القدر
القدر | |
---|---|
پدیدآوران | فریابی، جعفر بن محمد (نويسنده) منصور، عبدالله بن حمد (محقق) |
عنوانهای دیگر | کتاب القدر |
ناشر | أضواء السلف |
مکان نشر | عربستان - رياض |
سال نشر | مجلد1: 1997م , 1418ق, |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
القدر، تألیف جعفر بن محمد فریابی (متوفی 301ق) از جمله کتب روایی اهل سنت است که بهصورت روایی در موضوعی عقیدتی به نام «قدر» گردآوری شده است. عبدالله بن حمد منصور تحقیق و استخراج احادیث را به انجام رسانیده است. این اثر در مخالفت با مذهب قدریه به نگارش درآمده است.
ساختار
کتاب مشتمل بر مقدمه محقق و 448 روایت و اثر است. در ابتدای هر روایت سند آن ذکر شده است.
گزارش محتوا
حمد المنصور در مقدمه پس از خطبه کتاب آن را اولین چاپ از این اثر دانسته که آن را بر اساس دو نسخه خطی مورد تحقیق قرار داده است. وی اعتبار نویسنده را سبب اهتمام خود به این کتاب دانسته است[۱]. پسازآن دو نسخه خطی کتاب معرفی شدهاند[۲].
محقق سپس به سخنان دانشمندان و لغویان بزرگی چون زهری، ذهبی و دارقطنی درباره فریابی اشاره کرده است. پسازآن اسامی مشهورترین اساتید و شاگردان ایشان را متذکر شده است[۳].
محقق شیوه خود در تحقیق این اثر را اینگونه توضیح داده است:
- تمام همت محقق در این اثر ارائه متنی صحیح بوده و لذا پس از تحقیق اثر بر مبنای نسخ خطی، با مراجعه مجدد به کتاب، نکات ازدسترفته را استدراک کرده است.
- مطالعه اسانید مصنف و اظهارنظر درباره برخی از آنها با توجه به قواعد علم حدیث و نیز مراعات اتصال اسانید و دیگر قواعد معروف علم حدیث؛ علاوه بر این، استفاده از دیدگاه علمای پیشین نسبت به احادیث.
- آجری در «الشریعة» بسیاری از نصوص کتاب را ذکر کرده که بهمنزله نسخه سومی برای کتاب است و لذا در پاورقی کتاب مقارنهای بین آن با نسخه اصلی انجام شده است.
- استخراج احادیث و آثار، از منابع سنت و البته اگر در صحیحین یا یکی از آن دو بوده به همین بسنده شده است.
- شمارذاری نصوص کتاب و اعرابگذاری آن.
- گاهی دو نسخه در مواردی چون «قال تعالی»، «قال الله تعالی» و «قال عزوجل» اختلاف دارند. محقق اشاره به این اختلافات را ضروری ندانسته است. همچنین ناسخ نسخه دوم در استنساخ بعضی کلمات اشتباه کرده است؛ بهعنوانمثال «اسحاق بن سیار» که در اصل آمده را «اسحاق بن یسار» نوشته است. محقق به این موارد نیز که در اصل صحیح ذکر شده اشاره نکرده است.
- ناسخ «حدثنا» را بهصورت «نا» مختصر نوشته که محقق مطابق اصل به «حدثنا» برگردانده است.
- محقق در انتها به این نکته تذکر داده که کلام راوی کتاب «حدثنا جعفر» یعنی مصنف کتاب که پیش از بسیاری از احادیث نوشته شده را حذف کرده است[۴].
پیش از ورود به نص، شرححال مختصر شش تن از رجال اسناد نسخه ذکر شده که عبدالعزیز بن علی ازجی (متوفی 444ق)، ابوطالب عبدالقادر بن محمد یوسفی (متوفی 516ق)، ابوالقاسم یحیی بن اسعد ازجی (متوفی 593ق) از آن جملهاند[۵].
کتاب همچون بسیاری از منابع روایی اهل سنت با آثاری و اخباری از صحابه در موضوع خلقت آغاز شده است. در شماره نهم درباره خلقت آدم(ع) چنین آمده است: خداوند متعال آدم را آفرید و آدم عطسه کرد و گفت: الحمدلله، خداوند عزوجل فرمود: رحمک ربک (پروردگارت تو را بیامرزد)[۶].
در اخبار بعدی چگونگی ادامه خلقت از نسل آدم(ع) مطرح شده است[۷]. فریابی اخبار و روایات مشابه را با ذکر «حدثنا فلان نحوه» یا «حدثنا فلان مثله» تذکر داده و از تکرار نص خبر خودداری کرده است[۸].
در بحثهای مربوط به «ملل و نحل» و عقاید طوایف اسلامی، الفاظی از قبیل «قدریه، مرجئیه، معتزله و رافضه» و غیره زیاد به چشم میخورد؛ «قدریه» منسوب به «قدر» به معنی «تقدیر» و «تاء» آخر کلمه نشانه انتساب به طائفه است؛ یعنی «طایفه قدریه». محدثان اسلامی یادآور میشوند که این واژه در حدیث پیامبر وارد شده است[۹] که فریابی نیز به تعدادی از این روایات اشاره کرده است:
- «لا تجالسوا اهل القدر و لا تفاتحوهم»؛ با گروه قدریه، نشست و برخاست ننمایید و به مناظره نپردازید[۱۰].
- «صنفان من امتی لیس لهم فی الاسلام نصیب المرجئة و القدریة»؛ دو گروه از امت من نصیبی در اسلام ندارند مرجئه و قدریه[۱۱].
- «القدریة مجوس هذه الامة، ان مرضوا فلا تعودوهم و ان ماتوا فلا تشهدوهم»؛ گروه قدریه مجوسان این امت میباشند، اگر بیمار شدند از آنان عیادت نکنید و اگر مردند، در تشییع جنازه آنها حاضر نشوید[۱۲].
قائلان به «قضا» و «قدر» و نافیان آن، هریک میکوشد که مخالف خود را «قدریه» بنامند. اهل حدیث و «حنابله» و سپس «اشاعره» که در مسئله تقدیر راه افراط پیمودهاند و آن را حاکم بر افعال خدا و انسان و غیره دانستهاند، میگویند مقصود از «قدریه» نافیان قضا و قدر است که معتزله پیرو این اصل میباشند و درحالیکه معتزله سعی میکند که ثابت نماید که مقصود از آن، قائلان به قدر است[۱۳].
در برخی دیگر از روایات کتاب بر ایمان بر قدر تأکید شده و تکذیب قدر برابر با زندقه و بیدینی دانسته شده است؛ «ما کانت زندقة، الا کان اصلها التکذیب بالقدر»[۱۴].
در روایات در کنار فرقه قدریه گاه از حروریه نیز نام برده شده است: «صنفان من امتی لایدخلون الجنة، القدریة و الحروریة»[۱۵]. محققین در تاریخ اسلام و تاریخ مربوط به پیدایش ادیان مینویسند که حروریه جزء خوارج بودند و هنگامیکه علی(ع) از جنگ صفین بازمیگشت خوارج که در آن زمان تعداد آنان به دوازده هزار نفر میرسید در دهی به نام حروراء در نزدیکی کوفه، دو میل مانده به آنجا گرد آمدند[۱۶] و ازاینجهت به فرقه حروریّه مشهور گردیدند. رئیس و پیشوای آنان در آنروز مردی به نام عبدالله بن کواء و شبث بن ربعی بودند. در تواریخ معتبر مینویسند: چون علی(ع) از میان لشگر در آن روز بیرون آمده و آمادگی خود را برای مناظره با اینها اعلام فرمود و دلایل روشن خود را بیان نمود، ابن کواء با ده نفر از سواران خویش از وی پوزش طلبیدند[۱۷].
وضعیت کتاب
فهارس آخر کتاب مشتمل بر فهارس آیات، اطراف احادیث و آثار با ذکر روات و قائلین آنهاست.
پاورقیها به مطالب متنوعی از جمله اختلاف نسخ، بررسی سند روایات، منابع روایات در دیگر کتب حدیثی و... اختصاص یافته است
پانویس
- ↑ ر.ک: مقدمه محقق، ص6-5
- ↑ ر.ک: همان، ص13-9
- ↑ ر.ک: همان، ص9-7
- ↑ ر.ک: همان، ص22-21
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص26-23
- ↑ ر.ک: همان، ص36-35
- ↑ ر.ک: همان، ص45-44، شماره 25 و 26 و 27
- ↑ ر.ک: همان، ص35، شماره 8 و ص47، شماره 28
- ↑ ر.ک: سبحانی تبریزی، جعفر، ص20
- ↑ ر.ک: همان، ص161 و 162، روایت 227 تا 229
- ↑ ر.ک: همان، ص163، روایت 231
- ↑ ر.ک: همان، ص154-153، روایات 218 تا 220؛ و ص166-163، روایات 233 تا 237 و 240
- ↑ ر.ک: سبحانی تبریزی، جعفر، ص23
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص240، روایت 430
- ↑ ر.ک: همان، ص241، روایت 433
- ↑ ر.ک: محمد نایف القیسی، قیس، ص17
- ↑ ر.ک: حقانی زنجانی، حسین، ص35
منابع مقاله
- مقدمه و متن کتاب.
- سبحانی تبریزی، جعفر، «ملل و نحل (10): قدریه در احادیث اسلامی»، پایگاه مجلات تخصصی نور: درسهایی از مکتب اسلام، خرداد 1368، سال 29، شماره 2، صفحه 20 تا 27.
- حقانی زنجانی، حسین، «فرقه قدریه و حروریه از دیدگاه اسلام جزء کفارند»، درسهایی از مکتب اسلام، دی 1372، سال 33، شماره 10، صفحه 34 تا 38.
- محمد نایف القیسی، قیس، «مرویات معاذة العدویة فی الکتب الستة»؛ پایگاه مجلات تخصصی نور: مجلة البحوث الدراسة الاسلامية، السنة 2010، العدد 22، ص1 تا 35.