پرش به محتوا

ناصر خسرو: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۱ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'می‎ک' به 'می‌ک'
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ا' به 'ه‌ا')
جز (جایگزینی متن - 'می‎ک' به 'می‌ک')
خط ۶۰: خط ۶۰:
وی مدت هفت سال سرزمین‎های گوناگون از قبیل آذربایجان، ارمنستان، آسیای صغیر، حلب، طرابلس، شام، سوریه، فلسطین، جزیره العرب، قیروان، تونس و سودان را سیاحت کرد و سه یا شش سال در پایتخت فاطمیان، در مصر، اقامت کرد و در آنجا، در دوران المستنصر بالله، به مذهب اسماعیلی گروید و از مصر، سه با به زیارت کعبه رفت<ref>همان، ص7</ref>.
وی مدت هفت سال سرزمین‎های گوناگون از قبیل آذربایجان، ارمنستان، آسیای صغیر، حلب، طرابلس، شام، سوریه، فلسطین، جزیره العرب، قیروان، تونس و سودان را سیاحت کرد و سه یا شش سال در پایتخت فاطمیان، در مصر، اقامت کرد و در آنجا، در دوران المستنصر بالله، به مذهب اسماعیلی گروید و از مصر، سه با به زیارت کعبه رفت<ref>همان، ص7</ref>.


وی در سال 444ق، بعد از دریافت عنوان «حجت خراسان» از طرف المستنصر بالله رهسپار خراسان گردید. او در خراسان و به‎خصوص در زادگاهش بلخ، اقدام به دعوت مردم به کیش اسماعیلی نمود، اما برخلاف انتظارش، مردم آنجا به دعوت وی، پاسخ مثبت ندادند سرانجام عده‌ای تحمل او را نیاورده و در تبانی با سلاطین سلجوقی، بر وی شوریدند و از خانه بیرونش کردند. ناصرخسرو از آنجا به مازندران و سپس به نیشابور رفت و چون در هیچ‎کدام از این شهرها، در امان نبود، به‎طور مخفیانه می‎زیست و سرانجام پس از مدتی آوارگی، به دعوت امیر علی بن اسد، یکی از امیران محلی بدخشان که اسماعیلی بود، به بدخشان سفر نمود و بقیه 20 تا 25 سال عمر خود را به یمگان بدخشان سپری کرد. او تمام آثار خویش را در بدخشان نوشت و تمام روستاهای بدخشان را گشت. وی در بین اهالی بدخشان، دارای شأن، مقام و منزلت خاصی است، تا حدی که مردم او را به نام «حجت»، «سید شاه ناصر ولی»، «پیر شاه ناصر»، «پیر کامل» و... یاد می‎کنند<ref>همان</ref>.
وی در سال 444ق، بعد از دریافت عنوان «حجت خراسان» از طرف المستنصر بالله رهسپار خراسان گردید. او در خراسان و به‎خصوص در زادگاهش بلخ، اقدام به دعوت مردم به کیش اسماعیلی نمود، اما برخلاف انتظارش، مردم آنجا به دعوت وی، پاسخ مثبت ندادند سرانجام عده‌ای تحمل او را نیاورده و در تبانی با سلاطین سلجوقی، بر وی شوریدند و از خانه بیرونش کردند. ناصرخسرو از آنجا به مازندران و سپس به نیشابور رفت و چون در هیچ‎کدام از این شهرها، در امان نبود، به‎طور مخفیانه می‎زیست و سرانجام پس از مدتی آوارگی، به دعوت امیر علی بن اسد، یکی از امیران محلی بدخشان که اسماعیلی بود، به بدخشان سفر نمود و بقیه 20 تا 25 سال عمر خود را به یمگان بدخشان سپری کرد. او تمام آثار خویش را در بدخشان نوشت و تمام روستاهای بدخشان را گشت. وی در بین اهالی بدخشان، دارای شأن، مقام و منزلت خاصی است، تا حدی که مردم او را به نام «حجت»، «سید شاه ناصر ولی»، «پیر شاه ناصر»، «پیر کامل» و... یاد می‌کنند<ref>همان</ref>.


==عقاید==
==عقاید==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش