۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '.' به '.') |
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>') |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
==نسب== | ==نسب== | ||
[[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|علّامه شیخ آقابزرگ تهرانى]] او را علیقلی بن قرچغاى خان الخلخالى و [[امین، محسن|سید محسن امین]]، صاحب [[أعيان الشيعة (12 جلدی)|اعیان الشیعه]]، علیقلی بن قرچغاى خان الخلخالى الاصفهانى خواندهاند. <ref>همان، ص38</ref> | [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|علّامه شیخ آقابزرگ تهرانى]] او را علیقلی بن قرچغاى خان الخلخالى و [[امین، محسن|سید محسن امین]]، صاحب [[أعيان الشيعة (12 جلدی)|اعیان الشیعه]]، علیقلی بن قرچغاى خان الخلخالى الاصفهانى خواندهاند.<ref>همان، ص38</ref> | ||
===پدر=== | ===پدر=== | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
مشرب و مرام فلسفى علیقلی خان متأثر از مکتب فلسفى دورانى است که در آن میزیسته است. در اندیشه او نشانههاى تأثیر تفکر افلاطونى- افلوطینى با بهرهگیرى فراوان وى از اثولوجیاى منسوب به ارسطو بهصورت قابلملاحظهای دیده مىشود.<ref>همان، ص48</ref> او احاطه و آگاهى قابلتوجهی بر آراء و اقوال حکماى متقدم و متأخر و معاصرانش داشته است.<ref>همان، ص50</ref> | مشرب و مرام فلسفى علیقلی خان متأثر از مکتب فلسفى دورانى است که در آن میزیسته است. در اندیشه او نشانههاى تأثیر تفکر افلاطونى- افلوطینى با بهرهگیرى فراوان وى از اثولوجیاى منسوب به ارسطو بهصورت قابلملاحظهای دیده مىشود.<ref>همان، ص48</ref> او احاطه و آگاهى قابلتوجهی بر آراء و اقوال حکماى متقدم و متأخر و معاصرانش داشته است.<ref>همان، ص50</ref> | ||
او را فیلسوفى تحت تأثیر افکار و آراء میرداماد و برخى از پیروان وى باید دانست. این تأثیر را میتوان در مسئله صدور کثیر از واحد، نحوه تبیین سلسله معلولات و مراتب صدور و مسئله حدوث عالم بهخوبی مشاهده کرد؛ و بالجمله بررسى دقیق احیاى حکمت این نتیجه را در شناخت شیوه تفکر او براى ما حاصل میکند که مشرب فلسفى او آمیزهاى از فلسفه مشائى، اشراقى و الهیات عرفانى است که میکوشد تا از طریق ممزوج ساختن فلسفه با مدالیل آیات الهى و احادیث معصومین(ع) حکمت را در زمینه تشیع امامیه احیا کند. <ref>همان، ص49</ref> | او را فیلسوفى تحت تأثیر افکار و آراء میرداماد و برخى از پیروان وى باید دانست. این تأثیر را میتوان در مسئله صدور کثیر از واحد، نحوه تبیین سلسله معلولات و مراتب صدور و مسئله حدوث عالم بهخوبی مشاهده کرد؛ و بالجمله بررسى دقیق احیاى حکمت این نتیجه را در شناخت شیوه تفکر او براى ما حاصل میکند که مشرب فلسفى او آمیزهاى از فلسفه مشائى، اشراقى و الهیات عرفانى است که میکوشد تا از طریق ممزوج ساختن فلسفه با مدالیل آیات الهى و احادیث معصومین(ع) حکمت را در زمینه تشیع امامیه احیا کند.<ref>همان، ص49</ref> | ||
علیقلی، براى راه بردن بهحق تحقیق در حل معضلات فلسفى و تبیین حقایق هستى، به طریق دیگرى وراى عقل نیز قائل است. یعنى او به شهود و اشراق و الهام براى نیل به حقایق نهفته عالم قائل است... و خود را در حل بعضى از معضلات فلسفى بهرهمند از چنین توفیقى میداند. <ref>همان، ص49-50</ref> | علیقلی، براى راه بردن بهحق تحقیق در حل معضلات فلسفى و تبیین حقایق هستى، به طریق دیگرى وراى عقل نیز قائل است. یعنى او به شهود و اشراق و الهام براى نیل به حقایق نهفته عالم قائل است... و خود را در حل بعضى از معضلات فلسفى بهرهمند از چنین توفیقى میداند.<ref>همان، ص49-50</ref> | ||
وى درصدد ارائه یا دفاع از نوعى الهیات تنزیهى است که میتواند شایستهترین و بلکه بایستهترین موضوع حکمت و مابعدالطبیعه، به عقیده وى، باشد. این ویژگى را در آراى ملا رجبعلى تبریزى نیز میتوان یافت و به همین جهت میتوان علیقلی را سخت متأثر از استادش در این خصوص دانست. <ref>همان، ص50</ref> علیقلی خان، در مسئله وجود و حرکت جوهرى از مخالفان مذهب صدرالمتألهین است.<ref>همان</ref> | وى درصدد ارائه یا دفاع از نوعى الهیات تنزیهى است که میتواند شایستهترین و بلکه بایستهترین موضوع حکمت و مابعدالطبیعه، به عقیده وى، باشد. این ویژگى را در آراى ملا رجبعلى تبریزى نیز میتوان یافت و به همین جهت میتوان علیقلی را سخت متأثر از استادش در این خصوص دانست.<ref>همان، ص50</ref> علیقلی خان، در مسئله وجود و حرکت جوهرى از مخالفان مذهب صدرالمتألهین است.<ref>همان</ref> | ||
===اساتید=== | ===اساتید=== |
ویرایش