۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR50574J1.jpg | عنوان =الینابيع | عنوانهای دیگر = | پدی...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
}} | }} | ||
'''الینابيع'''، تألیف ابویعقوب سجستانی(م ح 386 - 393ق) ملقب به «خیسفوج» یکی از متکلمان و داعیان بزرگ اسماعیلی سده چهارم است. مقدمه و تحقیق کتاب به قلم مصطفی غالب است. | '''الینابيع'''، تألیف [[ابو يعقوب سجستاني، اسحاق بن احمد|ابویعقوب سجستانی]](م ح 386 - 393ق) ملقب به «خیسفوج» یکی از متکلمان و داعیان بزرگ اسماعیلی سده چهارم است. مقدمه و تحقیق کتاب به قلم مصطفی غالب است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
اهمیت ویژه آثار ابویعقوب در آن است که وی در مذهب اسماعیلی دارای تفکر خاص بوده که گاه با عقاید رایج این مذهب و تعالیم رسمی فاطمیان سازگاری و همخوانی نداشته است. برای نمونه از کتابها و رسالههای او -که در پنجاه سال اخیر منتشر شده است– برمیآید که وی بهشدت از گرایشهای نوافلاطونی رایج و مسلط بر تفکرات زمان خود متأثر بوده و با تلفیق فلسفه نوافلاطونی و آیین اسماعیلی پیشین، طریقی نسبتاً جدید را پایهریزی کرده و با نگارش آثار خود در بسط و گسترش آن کوشا بوده است. بدینگونه، آثار وی که تنها مرجع عمده برای اطلاع از عقاید جناح فلسفی اسماعیلیه است، او را بهعنوان چهره ممتاز و برجسته «مکتب ایرانی» جنبش اسماعیلیه مطرح کرده است<ref>ر.ک: ساکت، سلمان، ص190</ref>. | اهمیت ویژه آثار [[ابو يعقوب سجستاني، اسحاق بن احمد|ابویعقوب]] در آن است که وی در مذهب اسماعیلی دارای تفکر خاص بوده که گاه با عقاید رایج این مذهب و تعالیم رسمی فاطمیان سازگاری و همخوانی نداشته است. برای نمونه از کتابها و رسالههای او -که در پنجاه سال اخیر منتشر شده است– برمیآید که وی بهشدت از گرایشهای نوافلاطونی رایج و مسلط بر تفکرات زمان خود متأثر بوده و با تلفیق فلسفه نوافلاطونی و آیین اسماعیلی پیشین، طریقی نسبتاً جدید را پایهریزی کرده و با نگارش آثار خود در بسط و گسترش آن کوشا بوده است. بدینگونه، آثار وی که تنها مرجع عمده برای اطلاع از عقاید جناح فلسفی اسماعیلیه است، او را بهعنوان چهره ممتاز و برجسته «مکتب ایرانی» جنبش اسماعیلیه مطرح کرده است<ref>ر.ک: ساکت، سلمان، ص190</ref>. | ||
ناصرخسرو در نگارش بخشهایی از خوان الاخوان از کتاب ینابیع بهره گرفته است؛ از آن جمله است ینبوع سیام «در معنی شهادت» که ترجمه فارسی آن را در صف هشتادوهفتم خوان الاخوان میتوان یافت<ref>ر.ک: کرباسیان، ملیحه، ص 96-95</ref>. | ناصرخسرو در نگارش بخشهایی از خوان الاخوان از کتاب ینابیع بهره گرفته است؛ از آن جمله است ینبوع سیام «در معنی شهادت» که ترجمه فارسی آن را در صف هشتادوهفتم خوان الاخوان میتوان یافت<ref>ر.ک: کرباسیان، ملیحه، ص 96-95</ref>. | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
دومین ینبوع، در تبیین عالم عقل و نفس و کیفیت این دو است. محقق اثر در ابتدای این بحث توضیح داده که مؤلف در این ینبوع همانند دیگر فلاسفه اسماعیلی درصدد تطبیق نظریه مَثَل و ممثول است <ref>ر.ک: همان، ص76، پاورقی1</ref>. یکی از باورهای اساسی اسماعیلیه که مبنا و پایه بحث تأویل و تا حدودی ظاهر و باطن قرآن قرار گرفته است، بحثی است با عنوان «مثل و ممثول». این عنوان در منظر اسماعیلیان به مفهوم تفسیر امور جسمانی به امور عقلیه فراحسی است. مثل و ممثول نخستین بار در عصر فاطمیان و با الهام از فلسفه افلاطون عرضه شده است. در فلسفه افلاطون موجودات دارای صور مجرده، از عالم اله هستند که گاه آنها را مثل الهیه میگویند. با این راهکار اسماعیلیه تا حد زیادی باورها و نگرشهای قرآنی خویش را عقلانی ساختند و از خردهگیریهای مخالفان قرآن پاسخ گفتند. در نگاه دانشمندان اسماعیلی مثل و ممثول به آیات قرآن محدود نمیشود، بلکه کل جهان آفرینش از قبیل مثل و ممثول است؛ جسم انسان مثل است و نفس او ممثول، دنیا مثل است و آخرت ممثول، خورشید و ماه و ستارگان که ادامه حیات وابسته به آنهاست مثل خوانده میشوند و قوای باطنی آنها یا نیروهای نهفته در آنها ممثولات نام دارند. بر اساس این اصل و قاعده کلی در نظام آفرینش، خداوند برای انتقال حقایق دین به مردم، آنها را در قالب مخلوقات در میآورد و انسان بایستی خویش را از چنگال این مخلوقات طبیعی رها کند و از این مثالها به ممثولات که همان حقایق دین است راه یابد <ref>ر.ک: بهرامی، محمد، ص179</ref>. | دومین ینبوع، در تبیین عالم عقل و نفس و کیفیت این دو است. محقق اثر در ابتدای این بحث توضیح داده که مؤلف در این ینبوع همانند دیگر فلاسفه اسماعیلی درصدد تطبیق نظریه مَثَل و ممثول است <ref>ر.ک: همان، ص76، پاورقی1</ref>. یکی از باورهای اساسی اسماعیلیه که مبنا و پایه بحث تأویل و تا حدودی ظاهر و باطن قرآن قرار گرفته است، بحثی است با عنوان «مثل و ممثول». این عنوان در منظر اسماعیلیان به مفهوم تفسیر امور جسمانی به امور عقلیه فراحسی است. مثل و ممثول نخستین بار در عصر فاطمیان و با الهام از فلسفه افلاطون عرضه شده است. در فلسفه افلاطون موجودات دارای صور مجرده، از عالم اله هستند که گاه آنها را مثل الهیه میگویند. با این راهکار اسماعیلیه تا حد زیادی باورها و نگرشهای قرآنی خویش را عقلانی ساختند و از خردهگیریهای مخالفان قرآن پاسخ گفتند. در نگاه دانشمندان اسماعیلی مثل و ممثول به آیات قرآن محدود نمیشود، بلکه کل جهان آفرینش از قبیل مثل و ممثول است؛ جسم انسان مثل است و نفس او ممثول، دنیا مثل است و آخرت ممثول، خورشید و ماه و ستارگان که ادامه حیات وابسته به آنهاست مثل خوانده میشوند و قوای باطنی آنها یا نیروهای نهفته در آنها ممثولات نام دارند. بر اساس این اصل و قاعده کلی در نظام آفرینش، خداوند برای انتقال حقایق دین به مردم، آنها را در قالب مخلوقات در میآورد و انسان بایستی خویش را از چنگال این مخلوقات طبیعی رها کند و از این مثالها به ممثولات که همان حقایق دین است راه یابد <ref>ر.ک: بهرامی، محمد، ص179</ref>. | ||
همچنین سجستانی توصیفاتی از گسترش عدل و داد در جهان به دست مهدی دارد و مردم پسازاین دعوت دو گروه میشوند: گروهی به او ایمان میآورند، منتظر ظهورش میشوند و از نور او بهره میگیرند و گروهی او را نمیپذیرند و از نور او میسوزند <ref>ر.ک: روحی میرآبادی، علیرضا، ص70؛ متن کتاب، ص 161-160</ref>. | همچنین [[ابو يعقوب سجستاني، اسحاق بن احمد|سجستانی]] توصیفاتی از گسترش عدل و داد در جهان به دست مهدی دارد و مردم پسازاین دعوت دو گروه میشوند: گروهی به او ایمان میآورند، منتظر ظهورش میشوند و از نور او بهره میگیرند و گروهی او را نمیپذیرند و از نور او میسوزند <ref>ر.ک: روحی میرآبادی، علیرضا، ص70؛ متن کتاب، ص 161-160</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
<references/> | <references /> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== |
ویرایش