۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
| شابک = | | شابک = | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =39810 | ||
| کد پدیدآور =14658 | | کد پدیدآور =14658 | ||
| پس از = | | پس از = | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
حمد المنصور در مقدمه پس از خطبه کتاب آن را اولین چاپ از این اثر دانسته که آن را بر اساس دو نسخه خطی مورد تحقیق قرار داده است. وی اعتبار نویسنده را سبب اهتمام خود به این کتاب دانسته است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص6-5</ref>. پسازآن دو نسخه خطی کتاب معرفی شدهاند<ref>ر.ک: همان، ص13-9</ref>. | حمد المنصور در مقدمه پس از خطبه کتاب آن را اولین چاپ از این اثر دانسته که آن را بر اساس دو نسخه خطی مورد تحقیق قرار داده است. وی اعتبار نویسنده را سبب اهتمام خود به این کتاب دانسته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39810/1/5 ر.ک: مقدمه محقق، ص6-5]</ref>. پسازآن دو نسخه خطی کتاب معرفی شدهاند<ref>ر.ک: همان، ص13-9</ref>. | ||
محقق سپس به سخنان دانشمندان و لغویان بزرگی چون زهری، ذهبی و [[دارقطنی، علی بن عمر|دارقطنی]] درباره فریابی اشاره کرده است. پسازآن اسامی مشهورترین اساتید و شاگردان ایشان را متذکر شده است<ref>ر.ک: همان، ص9-7</ref>. | محقق سپس به سخنان دانشمندان و لغویان بزرگی چون زهری، ذهبی و [[دارقطنی، علی بن عمر|دارقطنی]] درباره فریابی اشاره کرده است. پسازآن اسامی مشهورترین اساتید و شاگردان ایشان را متذکر شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39810/1/7 ر.ک: همان، ص9-7]</ref>. | ||
محقق شیوه خود در تحقیق این اثر را اینگونه توضیح داده است: | محقق شیوه خود در تحقیق این اثر را اینگونه توضیح داده است: | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
# گاهی دو نسخه در مواردی چون «قال تعالی»، «قال الله تعالی» و «قال عزوجل» اختلاف دارند. محقق اشاره به این اختلافات را ضروری ندانسته است. همچنین ناسخ نسخه دوم در استنساخ بعضی کلمات اشتباه کرده است؛ بهعنوانمثال «اسحاق بن سیار» که در اصل آمده را «اسحاق بن یسار» نوشته است. محقق به این موارد نیز که در اصل صحیح ذکر شده اشاره نکرده است. | # گاهی دو نسخه در مواردی چون «قال تعالی»، «قال الله تعالی» و «قال عزوجل» اختلاف دارند. محقق اشاره به این اختلافات را ضروری ندانسته است. همچنین ناسخ نسخه دوم در استنساخ بعضی کلمات اشتباه کرده است؛ بهعنوانمثال «اسحاق بن سیار» که در اصل آمده را «اسحاق بن یسار» نوشته است. محقق به این موارد نیز که در اصل صحیح ذکر شده اشاره نکرده است. | ||
# ناسخ «حدثنا» را بهصورت «نا» مختصر نوشته که محقق مطابق اصل به «حدثنا» برگردانده است. | # ناسخ «حدثنا» را بهصورت «نا» مختصر نوشته که محقق مطابق اصل به «حدثنا» برگردانده است. | ||
# محقق در انتها به این نکته تذکر داده که کلام راوی کتاب «حدثنا جعفر» یعنی مصنف کتاب که پیش از بسیاری از احادیث نوشته شده را حذف کرده است<ref>ر.ک: همان، ص22-21</ref>. | # محقق در انتها به این نکته تذکر داده که کلام راوی کتاب «حدثنا جعفر» یعنی مصنف کتاب که پیش از بسیاری از احادیث نوشته شده را حذف کرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39810/1/21 ر.ک: همان، ص22-21]</ref>. | ||
پیش از ورود به نص، شرححال مختصر شش تن از رجال اسناد نسخه ذکر شده که عبدالعزیز بن علی ازجی (متوفی 444ق)، ابوطالب عبدالقادر بن محمد یوسفی (متوفی 516ق)، ابوالقاسم یحیی بن اسعد ازجی (متوفی 593ق) از آن جملهاند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص26-23</ref>. | پیش از ورود به نص، شرححال مختصر شش تن از رجال اسناد نسخه ذکر شده که عبدالعزیز بن علی ازجی (متوفی 444ق)، ابوطالب عبدالقادر بن محمد یوسفی (متوفی 516ق)، ابوالقاسم یحیی بن اسعد ازجی (متوفی 593ق) از آن جملهاند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39810/1/23 ر.ک: متن کتاب، ص26-23]</ref>. | ||
کتاب همچون بسیاری از منابع روایی اهل سنت با آثاری و اخباری از صحابه در موضوع خلقت آغاز شده است. در شماره نهم درباره خلقت آدم(ع) چنین آمده است: خداوند متعال آدم را آفرید و آدم عطسه کرد و گفت: الحمدلله، خداوند عزوجل فرمود: رحمک ربک (پروردگارت تو را بیامرزد)<ref>ر.ک: همان، ص36-35</ref>. | کتاب همچون بسیاری از منابع روایی اهل سنت با آثاری و اخباری از صحابه در موضوع خلقت آغاز شده است. در شماره نهم درباره خلقت آدم(ع) چنین آمده است: خداوند متعال آدم را آفرید و آدم عطسه کرد و گفت: الحمدلله، خداوند عزوجل فرمود: رحمک ربک (پروردگارت تو را بیامرزد)<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39810/1/35 ر.ک: همان، ص36-35]</ref>. | ||
در اخبار بعدی چگونگی ادامه خلقت از نسل آدم(ع) مطرح شده است <ref>ر.ک: همان، ص45-44، شماره 25 و 26 و 27</ref>. فریابی اخبار و روایات مشابه را با ذکر «حدثنا فلان نحوه» یا «حدثنا فلان مثله» تذکر داده و از تکرار نص خبر خودداری کرده است<ref>ر.ک: همان، ص35، شماره 8 و ص47، شماره 28</ref>. | در اخبار بعدی چگونگی ادامه خلقت از نسل آدم(ع) مطرح شده است <ref>ر.ک: همان، ص45-44، شماره 25 و 26 و 27</ref>. فریابی اخبار و روایات مشابه را با ذکر «حدثنا فلان نحوه» یا «حدثنا فلان مثله» تذکر داده و از تکرار نص خبر خودداری کرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39810/1/35 ر.ک: همان، ص35، شماره 8] و [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39810/1/47 ص47، شماره 28]</ref>. | ||
در بحثهای مربوط به «ملل و نحل» و عقاید طوایف اسلامی، الفاظی از قبیل «قدریه، مرجئیه، معتزله و رافضه» و غیره زیاد به چشم میخورد؛ «قدریه» منسوب به «قدر» به معنی «تقدیر» و «تاء» آخر کلمه نشانه انتساب به طائفه است؛ یعنی «طایفه قدریه». محدثان اسلامی یادآور میشوند که این واژه در حدیث پیامبر وارد شده است<ref>ر.ک: سبحانی تبریزی، جعفر، ص20</ref> که فریابی نیز به تعدادی از این روایات اشاره کرده است: | در بحثهای مربوط به «ملل و نحل» و عقاید طوایف اسلامی، الفاظی از قبیل «قدریه، مرجئیه، معتزله و رافضه» و غیره زیاد به چشم میخورد؛ «قدریه» منسوب به «قدر» به معنی «تقدیر» و «تاء» آخر کلمه نشانه انتساب به طائفه است؛ یعنی «طایفه قدریه». محدثان اسلامی یادآور میشوند که این واژه در حدیث پیامبر وارد شده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/2985/20 ر.ک: سبحانی تبریزی، جعفر، ص20]</ref> که فریابی نیز به تعدادی از این روایات اشاره کرده است: | ||
# «لا تجالسوا اهل القدر و لا تفاتحوهم»؛ با گروه قدریه، نشست و برخاست ننمایید و به مناظره نپردازید<ref>ر.ک: همان، ص161 و 162، روایت 227 تا 229 </ref>. | # «لا تجالسوا اهل القدر و لا تفاتحوهم»؛ با گروه قدریه، نشست و برخاست ننمایید و به مناظره نپردازید<ref>ر.ک: همان، ص161 و 162، روایت 227 تا 229 </ref>. | ||
# «صنفان من امتی لیس لهم فی الاسلام نصیب المرجئة و القدریة»؛ دو گروه از امت من نصیبی در اسلام ندارند مرجئه و قدریه<ref>ر.ک: همان، ص163، روایت 231</ref>. | # «صنفان من امتی لیس لهم فی الاسلام نصیب المرجئة و القدریة»؛ دو گروه از امت من نصیبی در اسلام ندارند مرجئه و قدریه<ref>ر.ک: همان، ص163، روایت 231</ref>. | ||
# «القدریة مجوس هذه الامة، ان مرضوا فلا تعودوهم و ان ماتوا فلا تشهدوهم»؛ گروه قدریه مجوسان این امت میباشند، اگر بیمار شدند از آنان عیادت نکنید و اگر مردند، در تشییع جنازه آنها حاضر نشوید<ref>ر.ک: همان، ص154-153، روایات 218 تا 220؛ و ص166-163، روایات 233 تا 237 و 240</ref>. | # «القدریة مجوس هذه الامة، ان مرضوا فلا تعودوهم و ان ماتوا فلا تشهدوهم»؛ گروه قدریه مجوسان این امت میباشند، اگر بیمار شدند از آنان عیادت نکنید و اگر مردند، در تشییع جنازه آنها حاضر نشوید<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39810/1/153 ر.ک: همان، ص154-153، روایات 218 تا 220؛] و [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39810/1/163 ص166-163، روایات 233 تا 237 و 240]</ref>. | ||
قائلان به «قضا» و «قدر» و نافیان آن، هریک میکوشد که مخالف خود را «قدریه» بنامند. اهل حدیث و «حنابله» و سپس «اشاعره» که در مسئله تقدیر راه افراط پیمودهاند و آن را حاکم بر افعال خدا و انسان و غیره دانستهاند، میگویند مقصود از «قدریه» نافیان قضا و قدر است که معتزله پیرو این اصل میباشند و درحالیکه معتزله سعی میکند که ثابت نماید که مقصود از آن، قائلان به قدر است<ref>ر.ک: سبحانی تبریزی، جعفر، ص23</ref>. | قائلان به «قضا» و «قدر» و نافیان آن، هریک میکوشد که مخالف خود را «قدریه» بنامند. اهل حدیث و «حنابله» و سپس «اشاعره» که در مسئله تقدیر راه افراط پیمودهاند و آن را حاکم بر افعال خدا و انسان و غیره دانستهاند، میگویند مقصود از «قدریه» نافیان قضا و قدر است که معتزله پیرو این اصل میباشند و درحالیکه معتزله سعی میکند که ثابت نماید که مقصود از آن، قائلان به قدر است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/2985/23 ر.ک: سبحانی تبریزی، جعفر، ص23]</ref>. | ||
در برخی دیگر از روایات کتاب بر ایمان بر قدر تأکید شده و تکذیب قدر برابر با زندقه و بیدینی دانسته شده است؛ «ما کانت زندقة، الا کان اصلها التکذیب بالقدر»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص240، روایت 430</ref>. | در برخی دیگر از روایات کتاب بر ایمان بر قدر تأکید شده و تکذیب قدر برابر با زندقه و بیدینی دانسته شده است؛ «ما کانت زندقة، الا کان اصلها التکذیب بالقدر»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39810/1/240 ر.ک: متن کتاب، ص240، روایت 430]</ref>. | ||
در روایات در کنار فرقه قدریه گاه از حروریه نیز نام برده شده است: «صنفان من امتی لایدخلون الجنة، القدریة و الحروریة»<ref>ر.ک: همان، ص241، روایت 433</ref>. محققین در تاریخ اسلام و تاریخ مربوط به پیدایش ادیان مینویسند که حروریه جزء خوارج بودند و هنگامیکه [[امام على(ع)|علی(ع)]] از جنگ صفین بازمیگشت خوارج که در آن زمان تعداد آنان به دوازده هزار نفر میرسید در دهی به نام حروراء در نزدیکی کوفه، دو میل مانده به آنجا گرد آمدند<ref>ر.ک: محمد نایف القیسی، قیس، ص17</ref> و ازاینجهت به فرقه حروریّه مشهور گردیدند. رئیس و پیشوای آنان در آنروز مردی به نام عبدالله بن کواء و شبث بن ربعی بودند. در تواریخ معتبر مینویسند: چون [[امام على(ع)|علی(ع)]] از میان لشگر در آن روز بیرون آمده و آمادگی خود را برای مناظره با اینها اعلام فرمود و دلایل روشن خود را بیان نمود، ابن کواء با ده نفر از سواران خویش از وی پوزش طلبیدند<ref>ر.ک: حقانی زنجانی، حسین، ص35</ref>. | در روایات در کنار فرقه قدریه گاه از حروریه نیز نام برده شده است: «صنفان من امتی لایدخلون الجنة، القدریة و الحروریة»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39810/1/241 ر.ک: همان، ص241، روایت 433]</ref>. محققین در تاریخ اسلام و تاریخ مربوط به پیدایش ادیان مینویسند که حروریه جزء خوارج بودند و هنگامیکه [[امام على(ع)|علی(ع)]] از جنگ صفین بازمیگشت خوارج که در آن زمان تعداد آنان به دوازده هزار نفر میرسید در دهی به نام حروراء در نزدیکی کوفه، دو میل مانده به آنجا گرد آمدند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/79347/17 ر.ک: محمد نایف القیسی، قیس، ص17]</ref> و ازاینجهت به فرقه حروریّه مشهور گردیدند. رئیس و پیشوای آنان در آنروز مردی به نام عبدالله بن کواء و شبث بن ربعی بودند. در تواریخ معتبر مینویسند: چون [[امام على(ع)|علی(ع)]] از میان لشگر در آن روز بیرون آمده و آمادگی خود را برای مناظره با اینها اعلام فرمود و دلایل روشن خود را بیان نمود، ابن کواء با ده نفر از سواران خویش از وی پوزش طلبیدند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/2676/35 ر.ک: حقانی زنجانی، حسین، ص35]</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
# مقدمه و متن کتاب. | # مقدمه و متن کتاب. | ||
# سبحانی تبریزی، جعفر، «ملل و نحل (10): قدریه در احادیث اسلامی»، پایگاه مجلات تخصصی نور: درسهایی از مکتب اسلام، خرداد 1368، سال 29، شماره 2، صفحه 20 تا | #[[:noormags:51639|سبحانی تبریزی، جعفر، «ملل و نحل (10): قدریه در احادیث اسلامی»، پایگاه مجلات تخصصی نور: درسهایی از مکتب اسلام، خرداد 1368، سال 29، شماره 2، صفحه 20 تا 27]]. | ||
#: | #[[:noormags:46384| حقانی زنجانی، حسین، «فرقه قدریه و حروریه از دیدگاه اسلام جزء کفارند»، درسهایی از مکتب اسلام، دی 1372، سال 33، شماره 10، صفحه 34 تا 38]]. | ||
#[[:noormags:1244752|محمد نایف القیسی، قیس، «مرویات معاذة العدویة فی الکتب الستة»؛ پایگاه مجلات تخصصی نور: مجلة البحوث الدراسة الاسلامیة، السنة 2010، العدد 22، ص1 تا 35]]. | |||
#: | ؛ به آدرس اینترنتی: | ||
https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/ | |||
https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/ | |||
== وابستهها == | == وابستهها == | ||
خط ۸۴: | خط ۸۳: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده: | [[رده: مرداد(98)]] | ||
[[رده:25 تیر الی 24 مرداد (98)]] | [[رده:25 تیر الی 24 مرداد (98)]] |
ویرایش