پرش به محتوا

مجموعه آثار قلمى ثقةالاسلام شهید تبریزى: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'نصرت اللّه' به 'نصرت‌اللّه'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نصرت اللّه' به 'نصرت‌اللّه')
خط ۶۴: خط ۶۴:
«...اينكه در افواه بعضى دائر است كه مشروطه بايد مشروعه باشد، مقصود از آن درست معلوم نشده است كه مقصود تبديل سلطنت به سلطنت شرعيه حقيقى است يا اصلاح سلطنت حاليه؟ اولى كه ممكن نيست و احكام شرعيه مشروعه، مشروطه نتواند بشود و موقع، مقتضى بيان تفضيل سلطنت شرعيه و كيفيت آن نيست و غرض گوينده نيز آن نيست و در قسم ثانى با بقاء قوانين غير مشروعه متداوله و عدم امكان تغيير هزاران منكرات وجود، اسم آن‌را مشروعه گذاشتن در تناقض است».
«...اينكه در افواه بعضى دائر است كه مشروطه بايد مشروعه باشد، مقصود از آن درست معلوم نشده است كه مقصود تبديل سلطنت به سلطنت شرعيه حقيقى است يا اصلاح سلطنت حاليه؟ اولى كه ممكن نيست و احكام شرعيه مشروعه، مشروطه نتواند بشود و موقع، مقتضى بيان تفضيل سلطنت شرعيه و كيفيت آن نيست و غرض گوينده نيز آن نيست و در قسم ثانى با بقاء قوانين غير مشروعه متداوله و عدم امكان تغيير هزاران منكرات وجود، اسم آن‌را مشروعه گذاشتن در تناقض است».


نصرت اللّه فتحى در كتاب حاضر شمار نامه‌هاى به جا مانده از ثقةالاسلام را كه بين 1319 ق. تا 1329 ق. نوشته است، پانصد عنوان تخمين مى‌زدند. اين نامه‌ها كه درباره مسائلى بسيار مهمّ است، براى برخى از چهره‌هاى برجسته سياسى چون ميرزا فضعلى آقا، ميرزا صادق خان مستشار الدّوله، حاج ميرزا آقا فرشى نوشته شده است. از اين نامه‌ها 128 نامه به مستشارالدّوله است. او در اين نامه‌ها به ابراز نظر درباره پاره‌اى از رويدادهاى تهران در آن دوران و مسائل سياسى و جريان‌هاى كلّى در كشور پرداخته است. بايد دانست كه هر اندازه مشروطيّت نوپاى ايران بيشتر دچار بحران مى‌شد و مونع و مشكلاتش فزونى مى‌گرفت از دخالت و مشاركت ثقةالاسلام در امور عمومى كاسته مى‌شد. از نامه‌هاى پس از سال 1327ق.او يكسره آشكار و پيداست كه ديگر آن شور و اميد و دلبستگى پيشين به مشروطيّت وجود ندارد. ثقةالاسلام در اين نامه‌ها «مشروطه‌خواه» را از «مشروطه‌چى» جدا مى‌كند، زيرا «مشروطه‌خواه» را صاحب «عقيده و مسلك» مى‌شناسد و مشروطه‌چى را «شغل ساز و دكاندار» مى‌داند و بر اين باور است كه كردار گروه دوم جاهلانه و دور از اعتدال و منطق انقلاب است.
نصرت‌اللّه فتحى در كتاب حاضر شمار نامه‌هاى به جا مانده از ثقةالاسلام را كه بين 1319 ق. تا 1329 ق. نوشته است، پانصد عنوان تخمين مى‌زدند. اين نامه‌ها كه درباره مسائلى بسيار مهمّ است، براى برخى از چهره‌هاى برجسته سياسى چون ميرزا فضعلى آقا، ميرزا صادق خان مستشار الدّوله، حاج ميرزا آقا فرشى نوشته شده است. از اين نامه‌ها 128 نامه به مستشارالدّوله است. او در اين نامه‌ها به ابراز نظر درباره پاره‌اى از رويدادهاى تهران در آن دوران و مسائل سياسى و جريان‌هاى كلّى در كشور پرداخته است. بايد دانست كه هر اندازه مشروطيّت نوپاى ايران بيشتر دچار بحران مى‌شد و مونع و مشكلاتش فزونى مى‌گرفت از دخالت و مشاركت ثقةالاسلام در امور عمومى كاسته مى‌شد. از نامه‌هاى پس از سال 1327ق.او يكسره آشكار و پيداست كه ديگر آن شور و اميد و دلبستگى پيشين به مشروطيّت وجود ندارد. ثقةالاسلام در اين نامه‌ها «مشروطه‌خواه» را از «مشروطه‌چى» جدا مى‌كند، زيرا «مشروطه‌خواه» را صاحب «عقيده و مسلك» مى‌شناسد و مشروطه‌چى را «شغل ساز و دكاندار» مى‌داند و بر اين باور است كه كردار گروه دوم جاهلانه و دور از اعتدال و منطق انقلاب است.


با اين حال گونه‌اى «تقيه و محافظه‌كارى» در پاره‌اى از نامه‌هاى او ديده مى‌شود.براى نمونه در يكى از نامه‌هاى خود كه آن را در 28 ربيع‌الاوّل 1326ق. نوشته مى‌آورد:
با اين حال گونه‌اى «تقيه و محافظه‌كارى» در پاره‌اى از نامه‌هاى او ديده مى‌شود.براى نمونه در يكى از نامه‌هاى خود كه آن را در 28 ربيع‌الاوّل 1326ق. نوشته مى‌آورد:
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش