت اسلام و جا زدن خود به‎عنوان مسلمانانی مقدس‎مآب به نشر خرافات و ترهات خود در میان مسلمانان پرداختند و با حسن ظنّی که پاره‌ای از خلفا و حکام جور به آنها داشتند، بازار دروغ‎پردازی‎هایشان روزبه‎روز رونق گرفت و آنان از این فرصت مغتنم، نهایت بهره را بردند و داستان‎های ساختگی خود را به نام تفسیر قرآن میان مسلمانان پراکنده ساختند.
پس از ظهور اسلام، معاندان توان خود را به‎کار گرفتند تا شاید بتوانند مانع از پرتوافشانی خورشید مشعشع اسلام شوند. گروهی به زور متوسل شدند و چون نتیجه نگرفتند، تصمیم به مشوش نمودن چهره اسلام گرفتند. یکی از شگردهای یهودیان که ظهور و گسترش اسلام هیمنه و ابهت آنان را درهم شکسته بود، آلوده ساختن معارف دینی با اباطیل و افسانه‎های خرافی و پیرایه‎هایی بود که یا زاییده ذهن بیمارشان بود یا ریشه در کتب تحریف‎شده آنان داشت. اینان برای مسخ مفاهیم دینی و تحریف تعالیم و احکام اسلامی به القای انواع شبهات و دروغ‎پراکنی‎ها در میان مسلمانان مبادرت ورزیدند و بخش قابل توجی از مفاهیم دینی را مشوب به خرافات و مجعولات خود کردند. این قبیل مجعولات و افسانه‎های خرافی و داستان‎های ساختگی را - خواه از ناحیه یهودیان باشد یا دیگران - در اصطلاح «اسرائیلیات» می‎نامیم. گفتنی است، یهودیان بسیار زیرک‎تر و مکارتر از آن بودند که بخواهند در هیبت یهودی‎گری مبادرت به اجرای نقشه‎های شوم خود کنند؛ ازاین‎رو عالم‎نمایان یهود با درآمدن به کسوت اسلام و جا زدن خود به‎عنوان مسلمانانی مقدس‎مآب به نشر خرافات و ترهات خود در میان مسلمانان پرداختند و با حسن ظنّی که پاره‌ای از خلفا و حکام جور به آنها داشتند، بازار دروغ‎پردازی‎هایشان روزبه‎روز رونق گرفت و آنان از این فرصت مغتنم، نهایت بهره را بردند و داستان‎های ساختگی خود را به نام تفسیر قرآن میان مسلمانان پراکنده ساختند.
خط ۴۹: خط ۴۹:
او در بخش دوم خاتمه، وظیفه مفسران و علمای اسلامی در قبال اسرائیلیات را بیان کرده است:
او در بخش دوم خاتمه، وظیفه مفسران و علمای اسلامی در قبال اسرائیلیات را بیان کرده است:
# مفسر قرآن در مواجهه با انواع روایات باید نهایت دقت و احتیاط را به خرج داده، از تجزیه و تحلیل و نقادی اقوال و روایت مختلف غفلت نورزد و در خصوص تفسیر کلام الهی آن‎چنان به قضاوت آرا بنشیند که با روح قرآن سازگار بوده، با معیارهای عقل و نقل صحیح نیز منطبق باشد، که بدین‎سان خواهد توانست خود را از فروغلتیدن در ورطه هولناک اسرائیلیات برهاند.
# مفسر قرآن در مواجهه با انواع روایات باید نهایت دقت و احتیاط را به خرج داده، از تجزیه و تحلیل و نقادی اقوال و روایت مختلف غفلت نورزد و در خصوص تفسیر کلام الهی آن‎چنان به قضاوت آرا بنشیند که با روح قرآن سازگار بوده، با معیارهای عقل و نقل صحیح نیز منطبق باشد، که بدین‎سان خواهد توانست خود را از فروغلتیدن در ورطه هولناک اسرائیلیات برهاند.
# به‎هیچ‎روی جایز نیست که مفسر قرآن، در شرح مجملات و تبیین مبهمات قرآنی از روایات صحیحی که از رسول خدا(ص) و ائمه اطهار(ع) وارده شده، روی برتابد و به اقاویل اهل کتاب روی آورد و به منقولات آنان اعتماد کند؛ چراکه روایات اسرائیلی به دلیل ماهیتشان فکر و اندیشه آدمی را از اهداف اصلی نزول قرآن و تدبر در حکمت‎ها و تعالیم حیات‎بخش آن بازمی‎دارد.
# به‎هیچ‎روی جایز نیست که مفسر قرآن، در شرح مجملات و تبیین مبهمات قرآنی از روایات صحیحی که از رسول خدا(ص) و ائمه اطهار(ع) وارده شده، روی برتابد و به اقاویل اهل کتاب روی آورد و به منقولات آنان اعتماد کند؛ چراکه روایات اسرائیلی به دلیل ماهیتشان فکر و اندیشه آدمی را از اهداف اصلی نزول قرآن و تدبر در حکمت‎ها و تعالیم حیات‎بخش آن بازمی‌دارد.
# بر مفسر قرآن لازم است تا حکایت‎ها و داستان‎هایی را که دیگران در تفسیر و توضیح آیات قرآنی مورد استناد قرار داده‌اند، با سیاق آیات و روح حاکم بر قرآن کریم بسنجد و از غور کردن در جزئیات و تفاصیلی که دانستن آنها سودی به حال مخاطبان نداشته و ندانستن آنها نیز زیانی به حال کسی ندارد، پرهیز کند.
# بر مفسر قرآن لازم است تا حکایت‎ها و داستان‎هایی را که دیگران در تفسیر و توضیح آیات قرآنی مورد استناد قرار داده‌اند، با سیاق آیات و روح حاکم بر قرآن کریم بسنجد و از غور کردن در جزئیات و تفاصیلی که دانستن آنها سودی به حال مخاطبان نداشته و ندانستن آنها نیز زیانی به حال کسی ندارد، پرهیز کند.
# چنانچه یک مفسر در تشریح و توضیح داستان‎های قرآن یا سایر نکته‎ها و ابهام‎های قرآنی خود را با اقوال و آرای گوناگونی مواجه می‎بیند، می‎تواند این وجوه مختلف را نقل کرده، از آن میان به قول صحیح اشاره دارد و بطلان سایر وجوه را آشکار سازد. بدیهی است که نقل تمام نظرها و اقوال بدون نقد و بررسی آنها و بدون گزینش قول صحیح، سبب می‌شود تا ذهن خواننده را هاله‌ای از ابهام و تشویش احاطه کند و حتی موجبات لغزش فکری وی را فراهم آورد. روش‎های مذکور - یعنی انتخاب وجه احسن از میان وجوه محتمل، نپرداختن به تفاصیل بی‎فایده و روی نکردن به اقوال اهل کتاب - ‎خود ملهم از اسلوب قرآن کریم در چگونگی پردازش داستان‎هاست<ref>ر.ک: همان، ص521-522</ref>.
# چنانچه یک مفسر در تشریح و توضیح داستان‎های قرآن یا سایر نکته‎ها و ابهام‎های قرآنی خود را با اقوال و آرای گوناگونی مواجه می‎بیند، می‎تواند این وجوه مختلف را نقل کرده، از آن میان به قول صحیح اشاره دارد و بطلان سایر وجوه را آشکار سازد. بدیهی است که نقل تمام نظرها و اقوال بدون نقد و بررسی آنها و بدون گزینش قول صحیح، سبب می‌شود تا ذهن خواننده را هاله‌ای از ابهام و تشویش احاطه کند و حتی موجبات لغزش فکری وی را فراهم آورد. روش‎های مذکور - یعنی انتخاب وجه احسن از میان وجوه محتمل، نپرداختن به تفاصیل بی‎فایده و روی نکردن به اقوال اهل کتاب - ‎خود ملهم از اسلوب قرآن کریم در چگونگی پردازش داستان‎هاست<ref>ر.ک: همان، ص521-522</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش