۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'یش' به 'یش') |
جز (جایگزینی متن - 'میک' به 'میک') |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
در مقدمه، پس از ستایش و تسبیح خداوند و اشاره به حکمتها و عبرتهایی که وی در همه موجودات به ودیعت نهاده و نیز اشاره به اصل و ترجمه کتاب، بهاختصار موضوع ابواب نهگانه کتاب بیان شده است<ref>ر.ک: مقدمه، ص9-11</ref>. | در مقدمه، پس از ستایش و تسبیح خداوند و اشاره به حکمتها و عبرتهایی که وی در همه موجودات به ودیعت نهاده و نیز اشاره به اصل و ترجمه کتاب، بهاختصار موضوع ابواب نهگانه کتاب بیان شده است<ref>ر.ک: مقدمه، ص9-11</ref>. | ||
در باب اول، به سبب نامگذاری کتاب به «مرزباننامه» اشاره شده است. این باب در واقع حکایتها و داستانهایی است که بین مرزبان و دستور (وزیر) نقل میشود تا نتایج سیاسی و مملکتداری گرفته شود. در این باب ذکر گردیده که این کتاب به مرزبان بن شروین منسوب است که از فرزندزادگان کیکاووس - برادر ملک عادل انوشیروان - بود. شروین پنج پسر داشت. پس از مرگ او، حکومت به پسر بزرگتر رسید. بعد از مدتی، برادران دیگر از روی حسد به مخالفت برخاستند. مرزبان، برای تبری از استقلال برادران، تصمیم به ترک دیار گرفت تا پادشاه درباره او اندیشه بد نکند. قبل از رفتن، به حضور برادر رفت و به نصیحت او پرداخت و شیوههای پادشاهی درست و عادلانه را به وی آموخت. شاه، وزیر بداندیشی داشت که | در باب اول، به سبب نامگذاری کتاب به «مرزباننامه» اشاره شده است. این باب در واقع حکایتها و داستانهایی است که بین مرزبان و دستور (وزیر) نقل میشود تا نتایج سیاسی و مملکتداری گرفته شود. در این باب ذکر گردیده که این کتاب به مرزبان بن شروین منسوب است که از فرزندزادگان کیکاووس - برادر ملک عادل انوشیروان - بود. شروین پنج پسر داشت. پس از مرگ او، حکومت به پسر بزرگتر رسید. بعد از مدتی، برادران دیگر از روی حسد به مخالفت برخاستند. مرزبان، برای تبری از استقلال برادران، تصمیم به ترک دیار گرفت تا پادشاه درباره او اندیشه بد نکند. قبل از رفتن، به حضور برادر رفت و به نصیحت او پرداخت و شیوههای پادشاهی درست و عادلانه را به وی آموخت. شاه، وزیر بداندیشی داشت که میکوشید میان برادران، بذر بدگمانی بپاشد و روابط آنها را تیره سازد. مرزبان با او به مناظره در امور ملک میپردازد<ref>ر.ک: عزتیپرور، احمد، 1378، ص172-173</ref>. | ||
در باب دوم، با بیان حکایات مناسب، از جمله حکایتهای مربوط به اجنه و عفریتها، سعی میشود سوء ظن شاه نسبت به برادران برطرف گردد<ref>ر.ک: همان</ref> | در باب دوم، با بیان حکایات مناسب، از جمله حکایتهای مربوط به اجنه و عفریتها، سعی میشود سوء ظن شاه نسبت به برادران برطرف گردد<ref>ر.ک: همان</ref> | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
ویژگی دیگر این اثر، آن است که نام تمام مکانهایی که در این کتاب ثبت شده، همه متعلق به قلمرو ایران قبل از اسلام است و هیچ اسمی مربوط به قلمرو اسلام در آن دیده نمیشود<ref>ر.ک: همان، ص53</ref>. | ویژگی دیگر این اثر، آن است که نام تمام مکانهایی که در این کتاب ثبت شده، همه متعلق به قلمرو ایران قبل از اسلام است و هیچ اسمی مربوط به قلمرو اسلام در آن دیده نمیشود<ref>ر.ک: همان، ص53</ref>. | ||
در این کتاب به داستانها و حجم زیادی از مطالب برخورد | در این کتاب به داستانها و حجم زیادی از مطالب برخورد میکنیم که توصیه به زهد و قناعت و پرهیز میکند که ممکن است ابتدا این تصویر برای خواننده به وجود آید که این افکار، متأثر از اندیشههای عارفانه و صوفیانه اسلامی است؛ درحالیکه بهیقین باید دانست که این اندیشهها متأثر از دین مانی و تا حدی متأثر از آیین مزدک است<ref>ر.ک: همان، ص57</ref>. | ||
بارزترین ویژگی کتاب آن است که نویسنده با به کار گرفتن سمبولیسم، دیدگاههای سیاسی خود را از زبان حیوانات بیزبان، بیان کرده است<ref>ر.ک: درستی، احمد، 1381، ص134-135</ref>. | بارزترین ویژگی کتاب آن است که نویسنده با به کار گرفتن سمبولیسم، دیدگاههای سیاسی خود را از زبان حیوانات بیزبان، بیان کرده است<ref>ر.ک: درستی، احمد، 1381، ص134-135</ref>. | ||
مطالعه کامل اثر و بررسی دیدگاههای نویسنده در جاهای مختلف، نشانگر این است که وی در بحث خود از سیاست، اگرچه سعی دارد به نخبگان غیر حکومتی توصیههای عملی در برخورد با شاهان ارائه کند و در چندین جای مختلف، این موضوع را طرح | مطالعه کامل اثر و بررسی دیدگاههای نویسنده در جاهای مختلف، نشانگر این است که وی در بحث خود از سیاست، اگرچه سعی دارد به نخبگان غیر حکومتی توصیههای عملی در برخورد با شاهان ارائه کند و در چندین جای مختلف، این موضوع را طرح میکند، اما مبنا و محور بحث او حاکم و پادشاه است و کمتر به نقش نخبگان و توده مردم در سیاست توجه دارد؛ بهعبارتدیگر، نویسنده در تحلیل خود از سیاست به برایند نیروهای اجتماعی توجهی ندارد، بلکه کانون و محور تحلیل او وجود پادشاه و سلطان است<ref>ر.ک: همان، ص135</ref>. | ||
نگرش مؤلف به پادشاهی، شدیدا تحت تأثیر سنت تفکر ایرانی قرار دارد. در این نگرش، پادشاه از فره ایزدی و از تأیید و توفیق الهی برخوردار است. از اینجاست که شاه، گاه به آفتاب رخشنده تمثیل میشود و گاه به مادر مهربان<ref>همان</ref>. | نگرش مؤلف به پادشاهی، شدیدا تحت تأثیر سنت تفکر ایرانی قرار دارد. در این نگرش، پادشاه از فره ایزدی و از تأیید و توفیق الهی برخوردار است. از اینجاست که شاه، گاه به آفتاب رخشنده تمثیل میشود و گاه به مادر مهربان<ref>همان</ref>. | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
ذهن پادشاه نیز صافترین اذهان خلق بشمار میرود و مظاهر طبیعی، از تغییرات درونی او تأثیر میپذیرد و احوال جهان مطابق تغییر و گردش احوال درونی شاه تحول مییابد. اگر پادشاه مکدر شود، خیر و برکت از عالم برمیخیزد و اگر به دل او انبساط و سرور وارد شود، در جهان نیز آثار آن هویدا میشود<ref>همان، ص136</ref>. | ذهن پادشاه نیز صافترین اذهان خلق بشمار میرود و مظاهر طبیعی، از تغییرات درونی او تأثیر میپذیرد و احوال جهان مطابق تغییر و گردش احوال درونی شاه تحول مییابد. اگر پادشاه مکدر شود، خیر و برکت از عالم برمیخیزد و اگر به دل او انبساط و سرور وارد شود، در جهان نیز آثار آن هویدا میشود<ref>همان، ص136</ref>. | ||
با این وصف، نه چنان است که مرزباننامه همه پادشاهان را دارای چنین قدرت و فیضی بداند و جایی که خود از حکومت برادرش و رفتار کارگزاران وی با مردم شکایت | با این وصف، نه چنان است که مرزباننامه همه پادشاهان را دارای چنین قدرت و فیضی بداند و جایی که خود از حکومت برادرش و رفتار کارگزاران وی با مردم شکایت میکند، انتساب این ویژگیها به او، درست به نظر نمیآید. اما از آنجا که انتقاد مستقیم از عملکرد پادشاهان میتوانست پیامدهای ناگواری در پی داشته باشد، وی در زبان ایهام از تندمزاجی و بیصبری آنها گلایه میکند<ref>همان، ص136-137</ref>. | ||
از دیدگاه مرزباننامه، اصل در پادشاهی، وراثت و نسب نیست، بلکه شایستگی مهمترین شرط حکمرانی است<ref>همان، ص137</ref>. | از دیدگاه مرزباننامه، اصل در پادشاهی، وراثت و نسب نیست، بلکه شایستگی مهمترین شرط حکمرانی است<ref>همان، ص137</ref>. | ||
نکته قابل توجه در این اثر، توجه و تأکید بر پرهیزگاری است و اغلب شخصیتهایی که در داستانها، نقش پادشاه را برعهده دارند، افرادی معرفی میشوند که بر هوای نفس خویش مسلط هستند و از غرایز حیوانی آسوده گشتهاند (مانند شیر پرهیزگار و عقاب). حتی در مواردی نویسنده بهطور مفصل به پرهیزگاری، قناعت و وارستگی از دنیا توجه | نکته قابل توجه در این اثر، توجه و تأکید بر پرهیزگاری است و اغلب شخصیتهایی که در داستانها، نقش پادشاه را برعهده دارند، افرادی معرفی میشوند که بر هوای نفس خویش مسلط هستند و از غرایز حیوانی آسوده گشتهاند (مانند شیر پرهیزگار و عقاب). حتی در مواردی نویسنده بهطور مفصل به پرهیزگاری، قناعت و وارستگی از دنیا توجه میکند و مهمترین نصیحت پادشاه دانا را به فرزندان خویش، پرهیز از دنیاطلبی معرفی میکند. حتی در تمام مباحث کتاب به مطلبی غیر اخلاق برنمیخوریم و برخلاف آثاری نظیر «قابوسنامه» که در آنها فصول جداگانهای در مورد آیین شرابخواری، نرد باختن و عشقبازی وجود دارد، در مرزباننامه، یکسره سخن از پرهیزگاری است<ref>همان، ص138</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش