۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'كاري' به 'كاری') |
جز (جایگزینی متن - 'مي' به 'می') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
== نمايشنامهنویسی == | == نمايشنامهنویسی == | ||
برای داشتن منابع نمايشي در ایران. - بررسی و برجسته نمودن این حقیقت که نمايشنامه نویسی خود به تنهایی دارای زیباییها و جذابیت هایی است كه از دیدگاه نمایشی نیز اهمیت و کاربردهای فراوانی دارد. نمایشنامه (play or stageplay) در لغت فرانسه به نام پییس(Pièce de théâtre) ترجمه شده است و در فارسی به متني اطلاق میشود كه قابليت اجرايي داشته باشد. نمایشنامه، معرفِ نوع دیگری از قالبهای ادبی کلاسیک است که در طول سالهای متمادی متحول شده. اما اين متن معمولا در قالب گفتگو بين كاراكترها است. بيشتر به اجرا تكيه دارد تا خوانده شدن. نویسندهي اين متن را نمايشنامهنويس | برای داشتن منابع نمايشي در ایران. - بررسی و برجسته نمودن این حقیقت که نمايشنامه نویسی خود به تنهایی دارای زیباییها و جذابیت هایی است كه از دیدگاه نمایشی نیز اهمیت و کاربردهای فراوانی دارد. نمایشنامه (play or stageplay) در لغت فرانسه به نام پییس(Pièce de théâtre) ترجمه شده است و در فارسی به متني اطلاق میشود كه قابليت اجرايي داشته باشد. نمایشنامه، معرفِ نوع دیگری از قالبهای ادبی کلاسیک است که در طول سالهای متمادی متحول شده. اما اين متن معمولا در قالب گفتگو بين كاراكترها است. بيشتر به اجرا تكيه دارد تا خوانده شدن. نویسندهي اين متن را نمايشنامهنويس میگويند. شکسپیر را میتوان یکی از برجستهترین نمایشنامهنویسان جهان دانست. برای نمونه رومئو و ژولیت نمایشنامهای کلاسیک است که عموماً یک اثر ادبی شناخته میشود. | ||
== بُن انديشه(Theme) == | == بُن انديشه(Theme) == | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
== موضوع (Subject) == | == موضوع (Subject) == | ||
كلام اصلی و نهایی كه نمايشنامهنويس در يك جمله يا عبارت و يا يك ديالوگ بيان | كلام اصلی و نهایی كه نمايشنامهنويس در يك جمله يا عبارت و يا يك ديالوگ بيان میكند. همان طور كه قبلا گفته شد حوادث روزمره میتواند در قالب طرح و موضوع يك نمايشنامه به خوبی خود را نشان دهد. اما در اصل نمايشنامهنويس است كه اين موضوعات را پيش میكشد و میتواند آنها را تودرتو و در عين حال جذاب تر نيز بيان كند. | ||
== طرح داستان يا پيرنگ (پلات Plot) == | == طرح داستان يا پيرنگ (پلات Plot) == | ||
در خصوص پيرنگ تعاريف زيادي شده است كه همگي معاني و مفاهيمي شبيه به هم دارند. پيرنگ واژهای است فارسی. پلات نيز به معنای بنیاد و پایه محسوب میشود. پي به معناي پايه و اساس و رنگ به معناي لعاب و طرح و نقش میباشد. پيرنگ در تراژدي به فاجعه ختم میشود. كه معمولا با مرگ شخصيت اصلی نمايشنامه كه همان قهرمان داستان است به پايان | در خصوص پيرنگ تعاريف زيادي شده است كه همگي معاني و مفاهيمي شبيه به هم دارند. پيرنگ واژهای است فارسی. پلات نيز به معنای بنیاد و پایه محسوب میشود. پي به معناي پايه و اساس و رنگ به معناي لعاب و طرح و نقش میباشد. پيرنگ در تراژدي به فاجعه ختم میشود. كه معمولا با مرگ شخصيت اصلی نمايشنامه كه همان قهرمان داستان است به پايان میرسد. به عبارت ديگر پيرنگ به چگونگی و زيبايي داستان اطلاق میشود نه خود داستان. در پیرنگ، خواننده به دنبال دليل و مدرك و روابط علت و معلولي میگردد و كاری با سير وقايع ندارد. پيرنگ فكر و انديشهي نمايشنامهنويس را به درون نمايش میكشاند و بعد از آن، بازيگر است كه با فن بالاي خود، با گفتار و كلامش و زبان بدنش اين انديشهها را به تصوير میكشاند. پيرنگ ارتباط مستقيم با شخصيت دارد و شخصيت جزو لاينفك وجوديِ بازيگر است.[۲][۳] | ||
== منابع == | == منابع == |
ویرایش