پرش به محتوا

دیوان مسعود سعد سلمان: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'رشيد ياسمي، غلامرضا' به 'رشید ياسمی، غلامرضا')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۰: خط ۳۰:
}}  
}}  


'''دیوان مسعود سعد سلمان'''، مشتمل بر اشعار و زندگینامه شاعری از دوره غزنوی با نام مسعود سعد سلمان (متوفی 515ق) است که با مقدمه غلامرضا رشید یاسمی (متوفی 1330ش) و به اهتمام پرویز بابایی منتشر شده است.
'''دیوان مسعود سعد سلمان'''، مشتمل بر اشعار و زندگینامه شاعری از دوره غزنوی با نام [[مسعود سعد سلمان]] (متوفی 515ق) است که با مقدمه [[رشید ياسمی، غلامرضا|غلامرضا رشید یاسمی]] (متوفی 1330ش) و به اهتمام [[بابايي، پرويز|پرویز بابایی]] منتشر شده است.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۳۶: خط ۳۶:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
مسعود سعد سلمان از شاعران نامدار سده پنجم و ششم هجری است که در میان سال‎های 438 و 440 ق در لاهور به دنیا آمد. او شاعر دربار غزنویان بود و چندین بار در کشاکش‎های قدرت میان خاندان سلطنتی، روانه زندان‎های سخت و طولانی شد<ref>ر.ک: سالمیان، غلامرضا؛ یاری‎دره، سهیل؛ ص59</ref>. اصل مسعود سعد از همدان است نیاکانش در زمانی که آوازه شوکت غزنوی برخاست به غزنین آمده در سلک عمال آن دولت منتظم گشتند<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص9</ref>. بعضی از صاحبان تذکره مثل عوفی در جلد دوم لباب الألباب و تقی‎الدین اوحدی و امن احمد رازی و علی‎قلی‎خان واله مولد مسعود را همدان دانسته‎اند؛ لیکن این اشتباه از شعری برخاسته که مسعود گوید اصل من از همدان است حق این است که مسعود در شهر لاهور تولد یافته و ابوطالب تبریزی در خلاصة الأفکار و میرغلامعلی آزاد در سبحة المرجان في آثار هندوستان به این مطلب تصریح کرده‎اند<ref>ر.ک: همان، ص10</ref>.
[[مسعود سعد سلمان]] از شاعران نامدار سده پنجم و ششم هجری است که در میان سال‎های 438 و 440 ق در لاهور به دنیا آمد. او شاعر دربار غزنویان بود و چندین بار در کشاکش‎های قدرت میان خاندان سلطنتی، روانه زندان‎های سخت و طولانی شد<ref>ر.ک: سالمیان، غلامرضا؛ یاری‎دره، سهیل؛ ص59</ref>. اصل [[مسعود سعد سلمان|مسعود سعد]] از همدان است نیاکانش در زمانی که آوازه شوکت غزنوی برخاست به غزنین آمده در سلک عمال آن دولت منتظم گشتند<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص9</ref>. بعضی از صاحبان تذکره مثل عوفی در جلد دوم لباب الألباب و تقی‎الدین اوحدی و امن احمد رازی و علی‎قلی‎خان واله مولد [[رشید ياسمی، غلامرضا|مسعود]] را همدان دانسته‎اند؛ لیکن این اشتباه از شعری برخاسته که [[رشید ياسمی، غلامرضا|مسعود]] گوید اصل من از همدان است حق این است که [[رشید ياسمی، غلامرضا|مسعود]] در شهر لاهور تولد یافته و ابوطالب تبریزی در خلاصة الأفکار و میرغلامعلی آزاد در سبحة المرجان في آثار هندوستان به این مطلب تصریح کرده‎اند<ref>ر.ک: همان، ص10</ref>.


سنایی غزنوی شاعر نامدار سده پنجم و ششم هجری، نخستین کسی بود که در زمان حیات مسعود به گردآوری اشعار او دست زد. در روزگار ما سه تن از ادیبان برجسته به تصحیح دیوان مسعود همت گماشته‎اند. این کتاب بار نخست در سال 1296ق به کوشش ابوالقاسم خوانساری در تهران به چاپ رسید. تصحیح دوم را غلامرضا رشید یاسمی در سال 1318ش انجام داد. ازآنجاکه در این دو چاپ مشخصات نسخه‎بدل‎ها نیامده است، نمی‎توان آن دو چاپ را تصحیحی انتقادی برشمرد. تصحیح سوم را مهدی نوریان در سال 1364ش به سامان رسانده است<ref>ر.ک: سالمیان، غلامرضا؛ یاری‎دره، سهیل؛ ص60</ref>. چاپ تصحیح نوریان از بسیاری جهات بر چاپ مصحح رشید یاسمی برتری دارد، اما اشتباهات این چاپ هم کم نیستند<ref>ر.ک: مهیار، محمد، ص136-135</ref>.
سنایی غزنوی شاعر نامدار سده پنجم و ششم هجری، نخستین کسی بود که در زمان حیات [[رشید ياسمی، غلامرضا|مسعود]] به گردآوری اشعار او دست زد. در روزگار ما سه تن از ادیبان برجسته به تصحیح دیوان مسعود همت گماشته‎اند. این کتاب بار نخست در سال 1296ق به کوشش ابوالقاسم خوانساری در تهران به چاپ رسید. تصحیح دوم را [[رشید ياسمی، غلامرضا|غلامرضا رشید یاسمی]] در سال 1318ش انجام داد. ازآنجاکه در این دو چاپ مشخصات نسخه‎بدل‎ها نیامده است، نمی‎توان آن دو چاپ را تصحیحی انتقادی برشمرد. تصحیح سوم را مهدی نوریان در سال 1364ش به سامان رسانده است<ref>ر.ک: سالمیان، غلامرضا؛ یاری‎دره، سهیل؛ ص60</ref>. چاپ تصحیح نوریان از بسیاری جهات بر چاپ مصحح [[رشید ياسمی، غلامرضا|رشید یاسمی]] برتری دارد، اما اشتباهات این چاپ هم کم نیستند<ref>ر.ک: مهیار، محمد، ص136-135</ref>.


قصاید مسعود در مدح سیف‎الدوله<ref>ر.ک: متن کتاب، ص37، ص46، ص54</ref>‏ از اشعار اوایل عمر شاعر محسوب می‎شود و باوجوداین در کمال جزالت و خوبی است:
قصاید [[رشید ياسمی، غلامرضا|مسعود]] در مدح سیف‎الدوله<ref>ر.ک: متن کتاب، ص37، ص46، ص54</ref>‏ از اشعار اوایل عمر شاعر محسوب می‎شود و باوجوداین در کمال جزالت و خوبی است:


'''به نظم و نثر کسی را گر افتخار سزاست***مرا سزاست که امروز نظم و نثر مراست'''
'''به نظم و نثر کسی را گر افتخار سزاست***مرا سزاست که امروز نظم و نثر مراست'''
خط ۴۸: خط ۴۸:
'''اگر برایشان سحر حلال بر خوانم***جز این نگویند آخر که کودک و برناست'''
'''اگر برایشان سحر حلال بر خوانم***جز این نگویند آخر که کودک و برناست'''


لکن قصاید این دوره او چون قبل از حبس است از چاشنی شکایات دردناک خالی است. مضامین آن هم تنوعی ندارد بیشتر ستایش محض است<ref>ر.ک: مقدمه، ص13</ref>؛ اما مسعود دارای اشعار رسا و زیباست و عمده شهرت او به سبب سرودن حبسیات یا همان قصایدی است که در وصف دشواری‎های زندان سروده است<ref>ر.ک: سالمیان، غلامرضا؛ یاری‎دره، سهیل؛ ص59</ref>.
لکن قصاید این دوره او چون قبل از حبس است از چاشنی شکایات دردناک خالی است. مضامین آن هم تنوعی ندارد بیشتر ستایش محض است<ref>ر.ک: مقدمه، ص13</ref>؛ اما [[رشید ياسمی، غلامرضا|مسعود]] دارای اشعار رسا و زیباست و عمده شهرت او به سبب سرودن حبسیات یا همان قصایدی است که در وصف دشواری‎های زندان سروده است<ref>ر.ک: سالمیان، غلامرضا؛ یاری‎دره، سهیل؛ ص59</ref>.


'''محبوس چرا شدم نمی‎دانم***دانم که نه دزدم و نه عیارم'''
'''محبوس چرا شدم نمی‎دانم***دانم که نه دزدم و نه عیارم'''
خط ۵۴: خط ۵۴:
'''نز هیچ عمل نواله‎ای خوردم***نز هیچ قباله باقئی دارم'''<ref>ر.ک: مقدمه، ص24</ref>.
'''نز هیچ عمل نواله‎ای خوردم***نز هیچ قباله باقئی دارم'''<ref>ر.ک: مقدمه، ص24</ref>.


مـسعود‎ سعد‎ به‎عنوان شاعری حـبسیه سـرا‎ در موقعیتی ویژه در بـین شـاعران ادب فـارسی قرار دارد، چراکه از کلام و گفتاری خاص‎ در‎ شـعر خـود بهره برده است که‎ کنایه‎ یکی‎ از‎ آنهاست‎. «ایماء» پربسامدترین‎ کنایه‎ در‎ دیوان مسعود سعد است. این نوع از کنایه بـه دلیل سـادگی و بی‎پیرایگی در‎ لفظ‎ و بیان و نیز فهم آسان و بی‎واسطه آن از سوی مخاطب بیشترین کاربرد را‎ در‎ شعر‎ مسعود سعد دارد. به‎گونه‎ای که از مجموع ١٢٧١ مورد کنایات دیوان وی‎ تعداد‎ ٩٩٧ مورد آن متعلق به کنایه ایماء است. کنایه «رمز» نیز که‎ بیان‎ آن نـیاز بـه درک و فـهم مشترک از سوی گوینده و مخاطب داشته و به‎ همین‎ دلیل فهم آن تا حـدی دشوار‎ و پیچیده می‎نماید، در‎ شعر‎ مسعود سعد با بسآمد بسیار‎ کمتری‎ نسبت به سایر کنایات به‎کاررفته اسـت. این نـوع از کنایه تنها‎ ٥ مورد‎ از کل ١٢٧١ مورد کنایه‎ دیوان‎ مسعود‎ سعد را شامل‎ می‎گردد‎<ref>ر.ک: توسلی، حجت، ص43 و 45</ref>.
مـسعود‎ سعد‎ به‎عنوان شاعری حـبسیه سـرا‎ در موقعیتی ویژه در بـین شـاعران ادب فـارسی قرار دارد، چراکه از کلام و گفتاری خاص‎ در‎ شـعر خـود بهره برده است که‎ کنایه‎ یکی‎ از‎ آنهاست‎. «ایماء» پربسامدترین‎ کنایه‎ در‎ دیوان [[رشید ياسمی، غلامرضا|مسعود سعد]] است. این نوع از کنایه بـه دلیل سـادگی و بی‎پیرایگی در‎ لفظ‎ و بیان و نیز فهم آسان و بی‎واسطه آن از سوی مخاطب بیشترین کاربرد را‎ در‎ شعر‎ [[مسعود سعد سلمان|مسعود سعد]] دارد. به‎گونه‎ای که از مجموع ١٢٧١ مورد کنایات دیوان وی‎ تعداد‎ ٩٩٧ مورد آن متعلق به کنایه ایماء است. کنایه «رمز» نیز که‎ بیان‎ آن نـیاز بـه درک و فـهم مشترک از سوی گوینده و مخاطب داشته و به‎ همین‎ دلیل فهم آن تا حـدی دشوار‎ و پیچیده می‎نماید، در‎ شعر‎ [[مسعود سعد سلمان|مسعود سعد]] با بسآمد بسیار‎ کمتری‎ نسبت به سایر کنایات به‎کاررفته اسـت. این نـوع از کنایه تنها‎ ٥ مورد‎ از کل ١٢٧١ مورد کنایه‎ دیوان‎ مسعود‎ سعد را شامل‎ می‎گردد‎<ref>ر.ک: توسلی، حجت، ص43 و 45</ref>.


در بررسی دستوری و زبانی کنایات شـعری مـسعود‎ سـعد‎ آنچه در نگاه اول به‎ چشم‎ می‎آید‎ این‎ است‎ که: غالب کنایات شـعر‎ وی در قـالب کـنایات فعل قرار دارند. ازآنجاکه کنایه فعل مخاطب عام را‎ در‎ بر می‎گیرد، بیشتر بـا هـدف‎ و مـقصود‎ مسعود‎ سعد‎ در‎ کنایه پردازی همسو‎ است‎. لذا او از این نوع کنایه با بسامد بالایی در شعر خود بهره جـسته اسـت<ref>ر.ک: همان، ص 46</ref>.
در بررسی دستوری و زبانی کنایات شـعری مـسعود‎ سـعد‎ آنچه در نگاه اول به‎ چشم‎ می‎آید‎ این‎ است‎ که: غالب کنایات شـعر‎ وی در قـالب کـنایات فعل قرار دارند. ازآنجاکه کنایه فعل مخاطب عام را‎ در‎ بر می‎گیرد، بیشتر بـا هـدف‎ و مـقصود‎ مسعود‎ سعد‎ در‎ کنایه پردازی همسو‎ است‎. لذا او از این نوع کنایه با بسامد بالایی در شعر خود بهره جـسته اسـت<ref>ر.ک: همان، ص 46</ref>.


مسعود سعد اشعار فراوانی به زبان عربی نیز سروده است؛ چنانکه در لباب الالباب آمده است: «و او را سه دیوان است یکی به تازی و یکی به پارسی و یکی به هندویی». در تذکرة الشعراء نیز بدین امر تصریح شده است: «اشعار عربی او بسیار است». اشعار عربی مسعود در چاپ‎های دیوان وی وارد نشده است<ref>ر.ک: سالمیان، غلامرضا؛ یاری‎دره، سهیل، ص61</ref>.
[[مسعود سعد سلمان|مسعود سعد]] اشعار فراوانی به زبان عربی نیز سروده است؛ چنانکه در لباب الالباب آمده است: «و او را سه دیوان است یکی به تازی و یکی به پارسی و یکی به هندویی». در تذکرة الشعراء نیز بدین امر تصریح شده است: «اشعار عربی او بسیار است». اشعار عربی [[رشید ياسمی، غلامرضا|مسعود]] در چاپ‎های دیوان وی وارد نشده است<ref>ر.ک: سالمیان، غلامرضا؛ یاری‎دره، سهیل، ص61</ref>.


شهرآشوب از جمله اشعار سعد سلمان در قالب «قطعه» است که اقشار و صناعات مختلف چون عنبرفروش، رنگریز، رقاص، فصاد، خباز، کشتی‎گیر، نحوی، فیروزه فروش، زرگر و هندسی و یا حتی نابینا، گنگ، با خط‎وخال و نوخط را با عنوان یار یا دلبر مورد خطاب قرار داده است. در صفت یار هندسی چنین می‎خوانیم:
شهرآشوب از جمله اشعار سعد سلمان در قالب «قطعه» است که اقشار و صناعات مختلف چون عنبرفروش، رنگریز، رقاص، فصاد، خباز، کشتی‎گیر، نحوی، فیروزه فروش، زرگر و هندسی و یا حتی نابینا، گنگ، با خط‎وخال و نوخط را با عنوان یار یا دلبر مورد خطاب قرار داده است. در صفت یار هندسی چنین می‎خوانیم:
خط ۷۲: خط ۷۲:


==پانویس ==
==پانویس ==
<references/>
<references />


==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش