۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>') |
||
| خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
در بخش نخست، با استفاده از آیات قرآن کریم، به بررسی جهان هستی پرداخته شده و اطلاعاتی پیرامون نیروهای جاذبه؛ کهکشانها، ستارگان و سرعت آنها؛ جایگاه ستارهها؛ تعداد ستارگان در آسمان؛ مدارهای ستارگان و دنبالهدار هالی و سرعت نور، در اختیار خواننده قرار گرفته است<ref>متن کتاب، ص39- 91</ref>. | در بخش نخست، با استفاده از آیات قرآن کریم، به بررسی جهان هستی پرداخته شده و اطلاعاتی پیرامون نیروهای جاذبه؛ کهکشانها، ستارگان و سرعت آنها؛ جایگاه ستارهها؛ تعداد ستارگان در آسمان؛ مدارهای ستارگان و دنبالهدار هالی و سرعت نور، در اختیار خواننده قرار گرفته است<ref>متن کتاب، ص39- 91</ref>. | ||
در قسمتی از این بخش، به نیروی جاذبه در جهان هستی اشاره شده و نویسنده بر این باور است که علم هر چه بیشتر به کشف کهکشانی بسیار دور که دهها هزار میلیون سال نوری از ما فاصله دارد، نائل آید، باز نامتناهی بودن هستی، واضحتر میشود؛ اما نکته بسیار شگفتانگیز این است که عرصه نامتناهی هستی را، یک قانون ثابت حکمرانی میکند، قانونی که به نیروی جاذبه معروف است. هر مجموعهای از هستی، مجموعه دیگری را در حد خویش و در حد مسافت میان آنها، جذب میکند. با تصرف کائنات توسط قانون واحد نیروی جاذبه، میتوان گفت که کل هستی، مجموعهای واحد است و اگر هر مجموعهای، همانند خویش را جذب میکند، اما چه چیزی میان پراکندگی هستی و همگرایی آن بهعنوان یک مجموعه واحد، حائل شده است؟ به اعتقاد نویسنده، پاسخ این سؤال، در آیه 11 سوره طارق نهفته است که خداوند میفرماید: «وَ السَّمَاءِ ذَاتِ الرَّجْعِ» (و سوگند به آسمان برگرداننده)؛ هرچه که در آسمان است، در چرخش است، در مداری بسته و در حال دور زدن و برگشتن. این حرکت دورانی و پیدرپی، موجب ایجاد نیرویی گریز از مرکز میشود. نیرویی در برابر نیروی جاذبه. این تقابل و حرکت مداوم میان این دو نیرو، تعادل حرکتی را به وجود میآورد؛ که باز یکی دیگر از نشانههای خداوند است و نشانه عظمت پروردگار و اشاره به آیه دوم سوره رعد: «اللهُ الّذی رَفَعَ السَّمواتِ بِغَیرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها» (خدا همان کسی است که آسمانها را چنانکه میبینید، بدون ستون بر پا داشت) <ref>ر.ک: متن کتاب، ص55؛ راتب نابلسی، محمد، ص46- 47</ref>. | در قسمتی از این بخش، به نیروی جاذبه در جهان هستی اشاره شده و نویسنده بر این باور است که علم هر چه بیشتر به کشف کهکشانی بسیار دور که دهها هزار میلیون سال نوری از ما فاصله دارد، نائل آید، باز نامتناهی بودن هستی، واضحتر میشود؛ اما نکته بسیار شگفتانگیز این است که عرصه نامتناهی هستی را، یک قانون ثابت حکمرانی میکند، قانونی که به نیروی جاذبه معروف است. هر مجموعهای از هستی، مجموعه دیگری را در حد خویش و در حد مسافت میان آنها، جذب میکند. با تصرف کائنات توسط قانون واحد نیروی جاذبه، میتوان گفت که کل هستی، مجموعهای واحد است و اگر هر مجموعهای، همانند خویش را جذب میکند، اما چه چیزی میان پراکندگی هستی و همگرایی آن بهعنوان یک مجموعه واحد، حائل شده است؟ به اعتقاد نویسنده، پاسخ این سؤال، در آیه 11 سوره طارق نهفته است که خداوند میفرماید: «وَ السَّمَاءِ ذَاتِ الرَّجْعِ» (و سوگند به آسمان برگرداننده)؛ هرچه که در آسمان است، در چرخش است، در مداری بسته و در حال دور زدن و برگشتن. این حرکت دورانی و پیدرپی، موجب ایجاد نیرویی گریز از مرکز میشود. نیرویی در برابر نیروی جاذبه. این تقابل و حرکت مداوم میان این دو نیرو، تعادل حرکتی را به وجود میآورد؛ که باز یکی دیگر از نشانههای خداوند است و نشانه عظمت پروردگار و اشاره به آیه دوم سوره رعد: «اللهُ الّذی رَفَعَ السَّمواتِ بِغَیرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها» (خدا همان کسی است که آسمانها را چنانکه میبینید، بدون ستون بر پا داشت)<ref>ر.ک: متن کتاب، ص55؛ راتب نابلسی، محمد، ص46- 47</ref>. | ||
بخش دوم، به شگفتیهایی پیرامون خورشید، اختصاص یافته است. نویسنده خورشید را یکی از نشانههای روشنیبخشی معرفی کرده است که همانند درخشش خود بهسوی خدا هدایت میکند. این ستاره، ستاره متوسطی است که یکمیلیون و سیصد هزار بار از زمین بزرگتر است و صد و پنجاهوشش میلیون کیلومتر از زمین فاصله دارد؛ اما ستارگان دیگری نیز وجود دارد که حجم آنها از خورشید و زمین و فاصله میان آنها بیشتر است<ref>همان، ص107؛ همان، ص93</ref>. | بخش دوم، به شگفتیهایی پیرامون خورشید، اختصاص یافته است. نویسنده خورشید را یکی از نشانههای روشنیبخشی معرفی کرده است که همانند درخشش خود بهسوی خدا هدایت میکند. این ستاره، ستاره متوسطی است که یکمیلیون و سیصد هزار بار از زمین بزرگتر است و صد و پنجاهوشش میلیون کیلومتر از زمین فاصله دارد؛ اما ستارگان دیگری نیز وجود دارد که حجم آنها از خورشید و زمین و فاصله میان آنها بیشتر است<ref>همان، ص107؛ همان، ص93</ref>. | ||
| خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
خورشیدهای هستی؛ فاصلههای دور میان ستارگان منظومه شمسی؛ خورشید و زمین؛ تفکر درباره مسافت میان ما و خورشید و سال هجری و قمری، از جمله موضوعات مطرح شده در این بخش است<ref>همان، ص109-110؛ همان، ص82- 95</ref>. | خورشیدهای هستی؛ فاصلههای دور میان ستارگان منظومه شمسی؛ خورشید و زمین؛ تفکر درباره مسافت میان ما و خورشید و سال هجری و قمری، از جمله موضوعات مطرح شده در این بخش است<ref>همان، ص109-110؛ همان، ص82- 95</ref>. | ||
در بخش سوم، به شگفتیهای زمین پرداخته شده است. در این بخش، ابتدا به مسئله خسوف و کسوف پرداخته شده و سپس با استفاده از آیات، موضوعات زیر، مطرح گردیده است: فشار هوا و نتایج آن؛ کروی بودن زمین و رابطه آن با کلمه «عمیق»؛ استقرار زمین؛ سرعت زمین؛ کوهها؛ معادن نقره؛ خاک و جانداران موجود در آن؛ تغییر دادن مسیر بادها؛ آلودگی هوا و محیط؛ قوانین فیزیک و شیمی و... <ref>متن کتاب، ص113-174</ref>. | در بخش سوم، به شگفتیهای زمین پرداخته شده است. در این بخش، ابتدا به مسئله خسوف و کسوف پرداخته شده و سپس با استفاده از آیات، موضوعات زیر، مطرح گردیده است: فشار هوا و نتایج آن؛ کروی بودن زمین و رابطه آن با کلمه «عمیق»؛ استقرار زمین؛ سرعت زمین؛ کوهها؛ معادن نقره؛ خاک و جانداران موجود در آن؛ تغییر دادن مسیر بادها؛ آلودگی هوا و محیط؛ قوانین فیزیک و شیمی و...<ref>متن کتاب، ص113-174</ref>. | ||
موضوعات مطرح شده در بخشهای بعدی کتاب، به ترتیب عبارتند از: آبها؛ گیاهان؛ حیوانات؛ ماهیان؛ پرندگان و حشرات. | موضوعات مطرح شده در بخشهای بعدی کتاب، به ترتیب عبارتند از: آبها؛ گیاهان؛ حیوانات؛ ماهیان؛ پرندگان و حشرات. | ||
ویرایش