پرش به محتوا

کلیات دیوان وهاج خوانساری: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۶: خط ۲۶:
}}  
}}  


'''کلیات دیوان وهاج خوانساری'''، مجموعه اشعار [[وهاج خوانساری، محمد بن امير علی اصغر|محمد بن امیر علی‎اصغر]]، معروف به [[وهاج خوانساری، محمد بن امير علی اصغر|سید محمد واعظ]] و متخلص به وهاج، به زبان فارسی است که توسط حاجی شیخ محمدحسین صدر خوانساری (صدرالمشایخ) گردآوری شده است<ref>ر.ک: مقدمه تحقیق، ص15</ref>.
'''کلیات دیوان وهاج خوانساری'''، مجموعه اشعار [[وهاج خوانساری، محمد بن امير علی اصغر|محمد بن امیر علی‎اصغر]]، معروف به [[وهاج خوانساری، محمد بن امير علی اصغر|سید محمد واعظ]] و متخلص به وهاج، به زبان فارسی است که توسط حاجی شیخ محمدحسین صدر خوانساری (صدرالمشایخ) گردآوری شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35558/1/15 ر.ک: مقدمه تحقیق، ص15]</ref>.


این اثر در قالب پایان‎نامه کارشناسی ارشد، به تحقیق [[رضايي، رضا علي|رضا علی‎رضایی]] رسیده است.
این اثر در قالب پایان‎نامه کارشناسی ارشد، به تحقیق [[رضايي، رضا علي|رضا علی‎رضایی]] رسیده است.
خط ۳۴: خط ۳۴:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
وهاج خوانساری «جزئى از کلّ‎ شعراى دوره قاجار بوده است و تقریبا همگام با عصر خود حرکت کرده است». شاعران دوره قاجار معمولا در قالب از شاعران پیشین خود پیروی می‎کردند، هرچند در محتوا به مطالب جدیدی دست یافتند<ref>ر.ک: همان، ص20-24</ref>.
وهاج خوانساری «جزئى از کلّ‎ شعراى دوره قاجار بوده است و تقریبا همگام با عصر خود حرکت کرده است». شاعران دوره قاجار معمولا در قالب از شاعران پیشین خود پیروی می‎کردند، هرچند در محتوا به مطالب جدیدی دست یافتند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35558/1/20 ر.ک: همان، ص20-24]</ref>.


===سبک فکری (مبانی فکری شاعر)===
===سبک فکری (مبانی فکری شاعر)===
خط ۴۹: خط ۴۹:
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|'' به درس عشق تو مشغول و فارغم از زید''|2='' مرا چه کار که او ضارب است یا مضروب''}}
{{ب|'' به درس عشق تو مشغول و فارغم از زید''|2='' مرا چه کار که او ضارب است یا مضروب''}}
{{ب|'' برو به میکده زاهد! کتاب زهد بِهِل''|2='' به کفر زلف خم اندر خمش مسلمان باش''<ref>ر.ک: همان، ص24-25</ref>}}{{پایان شعر}}.
{{ب|'' برو به میکده زاهد! کتاب زهد بِهِل''|2='' به کفر زلف خم اندر خمش مسلمان باش''<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35558/1/24 ر.ک: همان، ص24-25]</ref>}}{{پایان شعر}}.


ب)- شخصیت شاعرى:  
ب)- شخصیت شاعرى:  


«سید، بنده روزگار نبود، اگرچه دوره و عصر او از نظر توجه دربار به شاعران و نویسندگان با عصر سلطان محمود غزنوى مقایسه مى‎شود و بازار شعر و ادب در اوج گرمى بود، امّا او سروکارى با دربار شاهان و فرمانروایان زمانه نداشته است. او شعر را در خدمت عقاید دینى خود به‎کار گرفته است و مفاهیم متعالى عرفان اسلامى را در قالب اشعار ریخته است. [[وهاج خوانساری، محمد بن امير علی اصغر|وهّاج]] شعر خود را هم‎ردیف با اشعار «حسّان» مى‎داند؛ آن شاعرى که خاقانى خود را بدان منتسب مى‎سازد و لقب «حسّان‎العجم» را بر خود مى‎نهد»<ref>همان، ص25</ref>.
«سید، بنده روزگار نبود، اگرچه دوره و عصر او از نظر توجه دربار به شاعران و نویسندگان با عصر سلطان محمود غزنوى مقایسه مى‎شود و بازار شعر و ادب در اوج گرمى بود، امّا او سروکارى با دربار شاهان و فرمانروایان زمانه نداشته است. او شعر را در خدمت عقاید دینى خود به‎کار گرفته است و مفاهیم متعالى عرفان اسلامى را در قالب اشعار ریخته است. [[وهاج خوانساری، محمد بن امير علی اصغر|وهّاج]] شعر خود را هم‎ردیف با اشعار «حسّان» مى‎داند؛ آن شاعرى که خاقانى خود را بدان منتسب مى‎سازد و لقب «حسّان‎العجم» را بر خود مى‎نهد»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35558/1/25 همان، ص25]</ref>.


ج)- معیشت و زندگى:
ج)- معیشت و زندگى:
# ‎از محتواى کلامش استنباط‍‎ مى‎شود که زندگى ساده‎اى داشته و در پى مال‎اندوزى نبوده است و رزق و روزى را همچون خواجه شیراز مقّدر دانسته است.
# ‎از محتواى کلامش استنباط‍‎ مى‎شود که زندگى ساده‎اى داشته و در پى مال‎اندوزى نبوده است و رزق و روزى را همچون خواجه شیراز مقّدر دانسته است.
# ‎او در حال زندگى مى‎کرده است و گذشته و آینده را از آنِ‎ خود نمى‎دانست<ref>ر.ک: همان، ص26</ref>.
# ‎او در حال زندگى مى‎کرده است و گذشته و آینده را از آنِ‎ خود نمى‎دانست<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35558/1/26 ر.ک: همان، ص26]</ref>.


===سبک ادبی===
===سبک ادبی===
الف)- ‎شیوه نویسندگى و ادبى شاعر:
الف)- ‎شیوه نویسندگى و ادبى شاعر:


وى در شعر طبع خدادادى داشت و از علوم ادبى و عربى مایه‎ور بود و از قواعد کلام عربى و فارسى آگاهى کامل داشته و در اشعارش اشتباهات صرفى و نحوى دیده نشده است. اشعارش روان است و درست. قطعات و قصایدى دارد که در ادبیات دوره خودش کم‎نظیر است. در قصاید خود پیرو سبک عراقى است و الفاظ‍‎ و کلماتى به نسبت سنگین و فخیم قافیه‎هاى دشوار انتخاب مى‎کند. گاهى در ابیات او اسطوره‎هاى افسانه‎اى ایران و... مانند رستم، سیاوش، اشکبوس و... سخن به‎ میان مى‎آید<ref>ر.ک: همان، ص27</ref>.
وى در شعر طبع خدادادى داشت و از علوم ادبى و عربى مایه‎ور بود و از قواعد کلام عربى و فارسى آگاهى کامل داشته و در اشعارش اشتباهات صرفى و نحوى دیده نشده است. اشعارش روان است و درست. قطعات و قصایدى دارد که در ادبیات دوره خودش کم‎نظیر است. در قصاید خود پیرو سبک عراقى است و الفاظ‍‎ و کلماتى به نسبت سنگین و فخیم قافیه‎هاى دشوار انتخاب مى‎کند. گاهى در ابیات او اسطوره‎هاى افسانه‎اى ایران و... مانند رستم، سیاوش، اشکبوس و... سخن به‎ میان مى‎آید<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35558/1/27 ر.ک: همان، ص27]</ref>.


ب)- ‎قالب‎هاى شعرى:  
ب)- ‎قالب‎هاى شعرى:  
خط ۷۲: خط ۷۲:
مسمّط‍‎: ‎مسمط‎هاى او مسّدس، مخمّس و مربّع است و در مدح معصومین و رثای سالار شهیدان حضرت امام حسین(ع) و یارانش سروده شده است.
مسمّط‍‎: ‎مسمط‎هاى او مسّدس، مخمّس و مربّع است و در مدح معصومین و رثای سالار شهیدان حضرت امام حسین(ع) و یارانش سروده شده است.
مرثیه، از قالب‎هاى دیگرى است که مورد توجه شاعر بوده و سروده‎هایى در این زمینه دارد که غالبا مستزاد بوده است که براى سینه‎زنى سروده شده است و بیانگر وقایع کربلاست.
مرثیه، از قالب‎هاى دیگرى است که مورد توجه شاعر بوده و سروده‎هایى در این زمینه دارد که غالبا مستزاد بوده است که براى سینه‎زنى سروده شده است و بیانگر وقایع کربلاست.
‎رباعیات: ‎تعداد ابیات در این قالب شعرى بسیار کم (14 بیت) مى‎باشد که در پایان دیوان آمده است<ref>ر.ک: همان، ص28</ref>.
‎رباعیات: ‎تعداد ابیات در این قالب شعرى بسیار کم (14 بیت) مى‎باشد که در پایان دیوان آمده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35558/1/28 ر.ک: همان، ص28]</ref>.


ج)- ‎سایر ویژگی‎ها:
ج)- ‎سایر ویژگی‎ها:
خط ۸۲: خط ۸۲:
{{ب|'' خون دل عاشقان بود که به استکان''|2='' ریخت ز قورى که بُد سوار سماور''}}{{پایان شعر}}
{{ب|'' خون دل عاشقان بود که به استکان''|2='' ریخت ز قورى که بُد سوار سماور''}}{{پایان شعر}}


همچنین در میان اشعار او به برخی تشبیهات و استعارات جالب برخورد می‎کنیم، مانند بوق غیرت، کشتی ایجاد، درهای جنون، ترک کمان‎دار، خرمن عمر، تیغ دو ابرو، شربت فنا، یونس دل، زنجیر توکل، عروس غنچه، کنگره قرب و...<ref>ر.ک: همان، ص28-30</ref>.
همچنین در میان اشعار او به برخی تشبیهات و استعارات جالب برخورد می‎کنیم، مانند بوق غیرت، کشتی ایجاد، درهای جنون، ترک کمان‎دار، خرمن عمر، تیغ دو ابرو، شربت فنا، یونس دل، زنجیر توکل، عروس غنچه، کنگره قرب و...<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35558/1/28 ر.ک: همان، ص28-30]</ref>.


«آشنایى شاعر با تفاسیر و کتب اسلامى و علوم ادبى، موجب شده است، شاعر ناخودآگاه از انباشته‎هاى فکرى خود به‎صورت تلمیح در شعر استفاده کند»<ref>همان، ص30</ref>.
«آشنایى شاعر با تفاسیر و کتب اسلامى و علوم ادبى، موجب شده است، شاعر ناخودآگاه از انباشته‎هاى فکرى خود به‎صورت تلمیح در شعر استفاده کند»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35558/1/30 همان، ص30]</ref>.


او در قصص اسلامى از ائمه معصومین و اهل‎بیت(ع)، ابراهیم، جبرئیل، مریم، رضوان، زلیخا، ساره، سلیمان، عمرو، عیسى، معاویه، نوح، یونس، یوسف، '''دنا فتدلى''' (النجم: 8)، آب حیات، '''قاب قوسين أو أدنى''' (النجم: 9)، قاف، شب اسرى، معراج و... براق، دجّال، دلدل، رفرف، طاووس، طور سینا، عقاب، عنکبوت، مار، هدهد... و در قصه‎‎های ملى و باستانى و... از ماجراهای اشکبوس، تهمتن، رستم، رخش، کیومرث، اسکندر، خضر، عنقا، منصور حلاّج، قباد، پشنگ و... استفاده کرده است<ref>ر.ک: همان</ref>.
او در قصص اسلامى از ائمه معصومین و اهل‎بیت(ع)، ابراهیم، جبرئیل، مریم، رضوان، زلیخا، ساره، سلیمان، عمرو، عیسى، معاویه، نوح، یونس، یوسف، '''دنا فتدلى''' (النجم: 8)، آب حیات، '''قاب قوسين أو أدنى''' (النجم: 9)، قاف، شب اسرى، معراج و... براق، دجّال، دلدل، رفرف، طاووس، طور سینا، عقاب، عنکبوت، مار، هدهد... و در قصه‎‎های ملى و باستانى و... از ماجراهای اشکبوس، تهمتن، رستم، رخش، کیومرث، اسکندر، خضر، عنقا، منصور حلاّج، قباد، پشنگ و... استفاده کرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35558/1/30 ر.ک: همان]</ref>.


د)- ‎ملمّعات در شعر [[وهاج خوانساری، محمد بن امير علی اصغر|وهاج]]:  
د)- ‎ملمّعات در شعر [[وهاج خوانساری، محمد بن امير علی اصغر|وهاج]]:  
خط ۱۰۶: خط ۱۰۶:
{{شعر}}
{{شعر}}


{{ب|'' فبدت على لمعاته، ظهرت على صفحاته''|2='' طلعت على قبساته، أحدية حقّ‎ ذو المنن''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، ص30-31</ref>.
{{ب|'' فبدت على لمعاته، ظهرت على صفحاته''|2='' طلعت على قبساته، أحدية حقّ‎ ذو المنن''<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35558/1/30 ر.ک: همان، ص30-31]</ref>}}{{پایان شعر}}.


ه)- ‎اوضاع اجتماعى و سیاسى:  
ه)- ‎اوضاع اجتماعى و سیاسى:  
خط ۱۱۴: خط ۱۱۴:
{{شعر}}
{{شعر}}


{{ب|'' هزاروسیصدوده سال رفته است و هنوز''|2='' به گوش جان رسد آواز گریه اطفال''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، ص31</ref>.
{{ب|'' هزاروسیصدوده سال رفته است و هنوز''|2='' به گوش جان رسد آواز گریه اطفال''<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35558/1/31 ر.ک: همان، ص31]</ref>}}{{پایان شعر}}.


و)- ‎نظیره‎گویى:  
و)- ‎نظیره‎گویى:  
خط ۱۴۱: خط ۱۴۱:
چنان‎که شیخ محمود شبستری گوید:
چنان‎که شیخ محمود شبستری گوید:
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|'' جهان جمله فروغ نور حق دان''|2='' حق اندر وى زپیدایى است پنهان''}} {{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، ص31-32</ref>.
{{ب|'' جهان جمله فروغ نور حق دان''|2='' حق اندر وى زپیدایى است پنهان''<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35558/1/31 ر.ک: همان، ص31-32]</ref>}} {{پایان شعر}}.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
خط ۱۵۰: خط ۱۵۰:
# «مى» در آغاز فعل جدا نوشته مى‎شود؛
# «مى» در آغاز فعل جدا نوشته مى‎شود؛
# ترکیب‎هاى وصفى و اضافى به‎صورت جدا نوشته شده‎اند؛
# ترکیب‎هاى وصفى و اضافى به‎صورت جدا نوشته شده‎اند؛
و...<ref>ر.ک: همان، ص36-40</ref>.
و...<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35558/1/36 ر.ک: همان، ص36-40]</ref>.


==پانویس==
==پانویس==
خط ۱۷۳: خط ۱۷۳:


[[رده:سال97-25شهریور الی24 مهر]]
[[رده:سال97-25شهریور الی24 مهر]]
[[رده:25 آذر الی 24 دی(97)]]
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش