۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مى داند' به 'میداند') |
جز (جایگزینی متن - 'مى گيرد' به 'میگیرد') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
باب چهارم | باب چهارم | ||
ابوالمعالى در باب چهارم، فرقهها را به هشت فرقۀ عمده تقسيم مىكند: اهل سنت و جماعت، معتزله، شيعه، خوارج، مجبّره، مشبهه، صوفيه و مرجئه. وى - برخلاف روش عبدالقاهر بغدادى (متوفى 429) در [[الفرق بين الفرق و بيان فرقة الناجية منهم|الفرق بين الفرق]] كه ميان مذاهب فقهى و فرقههاى كلامى تمايز قائل شده است - مذاهب فقهى اهل سنت را به عنوان فرقه ذكر مىكند و اشاعره را نيز جزو اين مذاهب میداند، و در معرفى آنها به همين قناعت مىكند كه ايشان پيرو [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعرى]]اند اما در مورد معتزله شيوهاى ديگر در پيش | ابوالمعالى در باب چهارم، فرقهها را به هشت فرقۀ عمده تقسيم مىكند: اهل سنت و جماعت، معتزله، شيعه، خوارج، مجبّره، مشبهه، صوفيه و مرجئه. وى - برخلاف روش عبدالقاهر بغدادى (متوفى 429) در [[الفرق بين الفرق و بيان فرقة الناجية منهم|الفرق بين الفرق]] كه ميان مذاهب فقهى و فرقههاى كلامى تمايز قائل شده است - مذاهب فقهى اهل سنت را به عنوان فرقه ذكر مىكند و اشاعره را نيز جزو اين مذاهب میداند، و در معرفى آنها به همين قناعت مىكند كه ايشان پيرو [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعرى]]اند اما در مورد معتزله شيوهاى ديگر در پيش میگیرد و به طرح اهمّ عقايد آنان میپردازد. احتمالاً تا آن زمان در اين ناحيه اصول و مبانى نظرى اشاعره به قدر كافى قوت و اقتدار نداشته است. او در معرفى شيعه مینويسد كه ايشان در عبادت با مذهب شافعى، و در اصول با مذهب معتزله برابرند. در ميان فرقههاى پنجگانۀ شيعه، به اماميۀ اثناعشرى بيشتر نظر دارد و آن را بزرگترين گروه شيعى باقى مانده در عراق و خراسان میداند. در ميان فرقههاى شيعه، ابوالمعالى به شفيعيه اشاره مىكند كه احتمالاً صورت تصحيف شدۀ سبعيه (قائلين به هفت امام يعنى اسماعيليه) است، و دو فرقۀ ناصريه و صبّاحيه را جزو آن ذكر مىكند. ابوالمعالى از معاصران ناصرخسرو بوده و بيان الاديان نزدیک ترين منبع از نظر زمانى در معرفى عقايد ناصرخسرو است. با توجه به مخالفت آشكار مؤلف در گزارش عقايد ناصرخسرو و از آنجا كه خاندان وى مقيم بلخ بودهاند، احتمالاً خود او يا كسانش در اخراج ناصرخسرو از آن شهر دخالت داشتهاند.. وى فرقههاى صوفيه را جزو فرقههاى كلامى ذكر كرده و آنان را به دو فرقۀ نوريه و حلوليه تقسيم كرده است. او گروهى از صوفيه را اهل رياضت، برخى را اهل ملامت و گروهى ديگر را در سماع و حيرت دانسته، و بعضى را همچون ابوسعيد ابوالخير و حسین بن منصور حلاّ ج شوقى و كاهل پيشه خوانده است. | ||
باب پنجم | باب پنجم |
ویرایش