۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (Yqorbani@noornet.net صفحهٔ علیقلی بن قرچغای خان را به علیقلی بن قرچغای خان منتقل کرد) |
جز (جایگزینی متن - '.' به '.') |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''علیقلی بن قرچغاى خان''' حکیم، محقق و عارف گمنام عصر صفوى است. درباره شرححال و زندگى وى اطلاع دقیق و کاملى در دست نیست. تذکرهنویسان نیز حتى درباره نام و شخصیت علمى او بعضاً دچار اشتباه شدهاند. به روایت نصرآبادى، علیقلی خان متولّى قم بوده | '''علیقلی بن قرچغاى خان''' حکیم، محقق و عارف گمنام عصر صفوى است. درباره شرححال و زندگى وى اطلاع دقیق و کاملى در دست نیست. تذکرهنویسان نیز حتى درباره نام و شخصیت علمى او بعضاً دچار اشتباه شدهاند. به روایت نصرآبادى، علیقلی خان متولّى قم بوده است. | ||
==تولد و وفات== | ==تولد و وفات== | ||
تاریخ تولد و وفات وى روشن نیست. از روى قراینى که در آثارش از جمله در احیاى حکمت موجود است میتوان تاریخ تقریبى تولد وى را بین سالهای 1020 تا 1025 ذکر کرد. در احیاى حکمت (ج 1، ص 529) نوشته است: تا حال تحریر که عمرم به شصتوشش سال رسیده است... و در جاى دیگر (ج 2، ص 168): از زمان قدیم تا عصر ما که هزار و نودویک از هجرت گذشته است...، پس بنابراین عبارات سال ولادتش باید 1025 ق باشد؛ اما بنا بر نقل شیخ آقابزرگ در معرفى کتاب منطق وى سال ولادت او باید 1020 ق باشد؛ زیرا مؤلف در آن کتاب متذکر شده که در نهم صفر 1076 ق در پنجاهوشش سالگى از تألیف آن فارغ شده | تاریخ تولد و وفات وى روشن نیست. از روى قراینى که در آثارش از جمله در احیاى حکمت موجود است میتوان تاریخ تقریبى تولد وى را بین سالهای 1020 تا 1025 ذکر کرد. در احیاى حکمت (ج 1، ص 529) نوشته است: تا حال تحریر که عمرم به شصتوشش سال رسیده است... و در جاى دیگر (ج 2، ص 168): از زمان قدیم تا عصر ما که هزار و نودویک از هجرت گذشته است...، پس بنابراین عبارات سال ولادتش باید 1025 ق باشد؛ اما بنا بر نقل شیخ آقابزرگ در معرفى کتاب منطق وى سال ولادت او باید 1020 ق باشد؛ زیرا مؤلف در آن کتاب متذکر شده که در نهم صفر 1076 ق در پنجاهوشش سالگى از تألیف آن فارغ شده است. سال وفات وى- چنانکه اشاره شد- در جایى ذکر نشده و قرائنى هم در دست نیست.<ref>همان، ص39</ref> | ||
==نسب== | ==نسب== | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
===برادر=== | ===برادر=== | ||
حاج منوچهر خان [برادر علیقلی خان] نزد [[مجلسی، محمدتقی|مرحوم مجلسى اول (محمدتقی)]] [[من لايحضره الفقيه|من لایحضره الفقیه]] را خوانده است و از وى دو اجازه یکى به سال 1060 و دیگرى به سال 1062 ق دریافت کرده | حاج منوچهر خان [برادر علیقلی خان] نزد [[مجلسی، محمدتقی|مرحوم مجلسى اول (محمدتقی)]] [[من لايحضره الفقيه|من لایحضره الفقیه]] را خوانده است و از وى دو اجازه یکى به سال 1060 و دیگرى به سال 1062 ق دریافت کرده است.<ref>همان، ص40</ref> | ||
===پسر=== | ===پسر=== | ||
پسرش مهدىقلى بیک شاعر عهد صفوى (با تخلص صفا) در قم به تحصیل کمالات پرداخته و نیز خوب شعر میگفته | پسرش مهدىقلى بیک شاعر عهد صفوى (با تخلص صفا) در قم به تحصیل کمالات پرداخته و نیز خوب شعر میگفته است. مهدى قلى، بانى مدرسه معروف خان (1123 ق) در قم بوده است که امروزه این مدرسه بهواسطه تجدید بناى آن توسط مرحوم [[بروجردی، حسین|آیتالله بروجردى]] به نام ایشان معروف شده است.<ref>همان</ref> | ||
==اطلاعات علمی== | ==اطلاعات علمی== | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
او را فیلسوفى تحت تأثیر افکار و آراء میرداماد و برخى از پیروان وى باید دانست. این تأثیر را میتوان در مسئله صدور کثیر از واحد، نحوه تبیین سلسله معلولات و مراتب صدور و مسئله حدوث عالم بهخوبی مشاهده کرد؛ و بالجمله بررسى دقیق احیاى حکمت این نتیجه را در شناخت شیوه تفکر او براى ما حاصل میکند که مشرب فلسفى او آمیزهاى از فلسفه مشائى، اشراقى و الهیات عرفانى است که میکوشد تا از طریق ممزوج ساختن فلسفه با مدالیل آیات الهى و احادیث معصومین(ع) حکمت را در زمینه تشیع امامیه احیا کند. <ref>همان، ص49</ref> | او را فیلسوفى تحت تأثیر افکار و آراء میرداماد و برخى از پیروان وى باید دانست. این تأثیر را میتوان در مسئله صدور کثیر از واحد، نحوه تبیین سلسله معلولات و مراتب صدور و مسئله حدوث عالم بهخوبی مشاهده کرد؛ و بالجمله بررسى دقیق احیاى حکمت این نتیجه را در شناخت شیوه تفکر او براى ما حاصل میکند که مشرب فلسفى او آمیزهاى از فلسفه مشائى، اشراقى و الهیات عرفانى است که میکوشد تا از طریق ممزوج ساختن فلسفه با مدالیل آیات الهى و احادیث معصومین(ع) حکمت را در زمینه تشیع امامیه احیا کند. <ref>همان، ص49</ref> | ||
علیقلی، براى راه بردن بهحق تحقیق در حل معضلات فلسفى و تبیین حقایق هستى، به طریق دیگرى وراى عقل نیز قائل است. یعنى او به شهود و اشراق و الهام براى نیل به حقایق نهفته عالم قائل | علیقلی، براى راه بردن بهحق تحقیق در حل معضلات فلسفى و تبیین حقایق هستى، به طریق دیگرى وراى عقل نیز قائل است. یعنى او به شهود و اشراق و الهام براى نیل به حقایق نهفته عالم قائل است... و خود را در حل بعضى از معضلات فلسفى بهرهمند از چنین توفیقى میداند. <ref>همان، ص49-50</ref> | ||
وى درصدد ارائه یا دفاع از نوعى الهیات تنزیهى است که میتواند شایستهترین و بلکه بایستهترین موضوع حکمت و مابعدالطبیعه، به عقیده وى، باشد. این ویژگى را در آراى ملا رجبعلى تبریزى نیز میتوان یافت و به همین جهت میتوان علیقلی را سخت متأثر از استادش در این خصوص دانست. <ref>همان، ص50</ref> علیقلی خان، در مسئله وجود و حرکت جوهرى از مخالفان مذهب صدرالمتألهین است.<ref>همان</ref> | وى درصدد ارائه یا دفاع از نوعى الهیات تنزیهى است که میتواند شایستهترین و بلکه بایستهترین موضوع حکمت و مابعدالطبیعه، به عقیده وى، باشد. این ویژگى را در آراى ملا رجبعلى تبریزى نیز میتوان یافت و به همین جهت میتوان علیقلی را سخت متأثر از استادش در این خصوص دانست. <ref>همان، ص50</ref> علیقلی خان، در مسئله وجود و حرکت جوهرى از مخالفان مذهب صدرالمتألهین است.<ref>همان</ref> |
ویرایش