پرش به محتوا

الوافي بالوفيات: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۷ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ولي' به 'ولی'
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های')
جز (جایگزینی متن - 'ولي' به 'ولی')
خط ۲۶: خط ۲۶:
| تعداد جلد =22
| تعداد جلد =22
| کتابخانۀ دیجیتال نور =15098
| کتابخانۀ دیجیتال نور =15098
| کتابخوان همراه نور =11452
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
خط ۵۹: خط ۶۰:
مؤلف در مقدمه طولانى كتاب كه در باب تاريخ است، در فصل نهم، در فوايد تاريخ، با ذكر نمونه‌هایى، اهميت دانستن تاريخ وفيات را بر ما روشن مى‌سازد. وى معتقد است با معرفت به تاريخ وفات بزرگان، دروغ شيادان براى نفع بردن از جعل موضوعات تاريخى، آشكار مى‌شود. به همين دليل صفدى به ضبط تاريخ وفات اعيان در الوافي دقت زيادى مبذول داشته؛ به‌طورى‌كه خود تصريح كرده است كه تاريخ وفاتى را جا نگذاشته، مگر عده كمى و دليل نياوردن تاريخ وفات آن عده اين بوده كه با وجود تحقيق، تاريخ وفات آنها بر وى روشن نشده است.<ref>همان، ص38</ref>
مؤلف در مقدمه طولانى كتاب كه در باب تاريخ است، در فصل نهم، در فوايد تاريخ، با ذكر نمونه‌هایى، اهميت دانستن تاريخ وفيات را بر ما روشن مى‌سازد. وى معتقد است با معرفت به تاريخ وفات بزرگان، دروغ شيادان براى نفع بردن از جعل موضوعات تاريخى، آشكار مى‌شود. به همين دليل صفدى به ضبط تاريخ وفات اعيان در الوافي دقت زيادى مبذول داشته؛ به‌طورى‌كه خود تصريح كرده است كه تاريخ وفاتى را جا نگذاشته، مگر عده كمى و دليل نياوردن تاريخ وفات آن عده اين بوده كه با وجود تحقيق، تاريخ وفات آنها بر وى روشن نشده است.<ref>همان، ص38</ref>


صفدى «عبرت گرفتن» از اخبار گذشتگان را انگيزه اصلى تأليف خود بيان كرده و شايد بتوان گفت اين نوع نگاه صفدى به تراجم، در واقع تلفيق تاريخ با دين است؛ زيرا وى بر اساس آيه قرآنى: «'''لقد كان في قصصهم عبرة لأولي الألباب'''».<ref>يوسف: 111</ref>، معتقد است كه در حكايات مشاهير، عبرت‌هایى براى اهل تفكر و انديشه است.<ref>ر.ک: همان، ص39</ref>
صفدى «عبرت گرفتن» از اخبار گذشتگان را انگيزه اصلى تأليف خود بيان كرده و شايد بتوان گفت اين نوع نگاه صفدى به تراجم، در واقع تلفيق تاريخ با دين است؛ زيرا وى بر اساس آيه قرآنى: «'''لقد كان في قصصهم عبرة لأولی الألباب'''».<ref>يوسف: 111</ref>، معتقد است كه در حكايات مشاهير، عبرت‌هایى براى اهل تفكر و انديشه است.<ref>ر.ک: همان، ص39</ref>


از نظر صفدى با درك و فهم تراجم، مى‌توان پله‌هاى صعود را طى كرد و در اخبار ايشان، تسلى و دلدارى است. در حقيقت در تراجم فرهنگ‌نامه وى، تاريخى مفيد، دورانديشى، موعظه و عبرت و معرفت است. اما انگيزه فرعى وى، اختصار و محدود ساختن تراجم اعيان به معاصران خود وى است.<ref>همان، ص39-40</ref>
از نظر صفدى با درك و فهم تراجم، مى‌توان پله‌هاى صعود را طى كرد و در اخبار ايشان، تسلى و دلدارى است. در حقيقت در تراجم فرهنگ‌نامه وى، تاريخى مفيد، دورانديشى، موعظه و عبرت و معرفت است. اما انگيزه فرعى وى، اختصار و محدود ساختن تراجم اعيان به معاصران خود وى است.<ref>همان، ص39-40</ref>
خط ۷۵: خط ۷۶:
صفدى ذيل ترجمه 1482 مربوط به محمد بن احمد بن شويش مى‌نويسد: «بسيار اهل تلاوت قرآن، جوانمرد و نيكوكار بود».<ref>همان، ص42</ref>
صفدى ذيل ترجمه 1482 مربوط به محمد بن احمد بن شويش مى‌نويسد: «بسيار اهل تلاوت قرآن، جوانمرد و نيكوكار بود».<ref>همان، ص42</ref>


ارزيابى شخصيت مترجم در پايان، از ديگر ويژگى‌هاى اثر حاضر مى‌باشد. نویسنده نيز مانند بسيارى فرهنگ‌نامه‌نويسان ديدگاه خود را با استفاده از منابع دست اول و يا از طريق مقايسه چند ديدگاه معتبر ارائه مى‌دهد. گاهى به موجب رعايت تقوا يا نبود منابع و اطلاعات دست اول يا هر دوى آن‌ها، قضاوت اسلاف خود را نقل كرده است. از باب مثال، ذيل ترجمه محمد بن سليمان بن حرث مشهور به حافظ بن باغندى، اولين ترجمه كتاب، مى‌نويسد: «ابوبكر اسماعيلى گويد: من او را متهم به كذب نمى‌كنم، ولى بسيار خطا مى‌كرد و خطيب راجع به او گويد: تمام اساتيد ما به او اعتراض می‌كردند. دارقطنى درباره وى معتقد بود كه بسيار اشتباه مى‌كرد».<ref>ر.ک: همان</ref>
ارزيابى شخصيت مترجم در پايان، از ديگر ويژگى‌هاى اثر حاضر مى‌باشد. نویسنده نيز مانند بسيارى فرهنگ‌نامه‌نويسان ديدگاه خود را با استفاده از منابع دست اول و يا از طريق مقايسه چند ديدگاه معتبر ارائه مى‌دهد. گاهى به موجب رعايت تقوا يا نبود منابع و اطلاعات دست اول يا هر دوى آن‌ها، قضاوت اسلاف خود را نقل كرده است. از باب مثال، ذيل ترجمه محمد بن سليمان بن حرث مشهور به حافظ بن باغندى، اولین ترجمه كتاب، مى‌نويسد: «ابوبكر اسماعيلى گويد: من او را متهم به كذب نمى‌كنم، ولى بسيار خطا مى‌كرد و خطيب راجع به او گويد: تمام اساتيد ما به او اعتراض می‌كردند. دارقطنى درباره وى معتقد بود كه بسيار اشتباه مى‌كرد».<ref>ر.ک: همان</ref>


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش