۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مى شود' به 'میشود') |
جز (جایگزینی متن - 'مى گيرد' به 'میگیرد') |
||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
ما جهل و كودنى كه ناشى از تفريط در قوّه ى عاقله است، عبارت است از به كار نبستن اين قوّه، و تدبر و تفكر نكردن، با توجه به اين كه میداند جاهل است (كه اين جهل، جهل بسيط ناميده میشود) و اين جهل در ابتداى كار بد نيست و رذيله به حساب نمىآيد، چون ياد گرفتن و علم، متوقف بر آن است، ولى اگر خداى ناكرده ثبات و دوام يابد، از رذايل مهلكه میشود. در ادامه به درمان اين دو رذيله مىپردازد. | ما جهل و كودنى كه ناشى از تفريط در قوّه ى عاقله است، عبارت است از به كار نبستن اين قوّه، و تدبر و تفكر نكردن، با توجه به اين كه میداند جاهل است (كه اين جهل، جهل بسيط ناميده میشود) و اين جهل در ابتداى كار بد نيست و رذيله به حساب نمىآيد، چون ياد گرفتن و علم، متوقف بر آن است، ولى اگر خداى ناكرده ثبات و دوام يابد، از رذايل مهلكه میشود. در ادامه به درمان اين دو رذيله مىپردازد. | ||
در فصل سوم به صفات نشئت گرفته از قوّه ى شهويه پرداخته و بيان مىدارد كه حدّ اعتدال قوّه ى شهويه، صفت عفت است كه منشأ بسيارى از صفات كمال میباشد، و طرف افراط آن شره و عياشى و طرف تفريط آن خمودى است. بسيارى از صفات رذيله و پست، از قبيل حبّ دنيا، حرص، طمع، خوردن مال حرام و غيره ناشى از اين دو صفت است. ابتدا به بيان مذمّت اينها و نيز تمجيد و توصيف عفت، و سپس به صفاتى میپردازد كه از اينها سرچشمه | در فصل سوم به صفات نشئت گرفته از قوّه ى شهويه پرداخته و بيان مىدارد كه حدّ اعتدال قوّه ى شهويه، صفت عفت است كه منشأ بسيارى از صفات كمال میباشد، و طرف افراط آن شره و عياشى و طرف تفريط آن خمودى است. بسيارى از صفات رذيله و پست، از قبيل حبّ دنيا، حرص، طمع، خوردن مال حرام و غيره ناشى از اين دو صفت است. ابتدا به بيان مذمّت اينها و نيز تمجيد و توصيف عفت، و سپس به صفاتى میپردازد كه از اينها سرچشمه میگیرد. | ||
در فصل چهارم به صفات نشئت گرفته از قوّه ى غضبيه پرداخته و درباره تهور مىگويد كه اگر قوّه ى غضبيه به حدّ اعتدال باشد، شجاعت و اگر طرف افراط باشد تهوّر و بى باكى و اگر به سمت تفريط باشد جُبن و ترس و بى عرضگى است. | در فصل چهارم به صفات نشئت گرفته از قوّه ى غضبيه پرداخته و درباره تهور مىگويد كه اگر قوّه ى غضبيه به حدّ اعتدال باشد، شجاعت و اگر طرف افراط باشد تهوّر و بى باكى و اگر به سمت تفريط باشد جُبن و ترس و بى عرضگى است. |
ویرایش