۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های') |
جز (جایگزینی متن - 'ولي' به 'ولی') |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
كتاب با دو مقدمه از محقق و مؤلف آغاز شده و در ادامه، متن و در پایان، مصادر تحقيق و فهرست مطالب ذكر شده است. | كتاب با دو مقدمه از محقق و مؤلف آغاز شده و در ادامه، متن و در پایان، مصادر تحقيق و فهرست مطالب ذكر شده است. | ||
[[علمالهدی، علی بن حسین|سيدمرتضى]] براى | [[علمالهدی، علی بن حسین|سيدمرتضى]] براى اولین بار، اين روش كتابت و اسلوب خاص در طرح مسائل و شبهات را به طريقه سؤال و جواب (فإن قيل... قلنا...) به كار برد و در آن با برهانى قوى و منطقى متين، اشكالات مخالفين را جواب داده، استدلالهاى آنان را باطل ساخته و غيبت امام زمان، حضرت مهدى(عج) و اسباب و علّتها و حكمتهاى الهى موجود در آن را، اثبات نموده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16180/1/16 واحد تحقيقات مسجد مقدس جمكران، ص16]</ref> | ||
سپس در نوشتارى تكميلى كه بعد از اتمام «المقنع» بر آن افزوده است، مطالب آن را تكميل نموده و در آن از كيفيت ارتباط امام غايب(ع) با | سپس در نوشتارى تكميلى كه بعد از اتمام «المقنع» بر آن افزوده است، مطالب آن را تكميل نموده و در آن از كيفيت ارتباط امام غايب(ع) با اولیا و دوستان خود در طى دوران غيبت و نيز از چگونگى رفتار شیعیان با او بحث نموده و به همه پرسشهایى كه در اثناى اين مباحث ممكن است مطرح شود، پاسخ گفته است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16180/1/16 واحد تحقيقات مسجد مقدس جمكران، ص16]</ref> | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
مقدمه محقق، شامل اهميت و جايگاه كتاب، انگيزه و زمان تأليف، نسخ مورد استفاده و شيوه تحقيق مىباشد. | مقدمه محقق، شامل اهميت و جايگاه كتاب، انگيزه و زمان تأليف، نسخ مورد استفاده و شيوه تحقيق مىباشد. | ||
اولین بحثى كه مؤلف به آن مىپردازد «امامت و عصمت، دو اصل مبنايى براى غيبت» است. ايشان بعد از ثابت نمودن دو اصل امامت و عصمت (هيچيك از زمانهاى تكليف از امام خالى نيست؛ چون خالى بودن، نوعى اخلال به تمكين آنان و مضر به حسن تكليف آنهاست. امام مزبور به حكم عقل مىبايست از خطا و لغزش و انجام هر ناپسندى معصوم باشد)، به دنبال مصداقى براى امام غايب مىرود و ثابت مىكند كه امام دوازدهم شیعیان همان امام غايب است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16103/1/34 متن كتاب، ص34]</ref> | |||
مؤلف در ادامه به توضيح بيشتر اصل امامت و اصل عصمت مىپردازد، سپس ديدگاه فرقههایى همچون كيسانيه، ناووسيه و واقفه را درباره امامت و مصداق آن بررسى مىكند.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16103/1/37 همان، ص37]</ref> | مؤلف در ادامه به توضيح بيشتر اصل امامت و اصل عصمت مىپردازد، سپس ديدگاه فرقههایى همچون كيسانيه، ناووسيه و واقفه را درباره امامت و مصداق آن بررسى مىكند.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16103/1/37 همان، ص37]</ref> | ||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
مؤلف در جاى ديگر در پاسخ به چنين اشكالى: «اگر گفته شود با فرض غيبت امام، چه راهى براى رسيدن به حق وجود دارد؟ شما اگر پاسخ دهيد هيچ راهى وجود ندارد، كه مردم را در ساير امورشان در حيرت و ضلالت و شك قرار دادهايد و اگر بگوييد: به كمك ادله حق، به حق دسترسى پيدا مىشود، خود با اين سخن تصريح كردهايد به عدم احتياج به امام»، مىنويسد: «حق بر دو گونه است: عقلى و سمعى. عقلى با ادله آن و با تفكر دريافت مىشود و سمعى، با اقوال پيامبر و ائمه، ولى از آنجا كه امكان دارد ناقلين از نقل تمام اقوال پيامبر و ائمه عدول كرده باشند، حال يا از روى اعتماد يا از روى اشتباه، در نتيجه نقل قطع گردد يا در ميان كسانى كه نقلشان حجت نيست بماند، بنابراین نياز به امامى است كه آن را توضيح دهد و موضع تقصير را آشكار گرداند».<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16103/1/59 همان، ص59]</ref> | مؤلف در جاى ديگر در پاسخ به چنين اشكالى: «اگر گفته شود با فرض غيبت امام، چه راهى براى رسيدن به حق وجود دارد؟ شما اگر پاسخ دهيد هيچ راهى وجود ندارد، كه مردم را در ساير امورشان در حيرت و ضلالت و شك قرار دادهايد و اگر بگوييد: به كمك ادله حق، به حق دسترسى پيدا مىشود، خود با اين سخن تصريح كردهايد به عدم احتياج به امام»، مىنويسد: «حق بر دو گونه است: عقلى و سمعى. عقلى با ادله آن و با تفكر دريافت مىشود و سمعى، با اقوال پيامبر و ائمه، ولى از آنجا كه امكان دارد ناقلين از نقل تمام اقوال پيامبر و ائمه عدول كرده باشند، حال يا از روى اعتماد يا از روى اشتباه، در نتيجه نقل قطع گردد يا در ميان كسانى كه نقلشان حجت نيست بماند، بنابراین نياز به امامى است كه آن را توضيح دهد و موضع تقصير را آشكار گرداند».<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16103/1/59 همان، ص59]</ref> | ||
