پرش به محتوا

المغني في أبواب التوحيد و العدل: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'هاي' به 'های'
جز (جایگزینی متن - '| تعداد جلد =20 | کد پدیدآور =' به '| تعداد جلد =20 | کتابخانۀ دیجیتال نور = | کد پدیدآور = ')
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های')
خط ۵۸: خط ۵۸:




مؤلف، در مجلد شانزدهم اين كتاب درباره اعجاز قرآن از جنبه بلاغى بحث كرده و آن را در عالى‌ترين درجه بلاغت دانسته است. او معتقد است كه لفظ و معنا به تنهايى چندان اهميتى ندارند و اين، صورت تركيبى كلام است كه بيان‌گر فصاحت و بلاغت است. قابل ذكر است كه همين نظريه را پس از عبدالجبار معتزلى، عبدالقاهر جرجانى در كتاب «دلائل الاعجاز» مشروح‌تر بيان كرده و بلاغت را در نظم، ارتباط كلمه با ديگر كلمات مجاور آن مى‌داند و كيفيت تركيب در نظر او بسيار اهميت دارد
مؤلف، در مجلد شانزدهم اين كتاب درباره اعجاز قرآن از جنبه بلاغى بحث كرده و آن را در عالى‌ترين درجه بلاغت دانسته است. او معتقد است كه لفظ و معنا به تنهایى چندان اهميتى ندارند و اين، صورت تركيبى كلام است كه بيان‌گر فصاحت و بلاغت است. قابل ذكر است كه همين نظريه را پس از عبدالجبار معتزلى، عبدالقاهر جرجانى در كتاب «دلائل الاعجاز» مشروح‌تر بيان كرده و بلاغت را در نظم، ارتباط كلمه با ديگر كلمات مجاور آن مى‌داند و كيفيت تركيب در نظر او بسيار اهميت دارد


متكلمان اسلامى در اثبات وجوب امامت در جامعه اسلامى طرق مختلفى را پيموده‌اند، و از اين جهت مسئله امامت، رهگذر اختلافاتى شده است.
متكلمان اسلامى در اثبات وجوب امامت در جامعه اسلامى طرق مختلفى را پيموده‌اند، و از اين جهت مسئله امامت، رهگذر اختلافاتى شده است.
خط ۸۶: خط ۸۶:
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}


آخرين جزء كتاب مغنى؛ يعنى جزء بيستم، اختصاص به مسئله‌ى امامت داده شده و در آن اين مسئله به طور تفصيل مورد بحث و نقد قرار گرفته است. همين فراوانى مطالب و وسعت دامنه بحث در كتاب مغنى، موجب گرديد متكلمان اهل سنت در مسئله‌ى امامت ديگر خود را زحمت ندهند و به اجمال برگزار كنند و تفصيل را به كتاب [[قاضی عبدالجبار بن احمد|قاضى عبدالجبار]] ارجاع دهند و به احتمال قوى آن‌جا كه جوينى مى‌گويد: قاضى و پيشوايان ديگر ما كتاب‌هايى مبسوط در امامت تأليف كرده‌اند كه مستبصر را اقناع مى‌كند، نظر به قسمت امامت كتاب مغنى داشته است. قاضى، در اين كتاب مباحث مختلف را مطرح ساخته و در هر يك احتجاجات اماميه را كه از آنها تعبير به شبهات مى‌كند نقل كرده و آنها را پاسخ داده است.
آخرين جزء كتاب مغنى؛ يعنى جزء بيستم، اختصاص به مسئله‌ى امامت داده شده و در آن اين مسئله به طور تفصيل مورد بحث و نقد قرار گرفته است. همين فراوانى مطالب و وسعت دامنه بحث در كتاب مغنى، موجب گرديد متكلمان اهل سنت در مسئله‌ى امامت ديگر خود را زحمت ندهند و به اجمال برگزار كنند و تفصيل را به كتاب [[قاضی عبدالجبار بن احمد|قاضى عبدالجبار]] ارجاع دهند و به احتمال قوى آن‌جا كه جوينى مى‌گويد: قاضى و پيشوايان ديگر ما كتاب‌هایى مبسوط در امامت تأليف كرده‌اند كه مستبصر را اقناع مى‌كند، نظر به قسمت امامت كتاب مغنى داشته است. قاضى، در اين كتاب مباحث مختلف را مطرح ساخته و در هر يك احتجاجات اماميه را كه از آنها تعبير به شبهات مى‌كند نقل كرده و آنها را پاسخ داده است.


شكى نيست كه فصل امامت از كتاب مغنى بر شیعیان بسيار گران آمده و آنان در صدد دفاع از خود برآمدند. دانشمندى به نام محمد بن احمد بن على بن الوليد كه از متكلمان زيديه بوده رساله‌اى در رد كتاب مغنى نوشته و آن را «الجواب الحاسم المغنى لشبه المغنى» ناميده و بيشتر توجه اين دانشمند، مواردى بوده است كه [[قاضی عبدالجبار بن احمد|قاضى عبدالجبار]] در آن با زيديه مخالفت ورزيده است. ولى مهم‌ترين جوابى كه به قسمت امامت كتاب مغنى داده شده، جواب [[علم‌الهدی، علی بن حسین|سيد‌‎مرتضى]] علم الهدى است. [[علم‌الهدی، علی بن حسین|سيد‌‎مرتضى]] از بزرگان شيعه و از بنيان‌گذاران كلام و اصول فقه شيعه است او و برادرش [[شریف‌الرضی، محمد بن حسین|سيد‌‎رضى]] همچون دو ستاره‌اى در تاريخ تشيع درخشندگى دارند و بى جهت نبوده كه ابوالعلاء معرى در مرثيه پدرشان گفت:
شكى نيست كه فصل امامت از كتاب مغنى بر شیعیان بسيار گران آمده و آنان در صدد دفاع از خود برآمدند. دانشمندى به نام محمد بن احمد بن على بن الوليد كه از متكلمان زيديه بوده رساله‌اى در رد كتاب مغنى نوشته و آن را «الجواب الحاسم المغنى لشبه المغنى» ناميده و بيشتر توجه اين دانشمند، مواردى بوده است كه [[قاضی عبدالجبار بن احمد|قاضى عبدالجبار]] در آن با زيديه مخالفت ورزيده است. ولى مهم‌ترين جوابى كه به قسمت امامت كتاب مغنى داده شده، جواب [[علم‌الهدی، علی بن حسین|سيد‌‎مرتضى]] علم الهدى است. [[علم‌الهدی، علی بن حسین|سيد‌‎مرتضى]] از بزرگان شيعه و از بنيان‌گذاران كلام و اصول فقه شيعه است او و برادرش [[شریف‌الرضی، محمد بن حسین|سيد‌‎رضى]] همچون دو ستاره‌اى در تاريخ تشيع درخشندگى دارند و بى جهت نبوده كه ابوالعلاء معرى در مرثيه پدرشان گفت:
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش