۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های') |
جز (جایگزینی متن - 'ولي' به 'ولی') |
||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
مقدمه: يكى از مخالفان مذهب تشيع و ائمه(ع)، به نام ابن حجر هيثمى، كتابى تأليف نمود به نام «الصواعق المحرقة». وى، در كتاب خود، اصول | مقدمه: يكى از مخالفان مذهب تشيع و ائمه(ع)، به نام ابن حجر هيثمى، كتابى تأليف نمود به نام «الصواعق المحرقة». وى، در كتاب خود، اصول اولیه شيعه را بررسى كرده و به خيال خود براى ابطال هر يك چندين دليل آورده است. | ||
او، ادله شيعه را در اثبات امامت [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] ذكر كرده و آنها را رد كرده است. | او، ادله شيعه را در اثبات امامت [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] ذكر كرده و آنها را رد كرده است. | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
پس از انتشار كتاب ابن حجر، علماى بزرگوار شيعه هر يك به گونهاى در صدد جوابگويى به آن برآمدند. در اين خصوص كتابهایى هم توسط علماى شيعه نگاشته شد و جوابهاى مستدل و محكمى به ابن حجر داده شد. | پس از انتشار كتاب ابن حجر، علماى بزرگوار شيعه هر يك به گونهاى در صدد جوابگويى به آن برآمدند. در اين خصوص كتابهایى هم توسط علماى شيعه نگاشته شد و جوابهاى مستدل و محكمى به ابن حجر داده شد. | ||
اولین كسى كه اقدام به پاسخگويى كرد و در اين زمينه دست به تأليف زد، [[شوشتری، نورالله بن شریفالدین|قاضى نورالله شوشترى]] بود. | |||
[[شوشتری، نورالله بن شریفالدین|قاضى نورالله]]، در اين كتاب، تا پایان باب سوم از كتاب ابن حجر را كه مربوط به ابوبكر است، نقد نموده و بحث پيرامون خلافت عمر و عثمان (از باب چهارم به بعد كتاب ابن حجر) را مطرح نكرده، زيرا با اثبات شرعى نبودن خلافت ابوبكر و مسجل شدن غصب خلافت توسط او، نيازى به ابطال خلافت عمر و عثمان نداريم، چرا كه با باطل شدن خلافت اولى، خلافت دومى و سومى هم باطل خواهد بود و بدينسان اثبات قول شيعه ضرورى مىشود. | [[شوشتری، نورالله بن شریفالدین|قاضى نورالله]]، در اين كتاب، تا پایان باب سوم از كتاب ابن حجر را كه مربوط به ابوبكر است، نقد نموده و بحث پيرامون خلافت عمر و عثمان (از باب چهارم به بعد كتاب ابن حجر) را مطرح نكرده، زيرا با اثبات شرعى نبودن خلافت ابوبكر و مسجل شدن غصب خلافت توسط او، نيازى به ابطال خلافت عمر و عثمان نداريم، چرا كه با باطل شدن خلافت اولى، خلافت دومى و سومى هم باطل خواهد بود و بدينسان اثبات قول شيعه ضرورى مىشود. |
ویرایش