مؤلف درباره علّت عدم ظهور امام(ع) براى دوستان خود چنين مىگويد: «بزرگان شيعه از اين سؤال جواب دادهاند به اينكه مانعى ندارد و بعيد نيست كه علّت غيبت امام از | مؤلف درباره علّت عدم ظهور امام(ع) براى دوستان خود چنين مىگويد: «بزرگان شيعه از اين سؤال جواب دادهاند به اينكه مانعى ندارد و بعيد نيست كه علّت غيبت امام از اولیا و دوستان خويش اين باشد كه مىترسد بعد از ديدار، آنان خبرش را فاش كنند و از روى خوشحالى درباره ديدار و همنشينى او با ايشان سخن گويند و اين امر - اگرچه به شكل غير عمدى - منجر به ترس از دشمنان شود».<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16103/1/61 همان، ص61]</ref> | ||
سپس، پاسخ مزبور را نقد مىكند و در ادامه مىنويسد: «اولا ما قطع و يقين نداريم كه او براى همه | سپس، پاسخ مزبور را نقد مىكند و در ادامه مىنويسد: «اولا ما قطع و يقين نداريم كه او براى همه اولیاى خويش غايب و مستور باشد؛ زيرا كه خود اين مطلب نيز بر ما پوشيده است و هريك از ما فقط حال خودش را مىداند، نه حال ديگران را. | ||
و زمانى كه ظهور آن حضرت را براى آنان ممكن شماريم، همان طور كه احتمال عدم ظهور نيز هست، بايد علّتى را براى غايب ماندن احتمالى آن حضرت از ايشان ذكر نماييم. | و زمانى كه ظهور آن حضرت را براى آنان ممكن شماريم، همان طور كه احتمال عدم ظهور نيز هست، بايد علّتى را براى غايب ماندن احتمالى آن حضرت از ايشان ذكر نماييم. | ||
و بهترين و نزدیک ترين دليل به حق اين است كه بگوييم: بايد علّت غيبت از | و بهترين و نزدیک ترين دليل به حق اين است كه بگوييم: بايد علّت غيبت از اولیا و دوستان، مشابه و همانند علت غيبت از دشمنان باشد... علاوه بر اين دانستيم كه علم به امام زمان(ع) بهنحو تعيين و جدا كردن او از مدّعيان دروغين، جز بهوسيله معجزه صورت نمىگيرد؛ زيرا نصّ و روايت صحيح - درباره امامت خصوص اين امام - براى معيّن شدن و مشخّص گشتن او كفايت نمىكند، بلكه بايد معجزهاى آشكار، به دست او صورت گيرد، تا تصديق كنيم كه وى فرزند [[امام حسن عسکری(ع)]] است. | ||
و علم به معجزه و دلالت كردن آن بر ظهور، راهش، استدلالى است كه ممكن است مورد شبهه قرار گيرد و هركس درباره كسى كه معجزه به دست او ظهور يافته شبههاى پيدا كرد و معتقد شد كه اين معجزه، باطل و نوعى تصرّف خارقالعاده در اشياست و قائل شد كه انجامدهنده اين معجزه دروغگو است، چنين كسى ملحق به اعدا و از زمره دشمنان محسوب مىشود، از جهت اينكه بايد از او ترسيد.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16103/1/65 همان، ص65]</ref> | و علم به معجزه و دلالت كردن آن بر ظهور، راهش، استدلالى است كه ممكن است مورد شبهه قرار گيرد و هركس درباره كسى كه معجزه به دست او ظهور يافته شبههاى پيدا كرد و معتقد شد كه اين معجزه، باطل و نوعى تصرّف خارقالعاده در اشياست و قائل شد كه انجامدهنده اين معجزه دروغگو است، چنين كسى ملحق به اعدا و از زمره دشمنان محسوب مىشود، از جهت اينكه بايد از او ترسيد.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16103/1/65 همان، ص65]</ref> | ||
خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
ايشان در ادامه، شبهاتى درباره دوستان امام مطرح مىكند و خود نيز پاسخ مىدهد. | ايشان در ادامه، شبهاتى درباره دوستان امام مطرح مىكند و خود نيز پاسخ مىدهد. | ||
در انتهاى كتاب، «كتاب الزيادة المكمل بها كتاب المقنع» آمده كه حاوى مطالبى است از قبيل: الهامگيرى | در انتهاى كتاب، «كتاب الزيادة المكمل بها كتاب المقنع» آمده كه حاوى مطالبى است از قبيل: الهامگيرى اولیا از امام غايب و عدم فرق بين امام غايب و امام حاضر، عدم ضرورت ظهور براى اولیا، چگونگى آگاهى امام غايب از امور و كيفيت اگاهى امام به زمان ظهور و... | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش