۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'پاك' به 'پاک') |
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>') |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =31433 | | کتابخانۀ دیجیتال نور =31433 | ||
| کتابخوان همراه نور =10429 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
خط ۶۲: | خط ۶۳: | ||
[[ترکه اصفهانی، علی بن محمد|صائنالدين]] همانند ديگر عرفا معتقد است كه عشق عبارت از «ميل ذاتى همه اعيان موجودات» است كه در تمام هستى، از مبدأ آفرينش تا منتهاى عالم آميزش و آلايش وجود دارد و موجب مىشود اعيان از قوه به فعل درآيند<ref>چهارده رساله، ص 7</ref> | [[ترکه اصفهانی، علی بن محمد|صائنالدين]] همانند ديگر عرفا معتقد است كه عشق عبارت از «ميل ذاتى همه اعيان موجودات» است كه در تمام هستى، از مبدأ آفرينش تا منتهاى عالم آميزش و آلايش وجود دارد و موجب مىشود اعيان از قوه به فعل درآيند<ref>چهارده رساله، ص 7</ref> | ||
او در «شرح نظم الدر» تجلى و سير عشق را در عالم هستى تصوير مىكند و تائيه ابن فارض، زمينه مناسبى براى اين تصوير است. صائنالدين، در شرح و پروردن قصيده مذكور كه زكات نفس تزكيهشده ابن فارض بر سائلان كوى طلب است، به مجموعه ميراث عرفان اسلامى توجه دارد. «شرح نظم الدر» تحت تأثير مستقيم جهانبينى [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] نوشته شده است و افكار و اقوال [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] در سراسر آن بهروشنى ديده مىشود. گفتار بزرگان و مشايخ صوفيه نيز مانند [[غزالی، احمد بن محمد|احمد غزالى]]، [[حلاج، حسین بن منصور|حسين بن منصور حلاج]]، بايزيد بسطامى، جنيد بغدادى، ابراهيم خواص، شيخ ابوالسعود و ديگران، به اقتضاى مقام، آرايه اين رساله شده و [[ترکه اصفهانی، علی بن محمد|صائنالدين]] را در معنارسانى يارى كردهاند <ref>شرح نظم الدر، مقدمه مصحح، ص يكصد و يك</ref> | او در «شرح نظم الدر» تجلى و سير عشق را در عالم هستى تصوير مىكند و تائيه ابن فارض، زمينه مناسبى براى اين تصوير است. صائنالدين، در شرح و پروردن قصيده مذكور كه زكات نفس تزكيهشده ابن فارض بر سائلان كوى طلب است، به مجموعه ميراث عرفان اسلامى توجه دارد. «شرح نظم الدر» تحت تأثير مستقيم جهانبينى [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] نوشته شده است و افكار و اقوال [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] در سراسر آن بهروشنى ديده مىشود. گفتار بزرگان و مشايخ صوفيه نيز مانند [[غزالی، احمد بن محمد|احمد غزالى]]، [[حلاج، حسین بن منصور|حسين بن منصور حلاج]]، بايزيد بسطامى، جنيد بغدادى، ابراهيم خواص، شيخ ابوالسعود و ديگران، به اقتضاى مقام، آرايه اين رساله شده و [[ترکه اصفهانی، علی بن محمد|صائنالدين]] را در معنارسانى يارى كردهاند<ref>شرح نظم الدر، مقدمه مصحح، ص يكصد و يك</ref> | ||
[[ترکه اصفهانی، علی بن محمد|صائنالدين]]، در مقدمه «شرح نظم الدر»، مىنويسد كه عالم حقيقت، گستردهتر از آن است كه كلام و الفاظ در معناى قراردادى و منطقى بتوانند از عهده بيان آن برآيند؛ بنابراین، به پيروى از قرآن، زبان تشبيه و تمثيل را در پيش مىگيرد تا هم اهل معنى از حقايق آن برخوردار شوند و هم اهل ظاهر از صورت مجازى بىبهره نمانند<ref>شرح نظم الدر، ص 12 - 14 و همان، مقدمه مصحح، ص يكصد و يك</ref> | [[ترکه اصفهانی، علی بن محمد|صائنالدين]]، در مقدمه «شرح نظم الدر»، مىنويسد كه عالم حقيقت، گستردهتر از آن است كه كلام و الفاظ در معناى قراردادى و منطقى بتوانند از عهده بيان آن برآيند؛ بنابراین، به پيروى از قرآن، زبان تشبيه و تمثيل را در پيش مىگيرد تا هم اهل معنى از حقايق آن برخوردار شوند و هم اهل ظاهر از صورت مجازى بىبهره نمانند<ref>شرح نظم الدر، ص 12 - 14 و همان، مقدمه مصحح، ص يكصد و يك</ref> | ||
خط ۸۳: | خط ۸۴: | ||
#بهره انبياى نخستين از نبوت، فقط طرف عاشقى محض بود و در نتيجه دعوتشان بيشتر مايل به تنزيه مىنمود؛ تا نوبت به ابراهيم خليل رسيد كه نور معشوقى به بارگاه نبوت تابيدن گرفت. پس دعوت او بر مبادى صفات ثبوتى قرار گرفت كه مبانى اركان تشبيه است. كمال اين مرتبه معشوقى و محبوبى به حضرت محمد(ص) ختم مىشود<ref>شرح نظم الدر، ص 33 - 35</ref> | #بهره انبياى نخستين از نبوت، فقط طرف عاشقى محض بود و در نتيجه دعوتشان بيشتر مايل به تنزيه مىنمود؛ تا نوبت به ابراهيم خليل رسيد كه نور معشوقى به بارگاه نبوت تابيدن گرفت. پس دعوت او بر مبادى صفات ثبوتى قرار گرفت كه مبانى اركان تشبيه است. كمال اين مرتبه معشوقى و محبوبى به حضرت محمد(ص) ختم مىشود<ref>شرح نظم الدر، ص 33 - 35</ref> | ||
در روايت اين قصه، آنچه كه «شرح نظم الدر» را از آثار مشابه و حتى از «مشارق الدرارى» كه شرح ديگرى است بر تائيه كبراى ابن فارض و صائنالدين از آن بهره فراوان برده است، ممتاز مىكند، توجه شارح به ابعاد هنرى و ادبى است. [[ترکه اصفهانی، علی بن محمد|صائنالدين]] كه از اديبان دوره تيمورى است، در نوشتههاى خود و بهخصوص در رساله مورد بحث، تنها به بيان علمى مطالب عرفانى نمىپردازد، بلكه او در نگارش خود به شيوه پيشينيان مايل است و نثر منشيانه را در نظر دارد <ref>شرح نظم الدر، مقدمه مصحح، ص يكصد و چهار</ref> عقايد حروفى [[ترکه اصفهانی، علی بن محمد|صائنالدين]]، گاهى با عرفان نظرى آميخته مىشود. در مقدمه «شرح نظم الدر» و در بيان دليل عدم استفاده انبيا از شعر، مىگويد كه «اعيان ثابته» كه صور اسماء الهىاند و عرش كه محل ظهور آن صور است، در قالب احكام صور شرعى بيان شده است تا هر كسى بتواند از معانى آنها بهرهمند گردد؛ درحالىكه اگر از شعر و رموز حرفى استفاده مىشد، معانى آن فقط صيد رمزدانان حروفى بود<ref>شرح نظم الدر، مقدمه مصحح، ص هشتاد و سه</ref> | در روايت اين قصه، آنچه كه «شرح نظم الدر» را از آثار مشابه و حتى از «مشارق الدرارى» كه شرح ديگرى است بر تائيه كبراى ابن فارض و صائنالدين از آن بهره فراوان برده است، ممتاز مىكند، توجه شارح به ابعاد هنرى و ادبى است. [[ترکه اصفهانی، علی بن محمد|صائنالدين]] كه از اديبان دوره تيمورى است، در نوشتههاى خود و بهخصوص در رساله مورد بحث، تنها به بيان علمى مطالب عرفانى نمىپردازد، بلكه او در نگارش خود به شيوه پيشينيان مايل است و نثر منشيانه را در نظر دارد<ref>شرح نظم الدر، مقدمه مصحح، ص يكصد و چهار</ref> عقايد حروفى [[ترکه اصفهانی، علی بن محمد|صائنالدين]]، گاهى با عرفان نظرى آميخته مىشود. در مقدمه «شرح نظم الدر» و در بيان دليل عدم استفاده انبيا از شعر، مىگويد كه «اعيان ثابته» كه صور اسماء الهىاند و عرش كه محل ظهور آن صور است، در قالب احكام صور شرعى بيان شده است تا هر كسى بتواند از معانى آنها بهرهمند گردد؛ درحالىكه اگر از شعر و رموز حرفى استفاده مىشد، معانى آن فقط صيد رمزدانان حروفى بود<ref>شرح نظم الدر، مقدمه مصحح، ص هشتاد و سه</ref> | ||
ج) ترجمه فارسى قصيده تائيه كبرى: از آنجا كه صائنالدين، از ظاهر بسيارى ابيات در «شرح نظم الدر» دور افتاده و به تأويل قصيده پرداخته، مصحح محترم، خانم دكتر اكرم جودى نعمتى، قصيده تائيه كبراى ابن فارض را از آغاز تا انجام با دقت به فارسى روان ترجمه و ابيات آن را از 1 تا 760 شمارهگذارى و به كتاب ضميمه كرده است<ref>شرح نظم الدر، ص 309 - 370</ref> | ج) ترجمه فارسى قصيده تائيه كبرى: از آنجا كه صائنالدين، از ظاهر بسيارى ابيات در «شرح نظم الدر» دور افتاده و به تأويل قصيده پرداخته، مصحح محترم، خانم دكتر اكرم جودى نعمتى، قصيده تائيه كبراى ابن فارض را از آغاز تا انجام با دقت به فارسى روان ترجمه و ابيات آن را از 1 تا 760 شمارهگذارى و به كتاب ضميمه كرده است<ref>شرح نظم الدر، ص 309 - 370</ref> |
ویرایش