پرش به محتوا

احکام جوانان (فاضل لنکرانی): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مي' به 'می')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۷: خط ۳۷:
ايشان از اقسام فوايد اجتماعى، به مسائل ذيل اشاره كرده است و برای هركدام با استفاده از آيات قرآن توضيحاتى داده است:
ايشان از اقسام فوايد اجتماعى، به مسائل ذيل اشاره كرده است و برای هركدام با استفاده از آيات قرآن توضيحاتى داده است:


1. الفت و يگانگى و اتحاد و همدلى میان افراد و طبقات؛
#الفت و يگانگى و اتحاد و همدلى میان افراد و طبقات؛
#خوددارى افراد از شرارت و آزار نسبت به یکديگر؛
#تعاون و كمك كردن و هم‌صدا شدن بر خير و حق.


2. خوددارى افراد از شرارت و آزار نسبت به یکديگر؛
در ادامه، بحث اصول دين و اقسام آن را پيش كشيده و گفته كه اصول دين از مواردى است كه تقليد در آن راهى ندارد و آنچه انسان را به سعادت دنيا و آخرت مى‌رساند و او را از عذاب و هلاكت نجات مى‌دهد، اعتقاد قلبى و ايمان جزمى است... ايمان و تحصيل علم و يقين به اصول دين از فضايل نفسانى است. معرفت و اعتقاد به خدا و صفات كماليه او، شناخت حجج الهى و وسائط فيض و ولاة امر، كسب علم و يقين به معاد و رجوع الى الله، از كمالات انسانى و موجب خروج نفس از رذيله جهل و نادانى است و به حكم عقل تحصيل این امور مطلوب و پسنديده و لازم است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/1632/1/17 ر.ک: متن کتاب، ص17]</ref>


3. تعاون و كمك كردن و هم‌صدا شدن بر خير و حق.
ايشان در اثبات وجود خداوند متعال، از فطرت و نظم بهره گرفته و بيان كرده كه: «صاحب فهم و خرد با اندك توجهى احساس مى‌كند كه سراسر جهان هستى پر از حيات و شعور و بينايى و شنوايى است و هریک از موجودات با زبان باطن با پديدآورنده خود در راز و نياز است و به وجود او اقرار دارد و او را تسبيح و تقديس مى‌كند...».<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/1632/1/22 همان، ص22 و 23]</ref>و نيز «پديده‌هاى عالم هستى اگرچه داراى شكل‌هاى مختلف و حقيقت‌هاى متفاوت هستند، اما درعين‌حال همه آنها تابع نظم واحد و هریک در ظرف وجودى خود، مسير خاص خود را طى كرده و به این جهت از فساد و تباهى محفوظند و این مطلب جز با يگانه بودن پديدآورنده و ناظم آنها ممكن نيست».<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/1632/1/25 همان، ص25]</ref>


در ادامه، بحث اصول دين و اقسام آن را پيش كشيده و گفته كه اصول دين از مواردى است كه تقليد در آن راهى ندارد و آنچه انسان را به سعادت دنيا و آخرت مى‌رساند و او را از عذاب و هلاكت نجات مى‌دهد، اعتقاد قلبى و ايمان جزمى است... ايمان و تحصيل علم و يقين به اصول دين از فضايل نفسانى است. معرفت و اعتقاد به خدا و صفات كماليه او، شناخت حجج الهى و وسائط فيض و ولاة امر، كسب علم و يقين به معاد و رجوع الى الله، از كمالات انسانى و موجب خروج نفس از رذيله جهل و نادانى است و به حكم عقل تحصيل این امور مطلوب و پسنديده و لازم است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص17</ref>
دومین اصل از اصول مذهب، عدل است و چون عدل یکى از صفات كمال مى‌باشد و خداوند تمام صفات كمال را دارا و از هر نقصى منزه و مبراست، پس خداوند این صفت؛ يعنى عدل را داراست.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/1632/1/27 همان، ص27]</ref>


ايشان در اثبات وجود خداوند متعال، از فطرت و نظم بهره گرفته و بيان كرده كه: «صاحب فهم و خرد با اندك توجهى احساس مى‌كند كه سراسر جهان هستى پر از حيات و شعور و بينايى و شنوايى است و هریک از موجودات با زبان باطن با پديدآورنده خود در راز و نياز است و به وجود او اقرار دارد و او را تسبيح و تقديس مى‌كند...».<ref>همان، ص22 و 23</ref>و نيز «پديده‌هاى عالم هستى اگرچه داراى شكل‌هاى مختلف و حقيقت‌هاى متفاوت هستند، اما درعين‌حال همه آنها تابع نظم واحد و هریک در ظرف وجودى خود، مسير خاص خود را طى كرده و به این جهت از فساد و تباهى محفوظند و این مطلب جز با يگانه بودن پديدآورنده و ناظم آنها ممكن نيست».<ref>همان، ص25</ref>
سومین اصل از اصول دين نبوت است كه مؤلف از قاعده لطف برای مدعاى خود كمك گرفته و مى‌گوید: «لطف الهى ايجاب مى‌كند برای هدايت انسان‌ها راهنمايانى تعيين كند و روا نيست خداوند رحيم و مهربان كه نيازهاى مادى و معنوى بشر را مى‌داند و راه سعادت و سلامت وى را مى‌شناسد، او را به حال خود رها كند.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/1632/1/30 همان، ص30]</ref>
 
دومین اصل از اصول مذهب، عدل است و چون عدل یکى از صفات كمال مى‌باشد و خداوند تمام صفات كمال را دارا و از هر نقصى منزه و مبراست، پس خداوند این صفت؛ يعنى عدل را داراست.<ref>همان، ص27</ref>
 
سومین اصل از اصول دين نبوت است كه مؤلف از قاعده لطف برای مدعاى خود كمك گرفته و مى‌گوید: «لطف الهى ايجاب مى‌كند برای هدايت انسان‌ها راهنمايانى تعيين كند و روا نيست خداوند رحيم و مهربان كه نيازهاى مادى و معنوى بشر را مى‌داند و راه سعادت و سلامت وى را مى‌شناسد، او را به حال خود رها كند.<ref>همان، ص30</ref>


ايشان در ادامه این بحث، تعداد انبيا و نيز انبياى اولوالعزم را ذكر كرده و خلاصه‌اى از زندگانى پيامبر خاتم(ص) را متذكر شده است، سپس راه‌هاى شناخت پيامبر را برشمرده و توضيح داده است.
ايشان در ادامه این بحث، تعداد انبيا و نيز انبياى اولوالعزم را ذكر كرده و خلاصه‌اى از زندگانى پيامبر خاتم(ص) را متذكر شده است، سپس راه‌هاى شناخت پيامبر را برشمرده و توضيح داده است.


یکى ديگر از اصول اعتقادى كه ویژه پيروان مكتب اهل‌بيت(ع) است، مسئله امامت است. مؤلف همچون بحث نبوت، برای بحث امامت نيز از قاعده لطف استمداد طلبيده است.<ref>همان، ص40 و 41</ref>در ادامه نيز خصوصيات امام و اختلاف او با پيامبر را نيز متذكر شده است. سپس با اشاره به امام اول، حديث انذار و جريان آن، خلاصه‌اى از جريان غدير و اقوال فريقين در این بحث، این بخش را پيگيرى كرده است.<ref>همان، 42 الى 48</ref>
یکى ديگر از اصول اعتقادى كه ویژه پيروان مكتب اهل‌بيت(ع) است، مسئله امامت است. مؤلف همچون بحث نبوت، برای بحث امامت نيز از قاعده لطف استمداد طلبيده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/1632/1/40 همان، ص40 و 41]</ref>در ادامه نيز خصوصيات امام و اختلاف او با پيامبر را نيز متذكر شده است. سپس با اشاره به امام اول، حديث انذار و جريان آن، خلاصه‌اى از جريان غدير و اقوال فريقين در این بحث، این بخش را پيگيرى كرده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/1632/1/42 همان، 42 الى 48]</ref>


در پایان این اصل، فهرست رواياتى را كه از طريق فريقين درباره حضرت حجت(ع) رسيده است، ذكر نموده است.<ref>همان، ص50</ref>
در پایان این اصل، فهرست رواياتى را كه از طريق فريقين درباره حضرت حجت(ع) رسيده است، ذكر نموده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/1632/1/50 همان، ص50]</ref>


آخرين اصل از اصول اعتقادى كه مورد پذيرش و قبول اديان الهى است، معاد مى‌باشد. در پایان این بحث مى‌گوید: «همان ادله و براهينى كه ما را ملزم به پذيرش چهار اصل دين نموده، به‌طور قطع و يقين ما را ملزم به پذيرش معاد مى‌كند و به حكم همان ادله و براهين معتقد به روز قيامت مى‌شویم و آن را عين حكمت و عدالت پروردگار مى‌دانيم».<ref>همان، ص53</ref>
آخرين اصل از اصول اعتقادى كه مورد پذيرش و قبول اديان الهى است، معاد مى‌باشد. در پایان این بحث مى‌گوید: «همان ادله و براهينى كه ما را ملزم به پذيرش چهار اصل دين نموده، به‌طور قطع و يقين ما را ملزم به پذيرش معاد مى‌كند و به حكم همان ادله و براهين معتقد به روز قيامت مى‌شویم و آن را عين حكمت و عدالت پروردگار مى‌دانيم».<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/1632/1/53 همان، ص53]</ref>


بخش دوم کتاب، حاوى 498 مسئله از مسائل شرعى مورد نياز جوانان است.
بخش دوم کتاب، حاوى 498 مسئله از مسائل شرعى مورد نياز جوانان است.
خط ۸۶: خط ۸۴:
[[رده: فقه مذاهب]]
[[رده: فقه مذاهب]]
[[رده: فقه شیعه]]
[[رده: فقه شیعه]]
[[رده:25 آذر الی 24 دی(97)]]
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش