پرش به محتوا

المبدأ و المعاد (صدر المتألهين): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'هاي' به 'های'
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های')
خط ۳۹: خط ۳۹:




مؤلف در فصل 14 از مقالۀ سوم از فن اول ص198، ضمن انتقاد از آنهايى كه دشمن حكمت هستند، به سالى كه مشغول تأليف كتاب «مبدأ و معاد» بوده اشاره مى‌كند و مى‌گويد: «إني مدّة عمري هذا و قد بلغ إلى أربعين ما رأيت أحدا من المعرضين عن تعلم الحكمة إلاّ و قد غلب عليه حب الدنيا و الرياسة...».
مؤلف در فصل 14 از مقالۀ سوم از فن اول ص198، ضمن انتقاد از آنهایى كه دشمن حكمت هستند، به سالى كه مشغول تأليف كتاب «مبدأ و معاد» بوده اشاره مى‌كند و مى‌گويد: «إني مدّة عمري هذا و قد بلغ إلى أربعين ما رأيت أحدا من المعرضين عن تعلم الحكمة إلاّ و قد غلب عليه حب الدنيا و الرياسة...».


بنابر عبارت فوق در موقع تأليف اين كتاب، مؤلف 40 ساله بوده است و چون تاريخ تولد او سال 979ق بوده است، بايد نتيجه گرفت تاريخ اشتغال مؤلف به كتاب «مبدأ و معاد» سال 1019ق بوده و چون كتاب هنگام نوشتن عبارت فوق تقريبا به نصف رسيده بوده، پس مى‌توان تاريخ اتمام كتاب را به صورت تقريبى سال 1020ق حدس زد.
بنابر عبارت فوق در موقع تأليف اين كتاب، مؤلف 40 ساله بوده است و چون تاريخ تولد او سال 979ق بوده است، بايد نتيجه گرفت تاريخ اشتغال مؤلف به كتاب «مبدأ و معاد» سال 1019ق بوده و چون كتاب هنگام نوشتن عبارت فوق تقريبا به نصف رسيده بوده، پس مى‌توان تاريخ اتمام كتاب را به صورت تقريبى سال 1020ق حدس زد.
خط ۱۶۷: خط ۱۶۷:
بر اين مبنا چون مؤلف راه ادراك اين گونه حقايق را ارتقاء نفس از عالم حس مى‌دانسته، مدّت زيادى را چنانچه خود مى‌گويد ص382 - 380 به رياضت پرداخته تا توانسته به حقايق اين گونه مسائل از راه شهود دست يابد و سپس آنچه را از طريق شهود بدست آورده در قالب برهان در آورده است.
بر اين مبنا چون مؤلف راه ادراك اين گونه حقايق را ارتقاء نفس از عالم حس مى‌دانسته، مدّت زيادى را چنانچه خود مى‌گويد ص382 - 380 به رياضت پرداخته تا توانسته به حقايق اين گونه مسائل از راه شهود دست يابد و سپس آنچه را از طريق شهود بدست آورده در قالب برهان در آورده است.


لذا مى‌توان گفت فلسفۀ [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]] از نظر شيوۀ تحصيل معارف و نوع دستيابى به حقايق فلسفه‌اى است اشراقى، گرچه از نظر محتوايى فلسفه‌اى است متمايل به عرفان، اين شيوه‌اى است كه در عموم كتاب‌هايش و از جمله در مبدأ و معاد سلوك كرده، در صفحۀ 382 اشاره به شيوۀ خود مى‌كند و مى‌گويد: «...طريقتنا في المعارف و العلوم الحاصلة لنا بالممازجة بين طريقة المتألهين من الحكماء و المليين من العرفاء».
لذا مى‌توان گفت فلسفۀ [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]] از نظر شيوۀ تحصيل معارف و نوع دستيابى به حقايق فلسفه‌اى است اشراقى، گرچه از نظر محتوايى فلسفه‌اى است متمايل به عرفان، اين شيوه‌اى است كه در عموم كتاب‌هایش و از جمله در مبدأ و معاد سلوك كرده، در صفحۀ 382 اشاره به شيوۀ خود مى‌كند و مى‌گويد: «...طريقتنا في المعارف و العلوم الحاصلة لنا بالممازجة بين طريقة المتألهين من الحكماء و المليين من العرفاء».


[[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]] در همين جا به داشتن اين طريق مى‌بالد و مى‌گويد آن چه براى ما به فضل و رحمت خداوند ميسر شده و آنچه را به فضل وجود او ما بدست آورديم، نه مشائين توانستند، به دست آورند و نه عرفاء توانستند آن را با بحث و برهان اثبات نمايند، بلكه برهانى كردن مشهودات عرفانى امتيازى است كه از بين امت مرحومه نصيب من گشته است.
[[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]] در همين جا به داشتن اين طريق مى‌بالد و مى‌گويد آن چه براى ما به فضل و رحمت خداوند ميسر شده و آنچه را به فضل وجود او ما بدست آورديم، نه مشائين توانستند، به دست آورند و نه عرفاء توانستند آن را با بحث و برهان اثبات نمايند، بلكه برهانى كردن مشهودات عرفانى امتيازى است كه از بين امت مرحومه نصيب من گشته است.
خط ۱۸۷: خط ۱۸۷:




داورى‌هايى كه خود مؤلف نسبت به مطالب كتاب مبدأ و معادش كرده، گوياى اهميّت علمى اين كتاب است، نمونه‌هايى از اين داورى‌ها را ذكر مى‌كنيم.
داورى‌هایى كه خود مؤلف نسبت به مطالب كتاب مبدأ و معادش كرده، گوياى اهميّت علمى اين كتاب است، نمونه‌هایى از اين داورى‌ها را ذكر مى‌كنيم.


الف: در ص9 مى‌گويد: «در اين كتاب مخّ مطالبى را كه از گذشتگان تحصيل كرده‌ام و از آنها به ارث برده‌ام و نيز مطالبى كه از ناحيۀ خداوند و ملكوتش به من الهام شده آورده‌ام».
الف: در ص9 مى‌گويد: «در اين كتاب مخّ مطالبى را كه از گذشتگان تحصيل كرده‌ام و از آنها به ارث برده‌ام و نيز مطالبى كه از ناحيۀ خداوند و ملكوتش به من الهام شده آورده‌ام».
خط ۲۰۱: خط ۲۰۱:
د: در ص380 در بحث تناسخ مى‌گويد:
د: در ص380 در بحث تناسخ مى‌گويد:


«راه دفع مفسدۀ تناسخ همان است كه قبلا ذكر كردم؛ يعنى مطالبى كه من در بيانش منفرد هستم و آنها را خداوند سهم من از حكمت متعاليه قرار داده است... اين‌ها درّهايى هستند كه درخشش آنها نسبت به كلمات اهل نظر همانند درخشش ياقوت است در بين سائر احجار».
«راه دفع مفسدۀ تناسخ همان است كه قبلا ذكر كردم؛ يعنى مطالبى كه من در بيانش منفرد هستم و آنها را خداوند سهم من از حكمت متعاليه قرار داده است... اين‌ها درّهایى هستند كه درخشش آنها نسبت به كلمات اهل نظر همانند درخشش ياقوت است در بين سائر احجار».


==نسخه شناسى==
==نسخه شناسى==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش