پرش به محتوا

مجموعه آثار قلمى ثقةالاسلام شهید تبریزى: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ثقة الاسلام تبریزی، علی بن موسی' به 'ثقةالاسلام تبریزی، علی بن موسی')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۵: خط ۲۵:
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
"مجموعه آثار قلمى شادروان ثقةالاسلام شهيد تبريزى" به كوشش نصرت‌الله‌ فتحى كه به زبان فارسى پيرامون مكتوبات و نامه‌هاى آن مرحوم در 28 رجب 1328 تا ششم محرّم 1330 (چهار روز پيش از شهادت وى) گردآورى شده است.
'''''مجموعه آثار قلمى ثقةالاسلام شهید تبریزى''''' به كوشش [[نصرت‌الله‌ فتحى]] كه به زبان فارسى پيرامون مكتوبات و نامه‌هاى آن مرحوم در 28 رجب 1328 تا ششم محرّم 1330 (چهار روز پيش از شهادت وى) گردآورى شده است.


== ساختار ==
== ساختار ==
با سرآغازى از انجمن آثار ملى و سپس سخنى چند با خوانندگان كتاب توسط نصرت‌الله‌ فتحى، مؤلف كتاب آغاز مى‌گردد. پس از نگاهى گذرا به سرگذشت صدر الشهداء ثقةالاسلام، به مجمل حوادث يوميه مشروطه مى‌پردازد.
با سرآغازى از انجمن آثار ملى و سپس سخنى چند با خوانندگان كتاب توسط [[فتحی، نصرت‌الله|نصرت‌الله‌ فتحى]]، مؤلف كتاب آغاز مى‌گردد. پس از نگاهى گذرا به سرگذشت صدر الشهداء ثقةالاسلام، به مجمل حوادث يوميه مشروطه مى‌پردازد.


== گزارش محتوا ==
== گزارش محتوا ==
در قسمت ابتدايى اين كتاب شرح حالى از شهيد را مى‌خوانيم.
در قسمت ابتدايى اين كتاب شرح حالى از شهيد را مى‌خوانيم.


شهيد روحانیّت و اسلام، مرحوم حاج ميرزا علىّ بن موسى بن محمّد شفيع، معروف به ثقة الإسلام، از اكابر علماى اماميّه تبريز بود كه در نجوم، رياضيّات، تاريخ، كلام و حكمت عاليه و ديگر معارف اسلامى، حظّى وافر داشت. ادبيّات را از اكابر وقت خود در تبريز آموخته، و پيش جدّ بزرگوار خود معارف الهيّه را تكميل كرده بود، و در اواخر سده سيزدهم به عتبات عاليات مشرّف شده و در حوزه درس بزرگانى هم چون [[اردکانی، محمدحسین|فاضل اردكانى]]، شيخ زين‌العابدين مازندرانى و حاج شيخ على يزدى و ديگر اساتيد حوزه علميّه نجف تلمّذ نمود. وى پس از تكميل مراتب علمى، در سال 1308 به وطن مألوف خود مراجعت كرد و همواره در حلّ و فصل امور و رفع دعاوى مردم و انجام مهمّات و مشكلات آنان سعى بليغى داشت تا آن‌كه در سال 1324ق حكومت ملّى فعّاليّت خود را آغاز كرد و انقلاب بزرگ مشروطيّت رخ نمود و اختلاف كلمه بين دولت ضعيف، و ملّت مقاوم به وقوع پيوست.
شهيد روحانیّت و اسلام، مرحوم [[ثقةالاسلام تبریزی، علی بن موسی|حاج ميرزا علىّ بن موسى بن محمّد شفيع]]، معروف به ثقة الإسلام، از اكابر علماى اماميّه تبريز بود كه در نجوم، رياضيّات، تاريخ، كلام و حكمت عاليه و ديگر معارف اسلامى، حظّى وافر داشت. ادبيّات را از اكابر وقت خود در تبريز آموخته، و پيش جدّ بزرگوار خود معارف الهيّه را تكميل كرده بود، و در اواخر سده سيزدهم به عتبات عاليات مشرّف شده و در حوزه درس بزرگانى هم چون [[اردکانی، محمدحسین|فاضل اردكانى]]، شيخ زين‌العابدين مازندرانى و حاج شيخ على يزدى و ديگر اساتيد حوزه علميّه نجف تلمّذ نمود. وى پس از تكميل مراتب علمى، در سال 1308 به وطن مألوف خود مراجعت كرد و همواره در حلّ و فصل امور و رفع دعاوى مردم و انجام مهمّات و مشكلات آنان سعى بليغى داشت تا آن‌كه در سال 1324ق حكومت ملّى فعّاليّت خود را آغاز كرد و انقلاب بزرگ مشروطيّت رخ نمود و اختلاف كلمه بين دولت ضعيف، و ملّت مقاوم به وقوع پيوست.


صلاح حال عموم را در مجالس عمومى و خصوصى گوشزد مى‌نمود تا آن‌كه برخى از بيگانگان از فرصت استفاده كرده و به تنفيذ و امضاى ورقه‌اى دالّ بر اين‌كه شهر تبريز در اثر مداخله ايشان و حركات وحشيانه اهالى فتح شده، تكليف نمودند. او هم شديدا امتناع كرد تا عصر روز عاشوراى سال 1330ق كه آن روحانى مبارز را با چند تن ديگر از مردان غيور اسلامى در سربازخانه دولتى تبريز - كه اخيرا در محلّ آن كتاب‌خانه دولتى و دانش‌سراى پسران تأسيس شده است - بر دار زدند.
صلاح حال عموم را در مجالس عمومى و خصوصى گوشزد مى‌نمود تا آن‌كه برخى از بيگانگان از فرصت استفاده كرده و به تنفيذ و امضاى ورقه‌اى دالّ بر اين‌كه شهر تبريز در اثر مداخله ايشان و حركات وحشيانه اهالى فتح شده، تكليف نمودند. او هم شديدا امتناع كرد تا عصر روز عاشوراى سال 1330ق كه آن روحانى مبارز را با چند تن ديگر از مردان غيور اسلامى در سربازخانه دولتى تبريز - كه اخيرا در محلّ آن كتاب‌خانه دولتى و دانش‌سراى پسران تأسيس شده است - بر دار زدند.


آقاى ميرزا على آقا ثقةالاسلام از علماى آذربايجان و رئيس شيخيّه اين ايالت بود. در شب جمعه 7 رجب 1277 قمرى در تبريز متولّد و در جوانى به عتبات مشرّف شد. پس از چند سال تحصيل به وطن مراجعت پس از فوت پدرش حاج ميرزا موسى آقا به جاى او با لقب ثقةالإسلامى نشست و در عاشوراى 1330 توسّط قشون روسيه تزارى مصلوب گرديد. شرح حال او در «ايضاح الأبناء فى مولد خاتم الأنبياء صلى‌الله‌عليه‌وآله» كه از مؤلّفاتش مى‌باشد، مندرج است.
آقاى [[ثقةالاسلام تبریزی، علی بن موسی|ميرزا على آقا ثقةالاسلام]] از علماى آذربايجان و رئيس شيخيّه اين ايالت بود. در شب جمعه 7 رجب 1277 قمرى در تبريز متولّد و در جوانى به عتبات مشرّف شد. پس از چند سال تحصيل به وطن مراجعت پس از فوت پدرش حاج ميرزا موسى آقا به جاى او با لقب ثقةالإسلامى نشست و در عاشوراى 1330 توسّط قشون روسيه تزارى مصلوب گرديد. شرح حال او در «ايضاح الأبناء فى مولد خاتم الأنبياء صلى‌الله‌عليه‌وآله» كه از مؤلّفاتش مى‌باشد، مندرج است.


ثقةالاسلام در ادبيّات فارسى و عربى استاد بود. از تأليفات او «مرآة الكتب» است كه در آن، كتاب‌ها و رجال شيعه را معرّفى كرده؛ ولى به طبع نرسيده است.
[[ثقةالاسلام تبریزی، علی بن موسی|ثقةالاسلام]] در ادبيّات فارسى و عربى استاد بود. از تأليفات او «مرآة الكتب» است كه در آن، كتاب‌ها و رجال شيعه را معرّفى كرده؛ ولى به طبع نرسيده است.


==آثار ثقةالاسلام ==
==آثار ثقةالاسلام ==
خط ۵۲: خط ۵۲:
4- مجموعه آثار قلمى شادروان ثقة الاسلام تبريزى
4- مجموعه آثار قلمى شادروان ثقة الاسلام تبريزى


يكى از نوشته‌هاى پر ارج ثقةالاسلام تبريزى، رساله‌اى است با عنوان «رساله لالان» كه در ربيع الاوّل 1326ق. براى علماى طراز اوّل نجف نوشته شده است و در كتاب حاضر به آن اشاره شده است. جالب اين‌كه اين رساله در دهه‌هاى گذشته به زبانى ژاپنى نيز ترجمه شده است. ثقةالاسلام در اين رساله لزوم وضع قانون و برقرارى عدالت و مشروطيّت را يادآور شده است. به نظر مى‌رسد كه خمير مايه انديشه سياسى ثقةالاسلام با اقامت هشت ساله‌اش در عتبات عاليات شكل گرفته باشد. او با خواندن روزنامه‌هاى مهمّ عربى آگاهى‌هايى پيرامون نظام‌هاى تازه سياسى-اجتماعى به دست آودره بود. ثقةالاسلام با وجود مخالفت با هرگونه سلطه خارجى بر ايران، به مسلمانان سفارش مى‌كرد كه از پاره‌اى دستاوردهاى تمدّن غرب «نظير تحصيلات جديد»، علوم و برخى نهادهاى دموكراتيك بهره‌گيرند تا از اين رهگذر به ترّقى و اقتدار دست يابند. او مانند علاّمه شهير ميرزا محمّد حسين نائينى كه رساله‌اش يك‌سال پس از رساله لالان نوشته شده است بر اين باور بود كه مى‌شود ميان مشروطه مغربى و شريعت اسلام توازن ايجاد كرد و از همين‌رو مى‌كوشيد اصول مشروطه را با حكومت اسلامى هماهنگ كند.
يكى از نوشته‌هاى پر ارج ثقةالاسلام تبريزى، رساله‌اى است با عنوان «رساله لالان» كه در ربيع الاوّل 1326ق. براى علماى طراز اوّل نجف نوشته شده است و در كتاب حاضر به آن اشاره شده است. جالب اين‌كه اين رساله در دهه‌هاى گذشته به زبانى ژاپنى نيز ترجمه شده است. [[ثقةالاسلام تبریزی، علی بن موسی|ثقةالاسلام]] در اين رساله لزوم وضع قانون و برقرارى عدالت و مشروطيّت را يادآور شده است. به نظر مى‌رسد كه خمير مايه انديشه سياسى [[ثقةالاسلام تبریزی، علی بن موسی|ثقةالاسلام]] با اقامت هشت ساله‌اش در عتبات عاليات شكل گرفته باشد. او با خواندن روزنامه‌هاى مهمّ عربى آگاهى‌هايى پيرامون نظام‌هاى تازه سياسى-اجتماعى به دست آودره بود. ثقةالاسلام با وجود مخالفت با هرگونه سلطه خارجى بر ايران، به مسلمانان سفارش مى‌كرد كه از پاره‌اى دستاوردهاى تمدّن غرب «نظير تحصيلات جديد»، علوم و برخى نهادهاى دموكراتيك بهره‌گيرند تا از اين رهگذر به ترّقى و اقتدار دست يابند. او مانند علاّمه شهير ميرزا محمّد حسين نائينى كه رساله‌اش يك‌سال پس از رساله لالان نوشته شده است بر اين باور بود كه مى‌شود ميان مشروطه مغربى و شريعت اسلام توازن ايجاد كرد و از همين‌رو مى‌كوشيد اصول مشروطه را با حكومت اسلامى هماهنگ كند.


رساله لالان در استانبول به چاپ رسيده و به حضور مراجع عالى‌قدر نجف ارسال شده.اين رساله با قلمى خوب و بيانى لطيف، تنظيم شده است. به عقيده برخى از نويسندگان معاصر، اين كتاب از جهات عديده بر «تنبيه الأمة و تنزيه الملّه» [[نایینی، محمدحسین|مرحوم نائينى]] مزيّت دارد.
رساله لالان در استانبول به چاپ رسيده و به حضور مراجع عالى‌قدر نجف ارسال شده.اين رساله با قلمى خوب و بيانى لطيف، تنظيم شده است. به عقيده برخى از نويسندگان معاصر، اين كتاب از جهات عديده بر «تنبيه الأمة و تنزيه الملّه» [[نایینی، محمدحسین|مرحوم نائينى]] مزيّت دارد.
خط ۷۴: خط ۷۴:
يكى از مهم‌ترين نامه‌هاى ثقةالاسلام نامه‌اى است كه به «عبدالحسين ميرزا» والى آذربايجان نوشته است. اين نامه كه از آن با عنوان «لايحه» ياد شده، نشانگر آگاهى اجتماعى و پيوند استقرار ثقةالاسلام با متن جامعه و زندگى مردمان در دوران خويش است.
يكى از مهم‌ترين نامه‌هاى ثقةالاسلام نامه‌اى است كه به «عبدالحسين ميرزا» والى آذربايجان نوشته است. اين نامه كه از آن با عنوان «لايحه» ياد شده، نشانگر آگاهى اجتماعى و پيوند استقرار ثقةالاسلام با متن جامعه و زندگى مردمان در دوران خويش است.


ثقةالاسلام در بخشى از اين نامه برعكس پاره‌اى از انديشه‌گران دوره مشروطه كه بدون شناختت نيازهاى جامعه خويش خواهان تقليد بى‌چون و چرا از غرب و آوردن تكنولوژى آن به ايران بودند، يادآور مى‌شود كه ملّت بايد اين پندار بيهوده را كه با آوردن كارخانه‌هاى فنّى مى‌توان از دولت‌هاى خارجى بى‌نياز شد، از ذهن خود دور كند، زيرا اين دولت‌ها تنها اسباب و ماشين را به مان خواهند فروخت؛ امّا دانش آن‌را در اختيار ما نخواهند گذاشت؛ بنابراین بايد نخست دانش اين صنايع را آموخت و سپس كارخانه وارد كرد.
[[ثقةالاسلام تبریزی، علی بن موسی|ثقةالاسلام]] در بخشى از اين نامه برعكس پاره‌اى از انديشه‌گران دوره مشروطه كه بدون شناختت نيازهاى جامعه خويش خواهان تقليد بى‌چون و چرا از غرب و آوردن تكنولوژى آن به ايران بودند، يادآور مى‌شود كه ملّت بايد اين پندار بيهوده را كه با آوردن كارخانه‌هاى فنّى مى‌توان از دولت‌هاى خارجى بى‌نياز شد، از ذهن خود دور كند، زيرا اين دولت‌ها تنها اسباب و ماشين را به مان خواهند فروخت؛ امّا دانش آن‌را در اختيار ما نخواهند گذاشت؛ بنابراین بايد نخست دانش اين صنايع را آموخت و سپس كارخانه وارد كرد.


چنان‌كه مى‌بينيم، ثقةالاسلام از ماهيّت عملكرد قدرت‌هاى استعمارى به خوبى آگاه بوده است. با اين حال به نظر مى‌رسد كه او زير تأثير افكار و اقدامات پطركبير در روسيه و امپراتور ژاپن بوده است و در نامه مورد بحث در دو جا «همّت پطر و عزم ميكادو» را به دست‌اندركاران امور يادآور گشته است.
چنان‌كه مى‌بينيم، [[ثقةالاسلام تبریزی، علی بن موسی|ثقةالاسلام]] از ماهيّت عملكرد قدرت‌هاى استعمارى به خوبى آگاه بوده است. با اين حال به نظر مى‌رسد كه او زير تأثير افكار و اقدامات پطركبير در روسيه و امپراتور ژاپن بوده است و در نامه مورد بحث در دو جا «همّت پطر و عزم ميكادو» را به دست‌اندركاران امور يادآور گشته است.


ثقةالاسلام در بسيارى از اين نامه‌ها هم‌ميهنان خود را به پاسدارى از مشروطيّت فرا مى‌خواند؛ از جمله در نامه‌اى، كه فرزندش «آقا يحيى» از سوى او نوشته است، مى‌آورد:
[[ثقةالاسلام تبریزی، علی بن موسی|ثقةالاسلام]] در بسيارى از اين نامه‌ها هم‌ميهنان خود را به پاسدارى از مشروطيّت فرا مى‌خواند؛ از جمله در نامه‌اى، كه فرزندش «آقا يحيى» از سوى او نوشته است، مى‌آورد:


«مشروطه مجرى شريعت اسلام و محض دفع ظلم است. چراغى را كه ايزد برفروزد هر آن كس پف كند ريشش بسوزد. هر كس اسلام‌پرست و وطن‌پرست و عدالت‌پرور است، بايد مشروطه را مثل عزيزش دربرگيرد و در راه او از بذل جان و مال مضايقه نكند».
«مشروطه مجرى شريعت اسلام و محض دفع ظلم است. چراغى را كه ايزد برفروزد هر آن كس پف كند ريشش بسوزد. هر كس اسلام‌پرست و وطن‌پرست و عدالت‌پرور است، بايد مشروطه را مثل عزيزش دربرگيرد و در راه او از بذل جان و مال مضايقه نكند».
خط ۱۰۱: خط ۱۰۱:


3- پايگاه مجلات تخصصى نور: مجله اطلاعات سياسى - اقتصادى» مرداد و شهريور و مهر و آبان 1385 - شماره 227-230 عنوان مقاله: از مشروطه‌خواه تا مشروطه‌چى: سيرى در انديشه سياسى ثقةالاسلام تبريزى. نویسنده: عقيقى بخشايشى، عبدالرحيم
3- پايگاه مجلات تخصصى نور: مجله اطلاعات سياسى - اقتصادى» مرداد و شهريور و مهر و آبان 1385 - شماره 227-230 عنوان مقاله: از مشروطه‌خواه تا مشروطه‌چى: سيرى در انديشه سياسى ثقةالاسلام تبريزى. نویسنده: عقيقى بخشايشى، عبدالرحيم


[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:تاریخ]]
[[رده:تاریخ]]
[[رده:تاریخ ایران]]
[[رده:تاریخ ایران]]
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش