۶۱٬۱۸۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'زین الدین' به 'زینالدین') |
||
| خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
جلد ششم، به ذیل کتاب اختصاص یافته که توسط نویسنده نوشته شده است. در این جلد، در ضمن سه فصل دمشق، مدینه و حلب، شعرا و ادبایی که از قلم افتاده بودند، ذکر شدهاند. | جلد ششم، به ذیل کتاب اختصاص یافته که توسط نویسنده نوشته شده است. در این جلد، در ضمن سه فصل دمشق، مدینه و حلب، شعرا و ادبایی که از قلم افتاده بودند، ذکر شدهاند. | ||
از جمله ویژگیهای کتاب آن است که مطالبی در آن یافت میشود که در سایر منابع، موجود نبوده و از این لحاظ، کتاب دارای اهمیت ویژه و فراوانی است. از آن جمله اینکه نویسنده به معرفی شعرای «جبل عامل» پرداخته و در ضمن شرح حال شاعران عاملی، از شیخ حسن [[ابن شهید ثانی، حسن بن زینالدین|صاحب معالم]] و نوه [[شهید ثانی، زینالدین بن علی|شهید ثانی]]، | از جمله ویژگیهای کتاب آن است که مطالبی در آن یافت میشود که در سایر منابع، موجود نبوده و از این لحاظ، کتاب دارای اهمیت ویژه و فراوانی است. از آن جمله اینکه نویسنده به معرفی شعرای «جبل عامل» پرداخته و در ضمن شرح حال شاعران عاملی، از شیخ حسن [[ابن شهید ثانی، حسن بن زینالدین|صاحب معالم]] و نوه [[شهید ثانی، زینالدین بن علی|شهید ثانی]]، زینالدین بن محمد بن حسن یاد کرده است. وی در ضمن شرح حال شیخ حسن، در اشاره به [[شهید ثانی، زینالدین بن علی|شهید ثانی]]، پدر [[ابن شهید ثانی، حسن بن زینالدین|صاحب معالم]]، در عباراتی بسیار کوتاه، چنین نوشته است: «و أبوه زینالدین ممن کان له صیت یفلق الصخر و تقدم فیها بینهم ینفلق عنه فجر الفخر، إلا أن الأیام غالته بطوارقها و نازلته برواعدها و بوارقها علی جهد فی قتله جهید، حتی ألقی السمع و هو شهید». این عبارت، نشانگر اطلاع علمای دمشق از سرانجام زینالدین است و تأییدی بر گفته ابن عودی در سرگذشت [[شهید ثانی، زینالدین بن علی|شهید ثانی]] در فصلی از کتاب «بغیة المرید» - که اینک با تأسف موجود نیست و تنها فهرست کتاب و چند فصل آن در ضمن کتاب «الدرر المنثور» شیخ علی کبیر باقی مانده - و در آن فصل از پادرمیانی و شفاعت عالمان شام برای رهانیدن [[شهید ثانی، زینالدین بن علی|شهید ثانی]] سخن گفته است<ref>ر.ک: رحمتی، محمدکاظم، 1388، ص036-136</ref> | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
ویرایش