پرش به محتوا

بحوث في الأصول (اصفهاني، محمدحسين): تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'هاي' به 'های'
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>')
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های')
خط ۴۸: خط ۴۸:




به نظر مى‌رسد هدف اصلى مؤلف از نگارش كتاب الأصول على نهج الحديث، طرح خلاصه و مختصر مباحث كتاب نهاية الدراية و نظريات جديدش بوده است، زيرا مكررا تفصيل مباحث كتاب را به «نهاية» ارجاع مى‌دهد.
به نظر مى‌رسد هدف اصلى مؤلف از نگارش كتاب الأصول على نهج الحديث، طرح خلاصه و مختصر مباحث كتاب نهایة الدراية و نظريات جديدش بوده است، زيرا مكررا تفصيل مباحث كتاب را به «نهایة» ارجاع مى‌دهد.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۷۲: خط ۷۲:
در قسمت دوم كتاب كه بحث طلب و اراده است، مباحث مطرح شده عموماًكلامى و فلسفى مى‌باشد و مباحث مطرح شده، شامل سه «امر» است.
در قسمت دوم كتاب كه بحث طلب و اراده است، مباحث مطرح شده عموماًكلامى و فلسفى مى‌باشد و مباحث مطرح شده، شامل سه «امر» است.


در امر اول حقيقت اراده و اقسام اراده، در امر دوم حقيقت انشاء و وجود انشايى و فرق بين اخبار و انشاء، و در امر سوم منشأ نزاع در مسألۀ اتحاد و طلب و اراده و كلام نفسى و نهايتا بحث جبر و تفويض مطرح مى‌شود.
در امر اول حقيقت اراده و اقسام اراده، در امر دوم حقيقت انشاء و وجود انشايى و فرق بين اخبار و انشاء، و در امر سوم منشأ نزاع در مسألۀ اتحاد و طلب و اراده و كلام نفسى و نهایتا بحث جبر و تفويض مطرح مى‌شود.


مؤلف در اين كتاب مباحث را به صورت مختصر طرح كرده و در انتهاء آن اين چنين مى‌گويد: «و هذه نبذة مما يتعلق بالمقام، و بسط المقال في هذا المجال لا يسعه الحال، فليرجع إلى الكتب المفصلة المبسوطة من فن الحكمة».
مؤلف در اين كتاب مباحث را به صورت مختصر طرح كرده و در انتهاء آن اين چنين مى‌گويد: «و هذه نبذة مما يتعلق بالمقام، و بسط المقال في هذا المجال لا يسعه الحال، فليرجع إلى الكتب المفصلة المبسوطة من فن الحكمة».
خط ۸۵: خط ۸۵:
مؤلف در مقدمۀ كتاب نكتۀ اساسى در اصولى بودن بعضى از مباحث را مرتبط بودن آن مبحث با قضاياى علم اصول مى‌داند. بنابراین بحث امكان اطلاق لفظ و ارادۀ نوع يا صنف يا مثل و يا خود آن لفظ را غير اصولى، و بحث مشتق را، اگر چه از مبادى لغوى باشد، چون در ارتباط با بقاء يا انقضاء حكم است، اصولى مى‌داند و در انتها نتيجه مى‌گيرد «و منه تعرف لزوم إلغاء جملة مما تعارف تدوينه في الأصول».
مؤلف در مقدمۀ كتاب نكتۀ اساسى در اصولى بودن بعضى از مباحث را مرتبط بودن آن مبحث با قضاياى علم اصول مى‌داند. بنابراین بحث امكان اطلاق لفظ و ارادۀ نوع يا صنف يا مثل و يا خود آن لفظ را غير اصولى، و بحث مشتق را، اگر چه از مبادى لغوى باشد، چون در ارتباط با بقاء يا انقضاء حكم است، اصولى مى‌داند و در انتها نتيجه مى‌گيرد «و منه تعرف لزوم إلغاء جملة مما تعارف تدوينه في الأصول».


نكتۀ ديگر اين كه مزيت كتاب الأصول على نهج الحديث بر كتاب نهاية الدراية آن است كه نظريات [[نایینی، محمدحسین|مرحوم نائينى]] در بعضى مباحث نظير واجب كفايى و عينى و امكان اخذ قربت در متعلّق امر طرح و مورد بررسى واقع مى‌شود.
نكتۀ ديگر اين كه مزيت كتاب الأصول على نهج الحديث بر كتاب نهایة الدراية آن است كه نظريات [[نایینی، محمدحسین|مرحوم نائينى]] در بعضى مباحث نظير واجب كفايى و عينى و امكان اخذ قربت در متعلّق امر طرح و مورد بررسى واقع مى‌شود.


مؤلف در برخورد با نظريات استادش آخوند [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|صاحب كفايه]]، بسيار محترمانه برخورد مى‌كند و فقط در يك مورد با حفظ احترام استادش اين گونه مى‌گويد: «في مقدمات البرهان المذكور بعض ما يمنعني حفظ الأدب مع شيخنا الأستاذ - قده - عن التعرض له، إلاّ أنّ الحق أحقّ أن يتبع».
مؤلف در برخورد با نظريات استادش آخوند [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|صاحب كفايه]]، بسيار محترمانه برخورد مى‌كند و فقط در يك مورد با حفظ احترام استادش اين گونه مى‌گويد: «في مقدمات البرهان المذكور بعض ما يمنعني حفظ الأدب مع شيخنا الأستاذ - قده - عن التعرض له، إلاّ أنّ الحق أحقّ أن يتبع».
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش