۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>') |
جز (جایگزینی متن - 'میپردازد' به 'میپردازد') |
||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
مبحث بعدی از بخش اول در موضوع بیان معنای «استی» است که نویسنده پس از بیان مقدماتی بر این باور است که سلسله موجودات دارای دو جنبه هستند و مثل حیوانی که دو زیستی است اینها هم وجود محلولی دارند مثل وجودات جواهر و هم وجود رابط دارند؛ یعنی است، در این موارد دو حالت پیدا میکند گاهی به معنای هستی است که آن به معنای وجود محلولی است و به شکل اسم مستقل به کار میرود و شما هست را بهطور مستقل در نظر میگیرید آنهم بهصورت تجربی نه تجردی؛ و گاهی همان وجود را برای موضوعش صفت قرار میدهید و حالت استی پیدا میکند؛ خلاصه اینکه اعراض هم هستی دارند و هم استی و هستی آنها در حقیقت همان استی است (الاعراض وجودها فی انفسها عین وجودها لغیرها). | مبحث بعدی از بخش اول در موضوع بیان معنای «استی» است که نویسنده پس از بیان مقدماتی بر این باور است که سلسله موجودات دارای دو جنبه هستند و مثل حیوانی که دو زیستی است اینها هم وجود محلولی دارند مثل وجودات جواهر و هم وجود رابط دارند؛ یعنی است، در این موارد دو حالت پیدا میکند گاهی به معنای هستی است که آن به معنای وجود محلولی است و به شکل اسم مستقل به کار میرود و شما هست را بهطور مستقل در نظر میگیرید آنهم بهصورت تجربی نه تجردی؛ و گاهی همان وجود را برای موضوعش صفت قرار میدهید و حالت استی پیدا میکند؛ خلاصه اینکه اعراض هم هستی دارند و هم استی و هستی آنها در حقیقت همان استی است (الاعراض وجودها فی انفسها عین وجودها لغیرها). | ||
در ادامه مؤلف به مبحث وجود رابط و سخنان فیلسوفانی چون [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهین]] و [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابنسینا]] و [[تفتازانی، مسعود بن عمر|تفتازانی]] در مورد وجود رابط اشاره میکند و معنای رابطه در هستیها را تشریح میکند و در نهایت به موضوع تقسیمات هستی بازگشت کرده و پس از تبیین نظرات حکمای اسلامی در مورد انواع وجود، به نظرات حکمای غربی پیرامون این موضوع | در ادامه مؤلف به مبحث وجود رابط و سخنان فیلسوفانی چون [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهین]] و [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابنسینا]] و [[تفتازانی، مسعود بن عمر|تفتازانی]] در مورد وجود رابط اشاره میکند و معنای رابطه در هستیها را تشریح میکند و در نهایت به موضوع تقسیمات هستی بازگشت کرده و پس از تبیین نظرات حکمای اسلامی در مورد انواع وجود، به نظرات حکمای غربی پیرامون این موضوع میپردازد. | ||
کانت مدعی است وجود یک محلول نیست و اصولاً وجود محلولی را منکر میشود و این یکی از شعارهای فلسفه کانت است که میگوید وجود محلول نیست و مقصودش از بیان این جمله این است که وجود چیزی را به شیء اضافه نمیکند و محلول حقیقی آنچنان چیزی است که شیء را بر موضوع آن هم در خارج از ذهن علاوه کند و پیشرفتی در شیء به وجود آورد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34066/2/6 ر.ک: همان، ص6-21]</ref>. | کانت مدعی است وجود یک محلول نیست و اصولاً وجود محلولی را منکر میشود و این یکی از شعارهای فلسفه کانت است که میگوید وجود محلول نیست و مقصودش از بیان این جمله این است که وجود چیزی را به شیء اضافه نمیکند و محلول حقیقی آنچنان چیزی است که شیء را بر موضوع آن هم در خارج از ذهن علاوه کند و پیشرفتی در شیء به وجود آورد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34066/2/6 ر.ک: همان، ص6-21]</ref>. | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
در بخش دوم از کتاب مؤلف به مقایسه انتولوژی غربی و هستیشناسی اسلامی پرداخته و سخنان و باورهای حکمای اسلامی و تفاوتهای آن را با نظریات غربی مطرح میکند، البته در بحث وجود محلولی نظریه کانت مبنی بر اینکه وجود محلولی در خارج بر ماهیت نمیافزاید را موردقبول فلاسفه اسلامی میداند؛ و در فلسفه اسلامی این مطلب بهعنوان یک اصل مسلم پذیرفته شده که وجود در حمل شایع صناعی عین ماهیت در خارج از ذهن است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34066/2/24 ر.ک: همان، ص24-39]</ref>. | در بخش دوم از کتاب مؤلف به مقایسه انتولوژی غربی و هستیشناسی اسلامی پرداخته و سخنان و باورهای حکمای اسلامی و تفاوتهای آن را با نظریات غربی مطرح میکند، البته در بحث وجود محلولی نظریه کانت مبنی بر اینکه وجود محلولی در خارج بر ماهیت نمیافزاید را موردقبول فلاسفه اسلامی میداند؛ و در فلسفه اسلامی این مطلب بهعنوان یک اصل مسلم پذیرفته شده که وجود در حمل شایع صناعی عین ماهیت در خارج از ذهن است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34066/2/24 ر.ک: همان، ص24-39]</ref>. | ||
بخش سوم از کتاب پیرامون برهان صدیقین از طریق منطق صورت است و مصنف در خلال مباحث خویش بهنقد دیدگاههای کانت | بخش سوم از کتاب پیرامون برهان صدیقین از طریق منطق صورت است و مصنف در خلال مباحث خویش بهنقد دیدگاههای کانت میپردازد. مؤلف انگیزه خود را از طرح این بحث این میداند که بتوانیم شناخت رابطه انتولوژیک خود و جهان با آفریدگار هستی را جستجو کنیم و بفهمیم وابستگی موجودیت ما با هستی مطلق چیست. | ||
به عقیده ایشان بهترین و اطمینانبخشترین روشی که میتواند ما را از این رابطه انتولوژیک آگاه سازد این است که ما از برهان صدیقین که حکمت اسلامی برای اثبات مبدأ وجود اقامه کرده است آغاز کنیم و سپس بهسوی ارائه مخروط وجود که منطبق با مشرب فیلسوفانه وحدت وجود است پیش روی کنیم<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34066/2/40 ر.ک: همان، ص40-72]</ref>. | به عقیده ایشان بهترین و اطمینانبخشترین روشی که میتواند ما را از این رابطه انتولوژیک آگاه سازد این است که ما از برهان صدیقین که حکمت اسلامی برای اثبات مبدأ وجود اقامه کرده است آغاز کنیم و سپس بهسوی ارائه مخروط وجود که منطبق با مشرب فیلسوفانه وحدت وجود است پیش روی کنیم<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34066/2/40 ر.ک: همان، ص40-72]</ref>. | ||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
بخش ششم در مورد قواعد انتولوژی توحیدی است. مؤلف در بحث تقابل وحدت و کثرت بیان میدارد که آنجا که واحد است کثیر نیست و آنجا که کثرت است وحدت راهی ندارد و ما که به وحدت واجبالوجود اعتقاد داریم و موحد هستیم در توحید هیچ نوع کثرتی قائل نیستیم؛ کثرت را کسانی قائلند که ثنویت را قبول دارند و مشرکینند که به الهههای بسیار قائل هستند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34066/2/100 ر.ک: همان، ص100-128]</ref>. | بخش ششم در مورد قواعد انتولوژی توحیدی است. مؤلف در بحث تقابل وحدت و کثرت بیان میدارد که آنجا که واحد است کثیر نیست و آنجا که کثرت است وحدت راهی ندارد و ما که به وحدت واجبالوجود اعتقاد داریم و موحد هستیم در توحید هیچ نوع کثرتی قائل نیستیم؛ کثرت را کسانی قائلند که ثنویت را قبول دارند و مشرکینند که به الهههای بسیار قائل هستند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34066/2/100 ر.ک: همان، ص100-128]</ref>. | ||
نگارنده در بخش هفتم کتاب به بررسی انتولوژی کانت پرداخته و سپس آنتولوزی کانت را با اپیستمولوژی که فلسفه علم اسلامی باشد مقایسه کرده است که البته این دو در بسیاری از جهات با هم مشابهت دارند. سپس به موضوع معقولات ثانیه پرداخته شده که بر دو قسم میباشند: معقولات ثانیه بهاصطلاح حکیم و معقولات ثانیه بهاصطلاح منطق؛ مصنف به تشریح معقولات ثانیه بهاصطلاح حکیم پرداخته و بیان میدارد که این قسم از معقولات، عروضش در ذهن است و اتصافش در خارج است و بهاینعلت بهاصطلاح حکیم اینگونه معقولات در خارج مثل امکان، حمل بر وجود میشوند؛ در ادامه به مقابله و تطبیق نظریات کانت در این زمینه با فلسفه اسلامی | نگارنده در بخش هفتم کتاب به بررسی انتولوژی کانت پرداخته و سپس آنتولوزی کانت را با اپیستمولوژی که فلسفه علم اسلامی باشد مقایسه کرده است که البته این دو در بسیاری از جهات با هم مشابهت دارند. سپس به موضوع معقولات ثانیه پرداخته شده که بر دو قسم میباشند: معقولات ثانیه بهاصطلاح حکیم و معقولات ثانیه بهاصطلاح منطق؛ مصنف به تشریح معقولات ثانیه بهاصطلاح حکیم پرداخته و بیان میدارد که این قسم از معقولات، عروضش در ذهن است و اتصافش در خارج است و بهاینعلت بهاصطلاح حکیم اینگونه معقولات در خارج مثل امکان، حمل بر وجود میشوند؛ در ادامه به مقابله و تطبیق نظریات کانت در این زمینه با فلسفه اسلامی میپردازد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34066/2/154 ر.ک: همان، ص154-172]</ref>. | ||
بخش هشتم و بخش اصلی این نوشتار در موضوع هرم هستی است. هرم هستی نمایشدهنده سیستم وحدت وجود انتقادی است که نگارنده بر اساس قواعد فلسفی، منطقی، ریاضی اثبات کرده است که راه خرد و اندیشه را با سیر و سلوک رهروات حق هم آهنگ سازد. تز هرم هستی خلاصه بخشی از تز دکتری نگارنده است که پیرامون علم حضوری در دانشگاه تورنتو کانادا در سال 1978 زیر نظر هفت تن از مشهورترین فلاسفه معاصر به تصویب رسیده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34066/2/173 ر.ک: همان، 173]</ref>. | بخش هشتم و بخش اصلی این نوشتار در موضوع هرم هستی است. هرم هستی نمایشدهنده سیستم وحدت وجود انتقادی است که نگارنده بر اساس قواعد فلسفی، منطقی، ریاضی اثبات کرده است که راه خرد و اندیشه را با سیر و سلوک رهروات حق هم آهنگ سازد. تز هرم هستی خلاصه بخشی از تز دکتری نگارنده است که پیرامون علم حضوری در دانشگاه تورنتو کانادا در سال 1978 زیر نظر هفت تن از مشهورترین فلاسفه معاصر به تصویب رسیده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34066/2/173 ر.ک: همان، 173]</ref>. |
ویرایش