۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'غالبا' به 'غالباً ') |
جز (جایگزینی متن - 'مید' به 'مید') |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
[[نورانی وصال، عبدالوهاب|نورانی وصال]] در مقدمه کتاب در مورد جایگاه [[داوري شیرازی، محمد بن محمدشفيع|داوری شیرازی]] سخن به میان آورده و بیان | [[نورانی وصال، عبدالوهاب|نورانی وصال]] در مقدمه کتاب در مورد جایگاه [[داوري شیرازی، محمد بن محمدشفيع|داوری شیرازی]] سخن به میان آورده و بیان میدارد که: «بدون شک، [[داوري شیرازی، محمد بن محمدشفيع|داوری شیرازی]] یکی از بزرگترین شعرای ایران است و به نظر منتقدان صاحبنظر او اشعر شعرای دوره قاجاریه است. شادروان پدر بزرگوارم روحانی وصال در جوانی از جهت علاقه به شعر داوری کلیه دیوان وی را به خط نستعلیق زیبا با مرکب مرقوم داشت و برای طبع به هندوستان فرستاد. چون متصدی و سرمایهگذار طبع دیوان در هندوستان ورشکسته شد، امر چاپ معوق ماند و در اثر کهنه شدن مرکب چاپ دیگر امکان طبع میسر نگردید. پس از سالها در سال 1330 بار دیگر عزم به طبع دیوان گرفت و با کسالت فراوانی که داشت دیوان را به چاپ رسانید. متأسفانه طبع کتاب آنطور که باید و شاید دلخواه نبود و در فرصتی که پیدا شد چاپ تازه دیوان را بهعهده گرفتم و تصحیحات و تجدید نظر کامل و اضافه نمودن اشعاری که از جنگها و مرقعات و اوراق پراکنده به مرور ایام به دست آمده بود، به حلیه طبع آراستم»<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص5</ref>. | ||
در ابتدای کتاب در بخشی بهطور مفصل به شرح حال و خصوصیات و تواناییهای داوری پرداخته شده است. | در ابتدای کتاب در بخشی بهطور مفصل به شرح حال و خصوصیات و تواناییهای داوری پرداخته شده است. | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
دیوان داوری در چهار بیاض مشتمل بر قصائد، غزلیات، قطعات، مسمطات، ترکیببندها و مثنویها به خط وی موجود است. همچنین قطعات و مثنویهایی بر اوراق پراکنده از وی بهجای مانده که کلا در این دیوان به حلیه طبع آراسته شده است. برای شناخت تحول و کیفیت شاعری وی اشعار چهار دفتر بهترتیب تقدم و تأخر در پایان دیوان آورده شده تا دانشپژوهان را راهگشای سیر شاعری شاعر از ابتدا تا پایان عمر باشد. | دیوان داوری در چهار بیاض مشتمل بر قصائد، غزلیات، قطعات، مسمطات، ترکیببندها و مثنویها به خط وی موجود است. همچنین قطعات و مثنویهایی بر اوراق پراکنده از وی بهجای مانده که کلا در این دیوان به حلیه طبع آراسته شده است. برای شناخت تحول و کیفیت شاعری وی اشعار چهار دفتر بهترتیب تقدم و تأخر در پایان دیوان آورده شده تا دانشپژوهان را راهگشای سیر شاعری شاعر از ابتدا تا پایان عمر باشد. | ||
اشعار داوری از تازگی و کیفیت خاصی برخوردار است؛ بهطوریکه معانی و مضامین و طرز ادای کلام وی را در دیگر دواوین کمتر میتوان یافت و صبغه سخن وی کاملا از دیگر شعرا ممتاز است. منتقدین و صاحبان تذکره همه کموبیش به بزرگی مقام او در شاعری اذعان کردهاند. شادروان مهدی حمیدی، وی را اشعر شعرای عصر قاجار | اشعار داوری از تازگی و کیفیت خاصی برخوردار است؛ بهطوریکه معانی و مضامین و طرز ادای کلام وی را در دیگر دواوین کمتر میتوان یافت و صبغه سخن وی کاملا از دیگر شعرا ممتاز است. منتقدین و صاحبان تذکره همه کموبیش به بزرگی مقام او در شاعری اذعان کردهاند. شادروان مهدی حمیدی، وی را اشعر شعرای عصر قاجار میداند و درباره سنخ سخن و امتیاز وی بر دیگران بیان میدارد که داوری گل سرسبد خانواده وصال است و باآنکه زود از دنیا رفته، یک دنیا ذوق و لطف از خود به یادگار گذاشته. سبک اصلی او را از این جهت قصیدهسرایی میتوان گفت که این نوع شعر در دیوان او بیشتر از سایر انواع شعر یافت میشود و الا در اقسام سخن بیشوکم مهارت و هنرمندی داشته. اکثر مسمطهای او که به سبک و شیوه مسمطات منوچهری پرداخته شده، از جهت لفظ و معنی بهترین مسمطهای زبان فارسی است.<ref>ر.ک: شرح حال داوری، ص26-27</ref>. | ||
بیشتر قصائد داوری نعت رسول اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) و مدح ناصرالدین شاه و شاهزادگان و حکام فارس و برخی دیگر همچون محمد شاه قاجار، حسین خان نظامالدوله والی فارس، حسامالدوله و غیره است.<ref>ر.ک: همان، ص27</ref>. | بیشتر قصائد داوری نعت رسول اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) و مدح ناصرالدین شاه و شاهزادگان و حکام فارس و برخی دیگر همچون محمد شاه قاجار، حسین خان نظامالدوله والی فارس، حسامالدوله و غیره است.<ref>ر.ک: همان، ص27</ref>. | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
در این اشعار است که با قبر پدرش سخن میگوید، از مسافرت و فراق برادرانش حرف میزند، از دست کسانی که با او میستیزند به لحن جانسوزی گله میکند، برادران بههندرفته خود را با لطف بیانی به شیراز و رکنآباد، میخواند، نشستن کنیزک سیاه خود را در بستر سفید به هنگام خواب ترسیم مینماید، چیزهایی که دیگران از ذکر آنها عجز داشته یا به خیال ذکر آنها نیفتادهاند به نظم میآورد، نقش پندارها و آرزوها و تأثرات را مینماید و چشم خواننده روشن میگردد که بعد از سالهای سال، شاعری پیدا شده که برخلاف دیگران معلوم است دلی در سینهاش میتپد و قلبی در نهادش میخروشد، متأثر میشود، شکوه میکند، خوشحال میشود، فریاد شادی میکشد، سریع التأثیر است، زود میرنجد، کسانی را که به پدرش خرده میگیرند به زندگی و زبانآوری خود تهدید میکند، عرق حمیتی دارد، بوی محبت و الفتی از گفتار او به مشام میرسد، گرمی حرارت خانوادگی که در دواوین دیگر تجلی نیافته، در دیوان وی آشکار شده، قلب افسرده را گرم و روشن میکند و این نکات مجموعا نشان میدهد که داوری را موجب و باعثی بر سخن گفتن بوده است.<ref>ر.ک: همان، پاورقی ص27</ref>. | در این اشعار است که با قبر پدرش سخن میگوید، از مسافرت و فراق برادرانش حرف میزند، از دست کسانی که با او میستیزند به لحن جانسوزی گله میکند، برادران بههندرفته خود را با لطف بیانی به شیراز و رکنآباد، میخواند، نشستن کنیزک سیاه خود را در بستر سفید به هنگام خواب ترسیم مینماید، چیزهایی که دیگران از ذکر آنها عجز داشته یا به خیال ذکر آنها نیفتادهاند به نظم میآورد، نقش پندارها و آرزوها و تأثرات را مینماید و چشم خواننده روشن میگردد که بعد از سالهای سال، شاعری پیدا شده که برخلاف دیگران معلوم است دلی در سینهاش میتپد و قلبی در نهادش میخروشد، متأثر میشود، شکوه میکند، خوشحال میشود، فریاد شادی میکشد، سریع التأثیر است، زود میرنجد، کسانی را که به پدرش خرده میگیرند به زندگی و زبانآوری خود تهدید میکند، عرق حمیتی دارد، بوی محبت و الفتی از گفتار او به مشام میرسد، گرمی حرارت خانوادگی که در دواوین دیگر تجلی نیافته، در دیوان وی آشکار شده، قلب افسرده را گرم و روشن میکند و این نکات مجموعا نشان میدهد که داوری را موجب و باعثی بر سخن گفتن بوده است.<ref>ر.ک: همان، پاورقی ص27</ref>. | ||
«پاکی، مناعت، صدق، وفا و خلوص از اشعار وی میتراود و از انتقادهای شدید پروا نمیکند؛ به این دلایل است که نگارنده معتقد است در این قرن کسی بالفطره از داوری شاعرتر نیست و برخی از اشعار اوست که دل خواننده را تکان | «پاکی، مناعت، صدق، وفا و خلوص از اشعار وی میتراود و از انتقادهای شدید پروا نمیکند؛ به این دلایل است که نگارنده معتقد است در این قرن کسی بالفطره از داوری شاعرتر نیست و برخی از اشعار اوست که دل خواننده را تکان میدهد و شنونده را در جذبه و خلسهای فرومیبرد. از این لحاظ داوری یکی از بزرگترین شعرای این عصر محسوب میشود و بعضی از قصاید او از قصاید طراز اول فارسی محسوب میگردد. اما در طرز ادای مطالب، یعنی در آنجا که فکر برای نمایش خود به قالب کلمات نیازمند است، شاعری است در اغلب اشعار، بادقت؛ ولی در مدیحهسرایی به حکم مجاورت و مصاحبت گاهگاه زیر نفوذ گفتار قاآنی قرار گرفته و متأسفانه مدایحی شبیه به مدایح او گفته است. بااینهمه در قدرت فکر و ابداع معانی شور و هیجانی که خاص شاعر است، بر همه معاصرین خود پیشی گرفته و بیشتر از دیگران شعر را وسیله ابراز احساسات لطیف و عواطف و تأثرات انسانی قرار داده است. | ||
شعر او در گوش، صدای اشعار منوچهری و طنین اشعار خاقانی را دارد و باآنکه بهظاهر به اقتضای اکثر بزرگان شعر سخن گفته، جایز است به سبب برخی معانی نو او را یکی از گویندگان مبدع و فحل این عصر بنامیم و مخصوصا چون این خواص با تبحر در دو یا سه زبان توأم بوده و به حد کافی به لطف طبیعی پیرایه صنعت بخشیده، او را از شعرای ممتاز ساخته و اگر گاهگاه در توصیف خود چنین ابیاتی دارد: | شعر او در گوش، صدای اشعار منوچهری و طنین اشعار خاقانی را دارد و باآنکه بهظاهر به اقتضای اکثر بزرگان شعر سخن گفته، جایز است به سبب برخی معانی نو او را یکی از گویندگان مبدع و فحل این عصر بنامیم و مخصوصا چون این خواص با تبحر در دو یا سه زبان توأم بوده و به حد کافی به لطف طبیعی پیرایه صنعت بخشیده، او را از شعرای ممتاز ساخته و اگر گاهگاه در توصیف خود چنین ابیاتی دارد: | ||
ویرایش