الینابيع
الینابيع | |
---|---|
پدیدآوران | ابو یعقوب سجستانی، اسحاق بن احمد (نويسنده) غالب، مصطفی (محقق) |
ناشر | المکتب التجاري |
مکان نشر | لبنان - بيروت |
سال نشر | مجلد1: 1965م, |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
الینابيع، تألیف ابویعقوب سجستانی(م ح 386 - 393ق) ملقب به «خیسفوج» یکی از متکلمان و داعیان بزرگ اسماعیلی سده چهارم است. مقدمه و تحقیق کتاب به قلم مصطفی غالب است.
ساختار
کتاب در دو بخش تنظیم شده است:
- تحقیق: در سه قسمت عقاید اسماعیلیه، درباره کتاب ینابیع و تحقیق کتاب.
- تألیف: مشتمل بر مقدمه مؤلف و چهل ینبوع.
گزارش محتوا
اهمیت ویژه آثار ابویعقوب در آن است که وی در مذهب اسماعیلی دارای تفکر خاص بوده که گاه با عقاید رایج این مذهب و تعالیم رسمی فاطمیان سازگاری و همخوانی نداشته است. برای نمونه از کتابها و رسالههای او -که در پنجاه سال اخیر منتشر شده است– برمیآید که وی بهشدت از گرایشهای نوافلاطونی رایج و مسلط بر تفکرات زمان خود متأثر بوده و با تلفیق فلسفه نوافلاطونی و آیین اسماعیلی پیشین، طریقی نسبتاً جدید را پایهریزی کرده و با نگارش آثار خود در بسط و گسترش آن کوشا بوده است. بدینگونه، آثار وی که تنها مرجع عمده برای اطلاع از عقاید جناح فلسفی اسماعیلیه است، او را بهعنوان چهره ممتاز و برجسته «مکتب ایرانی» جنبش اسماعیلیه مطرح کرده است[۱].
ناصرخسرو در نگارش بخشهایی از خوان الاخوان از کتاب ینابیع بهره گرفته است؛ از آن جمله است ینبوع سیام «در معنی شهادت» که ترجمه فارسی آن را در صف هشتادوهفتم خوان الاخوان میتوان یافت[۲].
سجستانی در مقدمه کتاب میگوید: «من در این کتاب خود را به آنچه گذشتگان در کتابها آوردهاند، مشغول نخواهم داشت، بلکه بدانچه بر گردن ایشان از ایضاح و ارشاد خلق مانده است، پرداختهام، چنانچه آیندگان نیز آنچه از این بابت بر گردن ما مانده است، ادا خواهند کرد»[۳]. موضوع کتاب چنانکه کربن اصطلاح شیمیایی «ایزومرفیسم» را بهکاربرده است، تشابه ینابیع یا سرچشمههای طبیعی و روحانی است. این یک جهانشناسی عمیقی است که اسماعیلیان ایرانی به آن پرداختهاند و تشابه عالم طبیعت و عالم ملکوت و جهان ائمه و «نطقاء» را با تأویل بیان کردهاند. کتاب مشتمل بر چهل نوع «ینبوع» است و در آن از تشابه ادیان الهی و «اتفاق صلیب با شهادة» سخن گفته است. در ینبوع هجدهم از «فی ان ما فی البشر اجزاءه و جوهره من النفس الکلیة» سخن رانده است که همان ایزومرفیسم در معنی کلامی و فلسفی آن است. در همین معنی در ینبوع سیوهشتم از «فی ان للبشر عودا الی ثواب ابدی» سخن گفته است که وسعت جهانبینی و جهانشناسی اسماعیلیان و مخصوصاًً ابویعقوب را مینمایاند[۴].
وی کتابش را به چهل ینبوع تقسیم کرده و هر ینبوعی را مشابه حدی از حدود دینی معروف در نظام اسماعیلی قرار داده است. او کتابش را با حمد و تقدیس کسی که او را از عدم خلق کرده و منزه از ویژگیهای کسی است که با لفظ میگوید و با گوش میشنود آغاز میکند. او در مقدمه متذکر شده که در ینابیع قصد تکرار مباحث و دیدگاههایی که گذشتگان به آن پرداختهاند را ندارد؛ بلکه مایل است آرایی را بنویسد که در مباحثشان از آن سخن نگفتهاند و دین آن بر عهده ایشان باقیمانده است؛ بنابراین سجستانی ایفای این بدهی را بر عهده خود لازم دانسته است، باشد که همانگونه که او این دین را پرداخت کرده است دیگران نیز دینی که بر عهده اوست را ایفاء کنند[۵].
در ینبوع اول از معنای «ینبوع» (چشمه) بحث شده است. ابتدا ینبوع به دو نوع طبیعی و روحانی تقسیم شده است. او هدف از این باب را مقابله ینابیع روحانی با طبیعی دانسته تا بدینوسیله رموز این مسئله را کشف کند. او معتقد است که هر حرفی از حروف اسماء الهی مقابل یک ینبوع از ینابیع روحانی است؛ مثلاً در الله، الف واقع، مقابل سابقی است که ینبوع تأیید است یا لام اول، واقع مقابل ناطقی است که ینبوع ترکیب است و...[۶].
دومین ینبوع، در تبیین عالم عقل و نفس و کیفیت این دو است. محقق اثر در ابتدای این بحث توضیح داده که مؤلف در این ینبوع همانند دیگر فلاسفه اسماعیلی درصدد تطبیق نظریه مَثَل و ممثول است[۷]. یکی از باورهای اساسی اسماعیلیه که مبنا و پایه بحث تأویل و تا حدودی ظاهر و باطن قرآن قرار گرفته است، بحثی است با عنوان «مثل و ممثول». این عنوان در منظر اسماعیلیان به مفهوم تفسیر امور جسمانی به امور عقلیه فراحسی است. مثل و ممثول نخستین بار در عصر فاطمیان و با الهام از فلسفه افلاطون عرضه شده است. در فلسفه افلاطون موجودات دارای صور مجرده، از عالم اله هستند که گاه آنها را مثل الهیه میگویند. با این راهکار اسماعیلیه تا حد زیادی باورها و نگرشهای قرآنی خویش را عقلانی ساختند و از خردهگیریهای مخالفان قرآن پاسخ گفتند. در نگاه دانشمندان اسماعیلی مثل و ممثول به آیات قرآن محدود نمیشود، بلکه کل جهان آفرینش از قبیل مثل و ممثول است؛ جسم انسان مثل است و نفس او ممثول، دنیا مثل است و آخرت ممثول، خورشید و ماه و ستارگان که ادامه حیات وابسته به آنهاست مثل خوانده میشوند و قوای باطنی آنها یا نیروهای نهفته در آنها ممثولات نام دارند. بر اساس این اصل و قاعده کلی در نظام آفرینش، خداوند برای انتقال حقایق دین به مردم، آنها را در قالب مخلوقات در میآورد و انسان بایستی خویش را از چنگال این مخلوقات طبیعی رها کند و از این مثالها به ممثولات که همان حقایق دین است راه یابد[۸].
همچنین سجستانی توصیفاتی از گسترش عدل و داد در جهان به دست مهدی دارد و مردم پسازاین دعوت دو گروه میشوند: گروهی به او ایمان میآورند، منتظر ظهورش میشوند و از نور او بهره میگیرند و گروهی او را نمیپذیرند و از نور او میسوزند[۹].
وضعیت کتاب
پیشازاین، کتاب را کربن در مجموعهای به نام ایران و یمن یعنی سه رساله اسماعیلی الینابیع، رسالة المبدأ و المعاد از حسین بن علی و «بعضی از تأویلات گلشن راز» با تصحیح و ترجمه و شرح فرانسوی در تهران (1961م) منتشر کرده است[۱۰].
پاورقیها علاوه بر اختلاف نسخ، حاوی توضیحات لغات و اصطلاحات متن و مستند مطالب کتاب است.
پانویس
منابع مقاله
- مقدمه و متن کتاب.
- زریاب، عباس، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، جلد 6، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ اول، 1373.
- کرباسیان، ملیحه، کریمی زنجانی اصل، محمد، واژه «جاکول» و یک پیشنهاد، پایگاه مجلات تخصصی نور: نامه انجمن، پاییز 1383، شماره 15، صفحات 91 تا 100.
- ساکت، سلمان، «نکاتی دربارهی کشفالمحجوب ابویعقوب سجستانی»، پایگاه مجلات تخصصی نور: آینه میراث، پاییز و زمستان 1394، شماره 57، صفحات 189 تا 200.
- بهرامی، محمد، «اسماعیلیه و علوم قرآنی تفسیر و تأویل و مثل و ممثول (2)»، پایگاه مجلات تخصصی نور: پژوهشهای قرآنی، زمستان 1381، شماره 32، ص178 تا 201.
- روحی میرآبادی، علیرضا، «مهدویت از دیدگاه اسماعیلیان و قرمطیان»، پایگاه مجلات تخصصی نور: فصلنامه تاریخ اسلام، پاییز 1385، ص 51 تا 92.؛