۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
جز (جایگزینی متن - 'میشمارد' به 'میشمارد') |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
مطالب کتاب در دو فصل بیان شدهاند؛ ادب قرآن حکیم و فلسفه قرآن حکیم. نویسنده در مقدمه، مسلمانان را در مواجهه با فرهنگ غربی با دو راه روبرو میبیند؛ مسیر اول اینکه دل به این فرهنگ به سپرند و آن را با همه جوانبش بپذیرند و دوم اینکه با مراجعه به پیشینه خودشان و با استفاده از قرآن و روایات این فرهنگ را بپیرایند تا اینکه فرهنگ اسلامی را طرح بریزند. <ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص3-4</ref> نویسنده، کتاب حاضر را در راستای پیشبرد هدف مذکور نوشته؛ و این اثر را قدمی کوچک در راستای بنای فرهنگ اسلامی | مطالب کتاب در دو فصل بیان شدهاند؛ ادب قرآن حکیم و فلسفه قرآن حکیم. نویسنده در مقدمه، مسلمانان را در مواجهه با فرهنگ غربی با دو راه روبرو میبیند؛ مسیر اول اینکه دل به این فرهنگ به سپرند و آن را با همه جوانبش بپذیرند و دوم اینکه با مراجعه به پیشینه خودشان و با استفاده از قرآن و روایات این فرهنگ را بپیرایند تا اینکه فرهنگ اسلامی را طرح بریزند. <ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص3-4</ref> نویسنده، کتاب حاضر را در راستای پیشبرد هدف مذکور نوشته؛ و این اثر را قدمی کوچک در راستای بنای فرهنگ اسلامی میشمارد و آن را کمکی ابتدایی برای کسانی که در این عملیات مشارکت میکنند میداند.<ref>ر.ک: همان، ص4</ref> | ||
مسائل قرآنی فلسفی و ادبی و مسائلی مرتبط با تدبر در قرآن سه موضوعی است که در این کتاب به آن تکیه شده است.<ref>ر.ک: همان</ref> | مسائل قرآنی فلسفی و ادبی و مسائلی مرتبط با تدبر در قرآن سه موضوعی است که در این کتاب به آن تکیه شده است.<ref>ر.ک: همان</ref> | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
وی پس از ذکر آیات و تفاسیر درباره خلقت به برخی مشکلات فلسفی درباره خلقت پاسخ میدهد مثلاً درباره مشکل عدم و اینکه چگونه خلقت اشیاء از «لاشیء» امکان دارد؟ اینگونه پاسخ میدهد: نظریه اسلامی در خلقت بهسرعت این شبهه را میزداید زیرا «لاشیء» سبب در ایجاد «شیء» نیست و خداوند هم اشیاء را از «لاشیء» خلق نکرده بلکه آنها را «لا من شیء» خلق کرده است. پس خداوند باعث خلق و مُبدء آن است و به تعبیر دیگر: وجود از عدم صادر نمیشود و عدم هم به وجود تبدیل نشده است بلکه خداوند به خاطر شدت فاعلیت و شمول قیمومیتش، از نور خودش افاضه میکند و اشیاء، متحقق و ظاهر میشوند. البته باید این نکته را هم در نظر داشت که حقایق موجوده، بعد از خلقت قائمبهذات نخواهند شد تا شبهه شود که چگونه زائل بذاته به قائم به ذاته تغییر صورت داد و حال اینکه قاعده این است که الذاتی لا یتطور و لا یتغیر.<ref>ر.ک: همان، ص72-73</ref> | وی پس از ذکر آیات و تفاسیر درباره خلقت به برخی مشکلات فلسفی درباره خلقت پاسخ میدهد مثلاً درباره مشکل عدم و اینکه چگونه خلقت اشیاء از «لاشیء» امکان دارد؟ اینگونه پاسخ میدهد: نظریه اسلامی در خلقت بهسرعت این شبهه را میزداید زیرا «لاشیء» سبب در ایجاد «شیء» نیست و خداوند هم اشیاء را از «لاشیء» خلق نکرده بلکه آنها را «لا من شیء» خلق کرده است. پس خداوند باعث خلق و مُبدء آن است و به تعبیر دیگر: وجود از عدم صادر نمیشود و عدم هم به وجود تبدیل نشده است بلکه خداوند به خاطر شدت فاعلیت و شمول قیمومیتش، از نور خودش افاضه میکند و اشیاء، متحقق و ظاهر میشوند. البته باید این نکته را هم در نظر داشت که حقایق موجوده، بعد از خلقت قائمبهذات نخواهند شد تا شبهه شود که چگونه زائل بذاته به قائم به ذاته تغییر صورت داد و حال اینکه قاعده این است که الذاتی لا یتطور و لا یتغیر.<ref>ر.ک: همان، ص72-73</ref> | ||
نویسنده در پایان کتاب، علامتهای بارز فلسفه قرآنی به دو بخش داخلی و خارجی تقسیم میکند. او میگوید در مطالب کتاب، با عناصر فلسفی قرآنی از جهت داخلی آشنا شدیم. صورت خارجی فلسفه قرآنی شکلهای متفاوتی دارد که بارزترین وجوه آن سه مورد واقعی و شمولی و عقلانی هستند. وی موارد هریک از این وجوه را | نویسنده در پایان کتاب، علامتهای بارز فلسفه قرآنی به دو بخش داخلی و خارجی تقسیم میکند. او میگوید در مطالب کتاب، با عناصر فلسفی قرآنی از جهت داخلی آشنا شدیم. صورت خارجی فلسفه قرآنی شکلهای متفاوتی دارد که بارزترین وجوه آن سه مورد واقعی و شمولی و عقلانی هستند. وی موارد هریک از این وجوه را برمیشمارد و توضیح میدهد.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص145-148</ref> | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش