۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - ' .' به '.') |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
پیش از محتوای کتاب، محققش دکتر محمد بن عبدالله قناص، مقدمه مفصلی بر آن نوشته و در آن ترجمهای از نویسنده ارائه کرده، درباره کتاب توضیح داده و درباره نسبت کتاب به مؤلف و تحقیقی که در اثر انجام داده نوشته است. | پیش از محتوای کتاب، محققش دکتر محمد بن عبدالله قناص، مقدمه مفصلی بر آن نوشته و در آن ترجمهای از نویسنده ارائه کرده، درباره کتاب توضیح داده و درباره نسبت کتاب به مؤلف و تحقیقی که در اثر انجام داده نوشته است. | ||
موضوع این کتاب همانطور که از آن معلوم است غرائب حدیث است. پیش از نویسنده این کتاب نیز کسانی درباره غریب الحدیث مطلب نوشته بودند. مثلاً دو تا از بهترین کتابهای سابق بر این اثر در غریب الحدیث کتابهای ابوعبید و [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتیبه]] در غریب الحدیث هستند که آنچه را که از دید پیشینیان مخفی مانده بود را ذکر کردند. [[سرقسطی، قاسم بن ثابت|قاسم بن ثابت سرقسطی]] پس از اطلاع از کتابهای ابوعبید و [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتیبه]] که در اندلس منتشر شده بودند و استفاده از آنها میان علما متداول بود، تصمیم بر تکمیل این کتابها و استیفای مواردی که از نویسندگان آنها فوت شده بود، گرفت؛ وی در «الدلائل» به تذییل و استدراک مواردی از این دو کتاب پرداخته است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41299/1/44 ر.ک: مقدمه محقق، ص44-45]</ref> ابوالربیع ابن سالم درباره موضوع کتاب گفته است: «من تألیف بلادنا کتاب الدلائل فی الغریب مما لم یذکره ابوعبید و لا ابن قتیبه لقاسم بن ثابت».<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41299/1/46 همان، ص46]</ref> خود نویسنده نیز در لابهلای مطالب کتاب گاهی به این مطلب اشاره کرده است که این اثر ذیل و تتمیمی است بر کارهای ابوعبید و [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتیبه]] مثلاً در شماره 45 میگوید: «و هذا حدیث قد ذکره ابوعبید الا ان فی استدارته للعرب وجها لم یذکره ابوعبید، فاجتلبناه لذلک و هو إن شاء الله وجه الحدیث» یا در شماره 42 مینویسد: «و أرم الرجل: إذا سکت و ضم شفتیه و قد تقدم تفسیره فی کتاب ابی محمد عبدالله بن مسلم بن قتیبه» و... .<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41299/1/47 ر.ک: همان، ص47]</ref> علاوه بر این مورد، وی در تفسیر و شرح احادیث نیز مواردی را ذکر کرده که آنها از آن اعراض کردهاند مثلاً احادیث شماره 45 و 314.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41299/1/48 ر.ک: همان، ص48]</ref> | موضوع این کتاب همانطور که از آن معلوم است غرائب حدیث است. پیش از نویسنده این کتاب نیز کسانی درباره غریب الحدیث مطلب نوشته بودند. مثلاً دو تا از بهترین کتابهای سابق بر این اثر در غریب الحدیث کتابهای ابوعبید و [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتیبه]] در غریب الحدیث هستند که آنچه را که از دید پیشینیان مخفی مانده بود را ذکر کردند. [[سرقسطی، قاسم بن ثابت|قاسم بن ثابت سرقسطی]] پس از اطلاع از کتابهای ابوعبید و [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتیبه]] که در اندلس منتشر شده بودند و استفاده از آنها میان علما متداول بود، تصمیم بر تکمیل این کتابها و استیفای مواردی که از نویسندگان آنها فوت شده بود، گرفت؛ وی در «الدلائل» به تذییل و استدراک مواردی از این دو کتاب پرداخته است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41299/1/44 ر.ک: مقدمه محقق، ص44-45]</ref> ابوالربیع ابن سالم درباره موضوع کتاب گفته است: «من تألیف بلادنا کتاب الدلائل فی الغریب مما لم یذکره ابوعبید و لا ابن قتیبه لقاسم بن ثابت».<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41299/1/46 همان، ص46]</ref> خود نویسنده نیز در لابهلای مطالب کتاب گاهی به این مطلب اشاره کرده است که این اثر ذیل و تتمیمی است بر کارهای ابوعبید و [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتیبه]] مثلاً در شماره 45 میگوید: «و هذا حدیث قد ذکره ابوعبید الا ان فی استدارته للعرب وجها لم یذکره ابوعبید، فاجتلبناه لذلک و هو إن شاء الله وجه الحدیث» یا در شماره 42 مینویسد: «و أرم الرجل: إذا سکت و ضم شفتیه و قد تقدم تفسیره فی کتاب ابی محمد عبدالله بن مسلم بن قتیبه» و....<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41299/1/47 ر.ک: همان، ص47]</ref> علاوه بر این مورد، وی در تفسیر و شرح احادیث نیز مواردی را ذکر کرده که آنها از آن اعراض کردهاند مثلاً احادیث شماره 45 و 314.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41299/1/48 ر.ک: همان، ص48]</ref> | ||
ظاهراً در ابتدای نسخه خطی این کتاب مقدمهای از مؤلف بوده که از بین رفته ازاینرو شیوه تصنیفش به قلم خودش را نداریم لذا باید این شیوه را از میان متن کتاب استخراج کرد. محقق کتاب روش نویسنده را در این اثر به شکل ذیل توضیح میدهد: | ظاهراً در ابتدای نسخه خطی این کتاب مقدمهای از مؤلف بوده که از بین رفته ازاینرو شیوه تصنیفش به قلم خودش را نداریم لذا باید این شیوه را از میان متن کتاب استخراج کرد. محقق کتاب روش نویسنده را در این اثر به شکل ذیل توضیح میدهد: | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
# وی ابتدا حدیث یا اثر را آورده و سپس إسنادش را. او در مواردی که حدیث طولانی بوده بر آن میزانی از حدیث که مورد احتیاج بوده، اکتفا کرده است و به بقیه حدیث با کلماتی مانند «و ذکر الحدیث» یا «و ذکر حدیثا طویلا» یا «الحدیث بطوله» یا «فی حدیث طویل هذا فیه» اشاره کرده است. | # وی ابتدا حدیث یا اثر را آورده و سپس إسنادش را. او در مواردی که حدیث طولانی بوده بر آن میزانی از حدیث که مورد احتیاج بوده، اکتفا کرده است و به بقیه حدیث با کلماتی مانند «و ذکر الحدیث» یا «و ذکر حدیثا طویلا» یا «الحدیث بطوله» یا «فی حدیث طویل هذا فیه» اشاره کرده است. | ||
# [[سرقسطی، قاسم بن ثابت|سرقسطی]] اسانید احادیث و آثار را در غالب موارد متصلاً ذکر میکند و در برخی موارد اسناد را معلق میگذارد و میگوید: «یرویه فلان» یا «یروی عن فلان» و در برخی مواقع حدیث را بدون سند ذکر میکند. مخصوصاً در موردی که در تضاعیف کلامش به آن استشهاد میکند. | # [[سرقسطی، قاسم بن ثابت|سرقسطی]] اسانید احادیث و آثار را در غالب موارد متصلاً ذکر میکند و در برخی موارد اسناد را معلق میگذارد و میگوید: «یرویه فلان» یا «یروی عن فلان» و در برخی مواقع حدیث را بدون سند ذکر میکند. مخصوصاً در موردی که در تضاعیف کلامش به آن استشهاد میکند. | ||
# نویسنده بر احادیث مرفوع و موقوف و مقطوع و مانند آن از اقوال صحابه و ... نیز اطلاق لفظ حدیث کرده است. | # نویسنده بر احادیث مرفوع و موقوف و مقطوع و مانند آن از اقوال صحابه و... نیز اطلاق لفظ حدیث کرده است. | ||
# نویسنده بر ذکر آنچه اساتیدش یا دیگران درباره حدیث بیان کردهاند مانند مواردی که متعلق به روایت یا درایت و... است، امانتدار و حافظ است مانند روایت 31، 61، 62 و... . | # نویسنده بر ذکر آنچه اساتیدش یا دیگران درباره حدیث بیان کردهاند مانند مواردی که متعلق به روایت یا درایت و... است، امانتدار و حافظ است مانند روایت 31، 61، 62 و.... | ||
# مؤلف عنایت خاصی به آنچه اساتیدش و دیگران درباره الفاظ غریبه و معانی مشکله ذکر کردهاند دارد. | # مؤلف عنایت خاصی به آنچه اساتیدش و دیگران درباره الفاظ غریبه و معانی مشکله ذکر کردهاند دارد. | ||
# مؤلف در تفسیرش درباره الفاظ و شرح معانی، شیوه جمع الفاظ و روایات مختلفه و یاری جستن از آن در روشنسازی منظورش را پیش گرفته و در بسیاری از موارد شاهدیم که مثلاً حدیثی را با اسنادش ذکر میکند و میگوید: و بغیر هذا الاسناد کذا و کذا؛ مانند 449، 445، 437 و... . مثلاً در حدیث 449 حدیث ابوذر با مضمون ان الله یبغض الخال المقل و الشیخ الزانی و... را ذکر کرده و در ادامه آن میگوید: و فی غیر هذا الاسناد: و العائل: المزهو. | # مؤلف در تفسیرش درباره الفاظ و شرح معانی، شیوه جمع الفاظ و روایات مختلفه و یاری جستن از آن در روشنسازی منظورش را پیش گرفته و در بسیاری از موارد شاهدیم که مثلاً حدیثی را با اسنادش ذکر میکند و میگوید: و بغیر هذا الاسناد کذا و کذا؛ مانند 449، 445، 437 و.... مثلاً در حدیث 449 حدیث ابوذر با مضمون ان الله یبغض الخال المقل و الشیخ الزانی و... را ذکر کرده و در ادامه آن میگوید: و فی غیر هذا الاسناد: و العائل: المزهو. | ||
# نویسنده در این کتاب بر تفسیر حدیث به حدیث تلاش دارد. وی همچنین از تفسیر حدیث با اقوال صحابه و تفسیر اقوال صحابه با کلام یکدیگر نیز استفاده میکند و در توضیح این کلمات و روایات از لغت عرب هم بهره میبرد. عنوان کتاب نیز مشیر به این مطلب هست زیرا عنوانش «الدلائل علی معانی الحدیث بالمثل و الشاهد» است که به معنی شرح حدیث به مماثلش و مشابهش از احادیث و آثار است. | # نویسنده در این کتاب بر تفسیر حدیث به حدیث تلاش دارد. وی همچنین از تفسیر حدیث با اقوال صحابه و تفسیر اقوال صحابه با کلام یکدیگر نیز استفاده میکند و در توضیح این کلمات و روایات از لغت عرب هم بهره میبرد. عنوان کتاب نیز مشیر به این مطلب هست زیرا عنوانش «الدلائل علی معانی الحدیث بالمثل و الشاهد» است که به معنی شرح حدیث به مماثلش و مشابهش از احادیث و آثار است. | ||
# نویسنده قول در توضیح الفاظی که بیش از یک وجه دارند تفصیل داده و مأخذ لغوی در آن را توضیح داده است مثلاً روایت 612، 568، 501 و... . | # نویسنده قول در توضیح الفاظی که بیش از یک وجه دارند تفصیل داده و مأخذ لغوی در آن را توضیح داده است مثلاً روایت 612، 568، 501 و.... | ||
# [[سرقسطی، قاسم بن ثابت|سرقسطی]] بر توجیه احادیثی که در نظرش با احادیث دیگر معارضند و همچنین آثاری که فکر میکند با آنچه در سنت هست مخالفند، میکوشد؛ مانند شماره 495، 266 و ... | # [[سرقسطی، قاسم بن ثابت|سرقسطی]] بر توجیه احادیثی که در نظرش با احادیث دیگر معارضند و همچنین آثاری که فکر میکند با آنچه در سنت هست مخالفند، میکوشد؛ مانند شماره 495، 266 و... | ||
# همچنین او مواردی که در روایت هست و به نظرش وجهی برای آن در لغت نیست را توجیه میکند. مثلاً کلمه نثد در شماره 252. | # همچنین او مواردی که در روایت هست و به نظرش وجهی برای آن در لغت نیست را توجیه میکند. مثلاً کلمه نثد در شماره 252. | ||
# او در کتاب، برخی مسائل فقهی را عرضه کرده و وجه استنباط از نص را در مسئله مورد نظر توضیح داده است. | # او در کتاب، برخی مسائل فقهی را عرضه کرده و وجه استنباط از نص را در مسئله مورد نظر توضیح داده است. |
ویرایش