نفحة الریحانة و رشحة طلاء الحانة (تحقیق احمد عنایة)
نفحة الريحانة و رشحة طلاء الحانة | |
---|---|
پدیدآوران | محبی، محمدامین بن فضلالله (نویسنده) عنايه، احمد (حاشيه نويس) |
عنوانهای دیگر | عنوان داخلي: ذيل نفخه الريحانه |
ناشر | دار الکتب العلمية، منشورات محمد علي بيضون |
مکان نشر | لبنان - بيروت |
سال نشر | 2005م , 1426ق |
چاپ | 1 |
موضوع | 1.ادبيات عربی - قرن 11ق.
2.شعر عربی - مجموعهها 3.نثر عربی - مجموعهها |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 6 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
نفحة الریحانة و رشحة طلاء الحانة، اثر محمدامین بن فضلالله بن محب الله بن محمد محبالدین بن ابیبکر تقیالدین بن داود المحبی (متوفی 1111ق)، با تحقیق احمد عنایه، کتابی است پیرامون شرح حال ادبا و شعرای عرب در قرن یازدهم هجری که به زبان عربی نوشته شده است.
ساختار
کتاب با دو مقدمه از محقق و مؤلف آغاز و مطالب در هشت باب، در ضمن شش جلد، ارائه شده است. هریک از ابواب کتاب، مربوط به معرفی ادبا و شعرای منطقه جغرافیایی و شهر خاصی میباشد و نویسنده پیش از پرداختن به شرح حال افراد، ابتدا به تشریح موقعیت جغرافیایی و خصوصیات و ویژگیهای آن منطقه یا شهر پرداخته و سپس، شعرا و ادبای آن را معرفی کرده است.
گزارش محتوا
در مقدمه محقق، زندگی نامه مختصری از نویسنده، ارائه گردیده است[۱] در مقدمه نویسنده، ضمن الفاظی شاعرانه و عبارت پردازیهایی ادیبانه، به موضوع کتاب و موضوع ابواب آن، اشاره گردیده است[۲]
در باب نخست که جلد اول و نیمی از جلد دوم را به خود اختصاص داده، به معرفی شعرای دمشق و اطراف آن پرداخته شده است که اولین آنها، ابوبکر بن منصور عمری[۳] و آخرین آنها، حسن بن محمد معروف به ابن اعوج[۴] میباشد.
نویسنده در این باب، ضمن معرفی شعرای دمشق، شام و قدس، به شعرای جبل عامل، بقاع، طرابلس، حمص و حماة نیز پرداخته و برخی از بیوتات دمشق که به فضل و ادب معروف میباشند را متذکر گردیده است؛ از جمله آل حمزه، عماد، نابلسی، فرفور، کاری و محبی. در این باب ترجمه 103 تن از اهل ادب، علم و شعر، ذکر گردیده است[۵]
باب دوم که در جلد دوم قرار گرفته است، نوادر ادبای حلب را در خود جای داده است. نویسنده حلب را شهری خوش آب وهوا با بناهایی زیبا و چشم نواز توصیف کرده است. از جمله افرادی که در این باب معرفی شدهاند، عبارتند از: مصطفی بن عثمان بابی[۶]، سید موسی رامحمدانی[۷]، فتحالله بن نحاس[۸]، سید عبدالقادر بن قضیب البان[۹]، ناصرالدین حلفاوی[۱۰]، محمد بن احمد شیبانی[۱۱] و محمد بن شاه بندر[۱۲]
این باب دربردارنده 30 شرح حال بوده و اسامی خاندانهای زیادی از حلب، از جمله کواکبی، کورانی، بیلونی، رام حمدانی، بابیو... در آن مشهود است[۱۳]
جلد سوم، دربردارنده باب سوم تا پنجم میباشد که در آن به ترتیب، به قول خود نویسنده، به شرح حال و معرفی نوابغ بلغا و سخنوران روم (31 شرح حال)، ظرایف ظریفان و خردورزان عراق و بحرین و لطائف لطیفان و طنازان یمن پرداخته شده است. از جمله این افراد، میتوان از شیخ محمد بن لطفالله بن زکریا بن بیرام[۱۴]، حسین بن رستم معروف به پاشازاده[۱۵]، امیر یونس موصلی معروف به سامی[۱۶]، سید ناصر بن سلیمان قارونی[۱۷]، حکیم ابوالحسین بن ابراهیم طبیب شیرازی[۱۸]، وجیه الدین عبدالقادر بن ناصر بن عبدالرب[۱۹] و سید محمد بن عبدالقادر مقاطعجی[۲۰] نام برد.
باب چهارم، 17 شرح حال را در خود جای داده که 4 تن از عراق، 9 تن از بحرین و 4 تن عجم میباشند. باب پنجم، شرح حال 74 ادیب و شاعر از شعرای یمن را در خود جای داده که این تعداد، نشانگر جایگاه ویژه شعرا و انتشار ادب و شعر در یمن میباشد[۲۱]
باب ششم و هفتم، در جلد چهارم جای گرفته است. باب ششم، دربردارنده شرح حال شعرا و ادبای حجاز بوده و مجموعا 61 ادیب را در خود جای داده است که از جمله آنها عبارتند از: شریف ادریس بن حسن[۲۲]، محمد جمالالدین بن عبدالله طبری[۲۳]، محمد بن سعید باقشیر[۲۴]، سید محمد بن عبدالله مشهور به کبریت[۲۵] و ابراهیم بن محمد بن ابیحرم[۲۶] و باب هفتم، شامل 40 شرح حال از شعرای مصر میباشد که شهابالدین احمد بن محمد خفاجی[۲۷]، احمد وارثی صدیقی[۲۸]، سید احمد بن قاضی شمسالدین منصوری[۲۹]، محمد بن عمر خوانکی[۳۰] و سید عبدالرحمن جیزی طباطبی[۳۱] از جمله آنها میباشند.
آخرین باب، در جلد چهارم آمده است. این باب، به شرح حال شعرا و ادبای مغرب، از جمله طرابلس و جزایر مغرب اختصاص داشته و 12 شرح حال را در خود جای داده است. از جمله این افراد عبارتند از: علی بن اوجلی[۳۲]، محمد فاسی معروف به بدیع الزمان[۳۳]، علی ابوالحسن خزرجی[۳۴]، عمر بن علی فکرون[۳۵]، یحیی بن محمد شاوی جزائری[۳۶]
جلد ششم، به ذیل کتاب اختصاص یافته که توسط نویسنده نوشته شده است. در این جلد، در ضمن سه فصل دمشق، مدینه و حلب، شعرا و ادبایی که از قلم افتاده بودند، ذکر شدهاند.
از جمله ویژگیهای کتاب آن است که مطالبی در آن یافت میشود که در سایر منابع، موجود نبوده و از این لحاظ، کتاب دارای اهمیت ویژه و فراوانی است. از آن جمله اینکه نویسنده به معرفی شعرای «جبل عامل» پرداخته و در ضمن شرح حال شاعران عاملی، از شیخ حسن صاحب معالم و نوه شهید ثانی، زینالدین بن محمد بن حسن یاد کرده است. وی در ضمن شرح حال شیخ حسن، در اشاره به شهید ثانی، پدر صاحب معالم، در عباراتی بسیار کوتاه، چنین نوشته است: «و أبوه زینالدین ممن کان له صیت یفلق الصخر و تقدم فیها بینهم ینفلق عنه فجر الفخر، إلا أن الأیام غالته بطوارقها و نازلته برواعدها و بوارقها علی جهد فی قتله جهید، حتی ألقی السمع و هو شهید». این عبارت، نشانگر اطلاع علمای دمشق از سرانجام زینالدین است و تأییدی بر گفته ابن عودی در سرگذشت شهید ثانی در فصلی از کتاب «بغیة المرید» - که اینک با تأسف موجود نیست و تنها فهرست کتاب و چند فصل آن در ضمن کتاب «الدرر المنثور» شیخ علی کبیر باقی مانده - و در آن فصل از پادرمیانی و شفاعت عالمان شام برای رهانیدن شهید ثانی سخن گفته است[۳۷]
وضعیت کتاب
فهرست مطالب هر جلد، در انتهای همان جلد آمده و فهارس پنج جلد و نیز فهارس ذیل کتاب، در انتهای جلد ششم آمده است. فهارس مجموعه عبارتند از: فهرست آیات؛ روایات نبوی و قوافی شعری و فهرست ذیل نیز عبارت است از فهرست آیات؛ روایات نبوی؛ قوافی شعری؛ مترجمین و محتویات.
پانویس
- ↑ مقدمه محقق، ج1، ص3-4
- ↑ مقدمه نویسنده، همان، ص5-31
- ↑ متن کتاب، ج1، ص41
- ↑ همان، ج2، ص732
- ↑ الملوحی، عبدالمعین، 1386، ص221
- ↑ همان، ص442
- ↑ همان، ص462
- ↑ همان، ص882
- ↑ همان، ص813
- ↑ همان، ص053
- ↑ همان، ص553
- ↑ همان، ص063
- ↑ ر.ک: الملوحی، عبدالمعین، 1386، ص221
- ↑ همان، ج3، ص4
- ↑ همان، ص26
- ↑ همان، ص17
- ↑ همان، ص201
- ↑ همان، ص901
- ↑ همان، ص551
- ↑ همان، ص582
- ↑ ر.ک: الملوحی، عبدالمعین، 1386، ص221
- ↑ همان، ج4، ص4
- ↑ همان، ص62
- ↑ همان، ص07
- ↑ همان، ص471
- ↑ همان، ص481
- ↑ همان، ص491
- ↑ همان، ص162
- ↑ همان، ص903
- ↑ همان، ص323
- ↑ همان، ص0332
- ↑ همان، ج5، ص3
- ↑ همان، ص11
- ↑ همان، ص41
- ↑ همان، ص71
- ↑ همان، ص12
- ↑ ر.ک: رحمتی، محمدکاظم، 1388، ص036-136
منابع مقاله
- مقدمه و متن کتاب.
- رحمتی، محمدکاظم، «چند اطلاع کوتاه درباره شهید ثانی»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: پیام بهارستان، دوره دوم، شماره 5، پاییز 1388 (18 صفحه، از 629 تا 646).
- الملوحی، عبدالمعین، «محمدأمین المحبی و نفحة الریحانة»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: المجمع اللغة العربیة بدمشق، المجلد الثانی و الأربعون، الجزء 1، رمضان 1386 (7 صفحه، از 118 تا 124).