۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های') |
||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
2. شرح مواضعى كه وهابيان قصد ترور مخالفان خويش را داشتهاند يا حداقل ابن حميد اين طور فرض مىكرده است؛ | 2. شرح مواضعى كه وهابيان قصد ترور مخالفان خويش را داشتهاند يا حداقل ابن حميد اين طور فرض مىكرده است؛ | ||
3. اشاره به وهابيان مخلصى كه گرچه | 3. اشاره به وهابيان مخلصى كه گرچه نهایت تعصب و اعتقاد را به مبانى انديشه ابن عبدالوهاب داشتند، اما در زمينهى تبليغ و مجادلات كلامى بهغايت ضعيف و ناتوان بودهاند.<ref>ر.ک: همان</ref> | ||
ابن حميد در مطالب گروه نخست، دشمنى خود را به وهابيت از طريق تبيين فضائل و جايگاه والاى علماى غير وهابى آل مشرف نشان داده است. طبق مطالعهاى كه محقق سعودى عبدالله المطوع انجام داده است، پيش از تولد محمد بن عبدالوهاب، ده تن از آل مشرف جزء علماى برجسته و مورد رجوع نجد بودهاند. آل مشرف در مناطق عشيقر و عيينه نفوذ داشتند، كه پيش از ظهور ابن عبدالوهاب، جزء مراكز مهم علمى نجد محسوب مىشدند. ابن حميد به جد ابن عبدالوهاب، سليمان بن على (م 1079)، پرداخته و او را يكى از علماى پيشرو نجدى و صاحب رساله فقهى مهمى در حج دانسته است.<ref>همان</ref> | ابن حميد در مطالب گروه نخست، دشمنى خود را به وهابيت از طريق تبيين فضائل و جايگاه والاى علماى غير وهابى آل مشرف نشان داده است. طبق مطالعهاى كه محقق سعودى عبدالله المطوع انجام داده است، پيش از تولد محمد بن عبدالوهاب، ده تن از آل مشرف جزء علماى برجسته و مورد رجوع نجد بودهاند. آل مشرف در مناطق عشيقر و عيينه نفوذ داشتند، كه پيش از ظهور ابن عبدالوهاب، جزء مراكز مهم علمى نجد محسوب مىشدند. ابن حميد به جد ابن عبدالوهاب، سليمان بن على (م 1079)، پرداخته و او را يكى از علماى پيشرو نجدى و صاحب رساله فقهى مهمى در حج دانسته است.<ref>همان</ref> | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
اما حمله جدى ابن حميد بر شخص ابن عبدالوهاب در شرح حال دو تن از صاحبان تراجم در كتاب آشكار مىشود: عبدالوهاب بن سليمان، پدر شيخ محمد بن عبدالوهاب و عبدالعزيز بن حماد بن ابراهيم. ابن حميد در نخستين ترجمه مورد بحث، از نارضايتى پدر ابن عبدالوهاب نسبت به عدم پايبندى وى به مطالعه آثار فقهى پيشينيان انتقاد كرده و عقايد و آراء وى را بهكلى مردود دانسته و آن را ناشى از ضعف در مطالعه فقه عنوان كرده است. ابن حميد در همين اثناء، از مخالفتهاى [[نجدی، سلیمان بن عبدالوهاب|سليمان بن عبدالوهاب]] با انديشههاى برادرش سخن گفته و او را بهعنوان نخستين رديهنويس بر آراء ابن عبدالوهاب ستوده است. عبدالعزيز بن حماد بن ابراهيم فرد ديگرى است كه در سنوات پایانى دولت اول سعودى به يكى از مخالفان مشهور وهابيت تبديل شد. جالب اينجاست كه محمدبن عبدالوهاب جدّ مادرى وى محسوب مىشده است.<ref>همان</ref> | اما حمله جدى ابن حميد بر شخص ابن عبدالوهاب در شرح حال دو تن از صاحبان تراجم در كتاب آشكار مىشود: عبدالوهاب بن سليمان، پدر شيخ محمد بن عبدالوهاب و عبدالعزيز بن حماد بن ابراهيم. ابن حميد در نخستين ترجمه مورد بحث، از نارضايتى پدر ابن عبدالوهاب نسبت به عدم پايبندى وى به مطالعه آثار فقهى پيشينيان انتقاد كرده و عقايد و آراء وى را بهكلى مردود دانسته و آن را ناشى از ضعف در مطالعه فقه عنوان كرده است. ابن حميد در همين اثناء، از مخالفتهاى [[نجدی، سلیمان بن عبدالوهاب|سليمان بن عبدالوهاب]] با انديشههاى برادرش سخن گفته و او را بهعنوان نخستين رديهنويس بر آراء ابن عبدالوهاب ستوده است. عبدالعزيز بن حماد بن ابراهيم فرد ديگرى است كه در سنوات پایانى دولت اول سعودى به يكى از مخالفان مشهور وهابيت تبديل شد. جالب اينجاست كه محمدبن عبدالوهاب جدّ مادرى وى محسوب مىشده است.<ref>همان</ref> | ||
شيوه مخالفت و ضديت ابن حميد با جريان وهابيت، شباهت زيادى با آثار و افكار استاد مشهورش، احمد زينى دحلان، دارد كه با نگارش رسالاتى در رد وهابيت، كوشيد زمينههاى واقعى و مشروع فقاهت اهل سنت را تبيين كند. دحلان با تأكيد بر احكام بدعتگذار وهابيان، در ممنوعيت زيارت قبر پيامبر(ص) و اهداى نذورات، رويكرد تازهاى را در مخالفت با انديشه وهابيت گشود. ابن حميد در بيان | شيوه مخالفت و ضديت ابن حميد با جريان وهابيت، شباهت زيادى با آثار و افكار استاد مشهورش، احمد زينى دحلان، دارد كه با نگارش رسالاتى در رد وهابيت، كوشيد زمينههاى واقعى و مشروع فقاهت اهل سنت را تبيين كند. دحلان با تأكيد بر احكام بدعتگذار وهابيان، در ممنوعيت زيارت قبر پيامبر(ص) و اهداى نذورات، رويكرد تازهاى را در مخالفت با انديشه وهابيت گشود. ابن حميد در بيان مخالفتهایش با وهابيت، دقيقا راه استادش را طى كرده است. فىالمثل ابن حميد، در شرح حال [[نجدی، سلیمان بن عبدالوهاب|سليمان بن عبدالوهاب]]، از تلاش شيخ محمد بن عبدالوهاب براى ترور برادر خويش و مأمور ساختن يك نفر مزدور سخن گفته است. همين مسئله را در آثار دحلان نيز مىتوان يافت. همچنين مىتوان اشتراك عقايد دحلان و ابن حميد را در غير حنبلى دانستن عقايد ابن عبدالوهاب مشاهده كرد. عملاً ابن حميد با نگارش اثرش، السحب الوابلة، شواهد تاريخى مسيرى را فراهم كرد كه پيش از او استادش، احمد زينى دحلان، مسائل كلامى - فقهى آنرا مطرح كرده بود؛ تلاشى كه مىكوشيد ادعاى وهابيان در انتساب و ارائهى قرائت صحيح از فقه حنبلى را باطل سازد.<ref>ر.ک: همان</ref> | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش