۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'اي ' به 'ای ') |
جز (جایگزینی متن - 'هاى' به 'هاى') |
||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
#:چون هرآنچه قدیم است، یا داراى علتى نیست که در این صورت، واجب الوجود است و عدمش ممتنع، یا داراى علتى است که در این صورت، عدمش هم باید علت و سببى داشته باشد. این سبب، یا عدم علتش خواهد بود، یا سببى دیگر که در هردو صورت، عدم واجب لازم مىآید که محال است؛ درنتیجه عدم قدیم محال خواهد بود<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/17965/1/69 ر.ک: همان، صفحه شصتوسه – شصتونه]</ref>. | #:چون هرآنچه قدیم است، یا داراى علتى نیست که در این صورت، واجب الوجود است و عدمش ممتنع، یا داراى علتى است که در این صورت، عدمش هم باید علت و سببى داشته باشد. این سبب، یا عدم علتش خواهد بود، یا سببى دیگر که در هردو صورت، عدم واجب لازم مىآید که محال است؛ درنتیجه عدم قدیم محال خواهد بود<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/17965/1/69 ر.ک: همان، صفحه شصتوسه – شصتونه]</ref>. | ||
سخن [[ابن کمونه، سعد بن منصور|ابن کمونه]] در بیان عدم حاجت به تصور ماهیت و حقیقت نفس و مزاج این است: «براى اثبات این مدعا که نفس، عین مزاج بدن یا معلول مزاج بدن نیست، لازم است ابتدا به بیان چیستى نفس و نیز چیستى مزاج پرداخته شود؛ زیرا مدعاى فوق یک تصدیق است و در هر تصدیقى باید عنوان موضوع و محمول و رابطه تصور شود و تصورى که تصدیق به آن محتاج است، تصورى است که دال بر مفهوم اسم باشد. اما تصور بهحسب ذات و اقوال | سخن [[ابن کمونه، سعد بن منصور|ابن کمونه]] در بیان عدم حاجت به تصور ماهیت و حقیقت نفس و مزاج این است: «براى اثبات این مدعا که نفس، عین مزاج بدن یا معلول مزاج بدن نیست، لازم است ابتدا به بیان چیستى نفس و نیز چیستى مزاج پرداخته شود؛ زیرا مدعاى فوق یک تصدیق است و در هر تصدیقى باید عنوان موضوع و محمول و رابطه تصور شود و تصورى که تصدیق به آن محتاج است، تصورى است که دال بر مفهوم اسم باشد. اما تصور بهحسب ذات و اقوال شارحهاى که دال بر ماهیت شىء باشند، تنها براى کسى حاصل مىشود که عالم به وجود آن شىء باشد و این تصور خود محتاج تصدیق است. بنابراین براى اثبات قضیه مذکور بیان شرح اسم نفس و مزاج کافى خواهد بود و نیازى به تصور ماهیت و حقیقت نفس و مزاج نیست»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/17965/1/70 ر.ک: همان، صفحه هفتاد]</ref>. | ||
دومین رساله کتاب، رساله «أبدية النفس و قدمها و بساطتها» است. «این رساله، بخشهایى از مقاله اول رساله اول است که فقراتى از چند فصل در آن تلفیق شده است. [[ابن کمونه، سعد بن منصور|ابن کمونه]] این رساله را نیز براى اثبات بقای نفس با بعضى براهین اختراعى خویش نگاشته و در اثنای آن بهمناسبت، برهان خود را بر قدیم بودن نفس هم حکایت کرده است. [[ابن کمونه، سعد بن منصور|ابن کمونه]] خود در این رساله به دو مقاله مزبور نظر داشته است. وى در دیباچه این رساله پس از اینکه از برهان اختراعى خود با اشاره یاد مىکند، مىنویسد: | دومین رساله کتاب، رساله «أبدية النفس و قدمها و بساطتها» است. «این رساله، بخشهایى از مقاله اول رساله اول است که فقراتى از چند فصل در آن تلفیق شده است. [[ابن کمونه، سعد بن منصور|ابن کمونه]] این رساله را نیز براى اثبات بقای نفس با بعضى براهین اختراعى خویش نگاشته و در اثنای آن بهمناسبت، برهان خود را بر قدیم بودن نفس هم حکایت کرده است. [[ابن کمونه، سعد بن منصور|ابن کمونه]] خود در این رساله به دو مقاله مزبور نظر داشته است. وى در دیباچه این رساله پس از اینکه از برهان اختراعى خود با اشاره یاد مىکند، مىنویسد: | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
انسیه برخواه درباره شیوه تصحیح و اقداماتی که در تصحیح این اثر انجام داده چنین مینویسد: از رساله أزلية النفس و بقائها یک نسخه در گنجینه نسخ خطى کتابخانه مجلس شوراى اسلامى به شماره 3814 نگهدارى مىشود. رساله مذکور با خط نسخ خوانا، مگر در مواردى اندک، به سال 1062ق، کتابت شده است. این نسخه در 170 صفحه 17 سطر، به قطع رقعى با جلد تیماج قرمز روشن با آستر کاغذى است. به گزارش [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|آقابزرگ تهرانى]]، از این رساله (مشتمل بر هردو مقاله) | انسیه برخواه درباره شیوه تصحیح و اقداماتی که در تصحیح این اثر انجام داده چنین مینویسد: از رساله أزلية النفس و بقائها یک نسخه در گنجینه نسخ خطى کتابخانه مجلس شوراى اسلامى به شماره 3814 نگهدارى مىشود. رساله مذکور با خط نسخ خوانا، مگر در مواردى اندک، به سال 1062ق، کتابت شده است. این نسخه در 170 صفحه 17 سطر، به قطع رقعى با جلد تیماج قرمز روشن با آستر کاغذى است. به گزارش [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|آقابزرگ تهرانى]]، از این رساله (مشتمل بر هردو مقاله) نسخهاى به خط خود ابن کمونه در خزانه غرویه نجف اشرف موجود است. | ||
ازآنجاکه نسخه خطى رساله «أزلية النفس و بقائها» منحصربهفرد است، ازاینرو روش تصحیح قیاسى در تصحیح آن بهکار گرفته شد؛ یعنى کلمات درست و مضبوط با توجه به محتواى اثر جایگزین اغلاط و موارد نامضبوط گردید. در حین تصحیح اگر افزودن کلمه یا کلماتى براى حفظ معنى یا تکمیل جمله ضرورى دانسته شد، در متن کتاب، داخل [] نهاده شد و چنانچه کلمه یا عباراتى با توجه به محتواى متن، غلط یا نامناسب تشخیص داده شد، بهجاى آن کلمه صحیح یا اصح قرار داده شد. تمامى این موارد در متن مصحح شمارهگذارى شده و آنگاه کلمه یا عبارات غلط در زیرنویس، هریک بهترتیب شماره، ثبت و گزارش شده است. | ازآنجاکه نسخه خطى رساله «أزلية النفس و بقائها» منحصربهفرد است، ازاینرو روش تصحیح قیاسى در تصحیح آن بهکار گرفته شد؛ یعنى کلمات درست و مضبوط با توجه به محتواى اثر جایگزین اغلاط و موارد نامضبوط گردید. در حین تصحیح اگر افزودن کلمه یا کلماتى براى حفظ معنى یا تکمیل جمله ضرورى دانسته شد، در متن کتاب، داخل [] نهاده شد و چنانچه کلمه یا عباراتى با توجه به محتواى متن، غلط یا نامناسب تشخیص داده شد، بهجاى آن کلمه صحیح یا اصح قرار داده شد. تمامى این موارد در متن مصحح شمارهگذارى شده و آنگاه کلمه یا عبارات غلط در زیرنویس، هریک بهترتیب شماره، ثبت و گزارش شده است. | ||
مؤلف گاه نقل قولهایى را جهت بحث و تحقیق در اثر خود آورده است. این نقلها غالباً داراى اختلاف با مأخذ بهدستآمده از آنهاست؛ ازینرو، متن اقوال در مأخذ با نقل رساله مقابله شده و تمامى اختلافات یا اغلاط مشخص و ثبت شد. روش کار در این موارد چنین بود که نقل قولها عینا | مؤلف گاه نقل قولهایى را جهت بحث و تحقیق در اثر خود آورده است. این نقلها غالباً داراى اختلاف با مأخذ بهدستآمده از آنهاست؛ ازینرو، متن اقوال در مأخذ با نقل رساله مقابله شده و تمامى اختلافات یا اغلاط مشخص و ثبت شد. روش کار در این موارد چنین بود که نقل قولها عینا بهگونهاى که در نسخه خطى آمده در متن مصحح نوشته شده، مگر در مواضعى که نقل از حیث قواعد صرف و نحو و نگارش غلط و درنتیجه مخل معناى عبارت بوده است. در این صورت، اغلاط در متن تصحیح و در زیرنویس مقابل (م)، به همان ترتیب که در مورد اغلاط خود متن گفته شد، ثبت شده است... در تصحیح رساله دوم با عنوان «رسالة في أبدية النفس و قدمها و بساطتها»، پس از استنساخ نسخهها و مقابله آنها، از شیوه تصحیح بینابین استفاده شد. ازآنجاکه هر پنج نسخه این اثر داراى اغلاط و افتادگى بود، استفاده از شیوه تصحیح بر مبناى نسخه اساس ممکن نبود؛ ازاینرو، از شیوه تصحیح التقاطى استفاده شد؛ بهطورىکه اغلاط، نواقص و افتادگیها با تطبیق و مقایسه نسخ و نیز با توجه و تأمل در مصطلحات و عبارات و همچنین حدود بافت بیان و معنى مقالات رساله اول، اصلاح شد. | ||
همچنین جهت تسهیل در استفاده از متن و قرائت و فهم مطالب، موارد ذیل اعمال شده: | همچنین جهت تسهیل در استفاده از متن و قرائت و فهم مطالب، موارد ذیل اعمال شده: |
ویرایش